سعدى در گلستان مى گويد : عابدى مهمان امير شهر شد ، چون از مهمانى برگشت به فرزندش گفت : سفره غذا بياور كه گرسنه ام . گفت : پدر مگر در خانه امير غذا نخوردى ؟
گفت : چرا ولى به اندازه نخوردم . گفت : پدر به قضاى تمام عباداتت اقدام كن كه در مجلس كم خوردى تا بگويند كم خور است و زياد عبادت كردى تا بگويند عابد است و تو در اين مسير جز زيان و خسارت سودى نبرده اى !
منبع : برگرفته از کتاب حکایتهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان