ممكن است غرض از نزاهت راجع به كمال عقل نظرى و جنبه دانش او باشد ، يعنى تنزه ذات و ادراكات ذاتى او از ماده و غرض از حكمت راجع به كمال عقل عملى و جنبه كنش او باشد ، يعنى صدور افعال مناسب مقام انسانيت و اعمال واقع در طريق تكامل روح قدسى . يا مراد از نزاهت ، مقام تجليه به آداب شرع و تخليه از رذايل اخلاق است و مراد از حكمت ، مقام تحليه و آراستن نفس به فضايل و كمالات انسانيت .
يا مراد از حكمت و نزاهت ، حكمت علمى و عملى است يا مقام جامعيت نشانه ملك و ملكوت يا حكمت مشهود اشيا على ما هى عليه به قدر طاقت بشرى كه در كلام رسول اللّه صلى الله عليه و آلهاست :
رَبِّ أَرِنَا الأَشْياءَ كَما هِيَ. خداوندا ! اشياء را همانطور كه هستند به ما بنمايان . و نزاهت ، تزكيه نفس است كه فرمود : قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا . بى ترديد كسى كه نفس را [ از آلودگى پاك كرد و ] رشد داد ، رستگار شد .
يا مراد از حكمت ، تشبّه به اله عالم يعنى : به اخلاق اللّه است و نزاهت ، زهد و تنزّه نفس از علايق جهان مادى . و خلاصه مراد از حكمت و نزاهت عشق و علاقه علمى و عملى به عالم قدس و تجرد است . به هر حال اين دو صفت نزاهت و حكمت به هريك از معانى مذكوره كه مآل همه يكى است به روح قدسى ناطقه انسان اختصاص دارد ، چنان كه نمو لازمه نفس نباتى و شهوت و غضب لازمه نفس حيوانى است ، اين وصف هم مخصوص براى نفس قدسى انسان است .
منبع : برگرفته شده از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان