چـون ابراهيم نزديك خانه رسيد صداى جمعيت و اسلحه را احساس كرد، و چون نزديك تر شد ديد شبث بن ربعى از يكطرف بجنگ پرداخته و مختار يزيد بن انس را ماءمور جنگ با او ساخـتـه است ، و از طرف ديگـر حجار بن ابجر بجنگ مختار آمده و احمر بن شميط در مـقـابلش صف آرائى كرده است ، از دو جانب خانه مختار جنگ درگير شده است . ابراهيم از پـشت سر حجار بر آمد، ولى قبل از رسيدن او حجار فهميد لذا فرار را بر قرار ترجيح داد و از پس كوچه ها فرار را پيش گرفتند، و از طرف ديگر قيس بن طهفه با صد سوار بكمك مختار آمد و با كمك يزيد بن انس با شبث بن ربعى بجنگ پرداخته آنان كه خود را از جلو و عـقـب در مـحاصره لشكريان مختار ديدند متوارى شدند و شبث خود را در دارالاماره به ابن مـطيع رسانيد و به استاندار گفت : مختار قوى گشته و يارانش زياد شده اند صلاح در اين است لشكريانى كه در ميدانهاى شهر پراكنده همه را بخوانى و يك سپاه مـنظم تـشكيل داده از يكسو با مـخـتـار به جنگ بپردازى شايد نتيجه بگيرى و در غير اينصورت تلاش بى ثمر است .
چـون مـذاكره شبث با ابن مـطيع بگـوش مـخـتـار رسيد خوشحال گرديد و نيرو گرفت با جمعيتى كه داشت از خانه بيرون آمد و خود را پشت دير هند رسانيد، و از آنجا ابو عثمان نهدى را به محله شاكر فرستاد تا آنهائى را كه از ترس كعب كه در ميدان بشر قرار داشتند جرئت نمى كردند از خانه ها خارج شوند با خود به سپـاه مختار برساند، ابو نهد در ميان محله شاكر فرياد كرد يالثارات الحسين ، يا منصور اءمت ؛ بدانيد كه امير خاندان پيامبر به دير هند آمده مرا فرستاده تا شما را نزد او ببرم خدا شما را بيامرزد از خانه ها بيرون بيائيد؟
كعـب از تـصمـيم قبيله شاكر آگاه شد به ميدان بشر آمد و سر راه برايشان گرفت آنان شعـار خـود را با صداى بلند مـيخـواندند و بر او حمـله كردند، كعـب چـون ديد در مـقـابل حمـله آنان نمـيتـواند مـقـاومـت كند لذا راه آنان را آزاد گذاشت تا ايشان به مختار پيوستند.
عبدالله بن قراد خثعمى نيز وقتيكه شنيد مختار به دير هند آمده با دويست نفر از بستگانش آهنگ مـخـتـار نمود ايشان نيز در راه با سپاه كعب برخوردند ابتداء از دو طرف صف بندى كردند ولى چـون كعب فهميد اينها از افراد قبيله اويند از جلو راهشان كنار رفتند و ايشان توانستند بدون جنگ به مختار بپيوندند.
در اواخـر شب قـبيله شام از خانه بيرون آمدند و در ميدان مراد اجتماع كردند خبر ايشان به عـبدالله الرحمان بن سعيد كه از طرف ابن مطيع ماءمور ميدان سبيع بود رسيد به ايشان پيام فرستاد: اگر مى خواهيد به مختار ملحق گرديد از ميدان سبيع عبور نكنيد! آنها هم به مـختار پيوستند، بالاخره تا صبح سه هزار و هشتصد نفر از دوازده هزار نفريكه با مختار بيعـت كرده بودند به او مـلحق شده و اجتـمـاع كردند اول طلوع صبح لشكريان مختار مجهز و آماده بودند.
منبع : تبیان