فارسی
پنجشنبه 13 دى 1403 - الخميس 1 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

میر سپاه‏ از الهی قمشه ای

میر علمدار شه کربلا 

یافت اجازت ز شهید ولا 

 

تا ز پی آب رود باشتاب 

وز دل اطفال برد التهاب  

 

میر سپه در طلب آب رفت 

کز دل طفلان ز عطش تاب رفت  

 

تشنه لب آن ساقی آب حیات

راند فرس جانب شط فرات  

 

چرخ شد آگاه بر او راه بست 

بست ره شط به ستم دیو مست  

 

تیغ زد و قلب سپه را شکافت 

تند شد و بر لب شط راه یافت  

 

از دم تیغش همه بگریختند 

یا که خزان وار فروریختند 

 

گشت لبش تشنه ز رنج نبرد 

وز الم گرمی و اندوه و درد 

 

خواست که آن تشنه، لبی تر کند 

یاد لب خشک برادر کند 

 

آب فروریخت ز کف روی آب 

کرد پر آن مشک چو سنگین سحاب  

 

آه چه گویم که چها کرد و چون 

جور سپهر و فلک واژگون  

 

ناله زد آن ماه و بخاک اوفتاد 

غلغله در عالم پاک اوفتاد 

 

ناله عباس، برادر شنید 

بر سر او رفت چه گویم چه دید 

 

شاه کشید آه، که ای دست من 

ای ز ازل مهر تو پا بست من  

 

رفتی و بشکست ز غم پشت من 

ماند بدندان غم، انگشت من  


منبع : راسخون
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عاشق راستین‏ از سید جلال الدین میر آفتابی ...
مسافر غریب از فاطمه سالاروند
مفهوم آب‏ از محمد رضا مهدی زاده‏
شمع شهدا از قاسم رسا
در شگفتم که ناگهان چون شد از اسماعیل علیان(چاوش)
از علي اصغر خجالت مي کشم... از مصطفي رحمان دوست
از کاروان خسته به گوشم صدا رسید ازامیر عاملی
سجّاده ازمنیره هاشمی
عباس را بنگر از صابر همدانی‏
مادر بیا و دل بکن از من که چــاره نیست ازفاطمه ...

بیشترین بازدید این مجموعه

شمع شهدا از قاسم رسا
مفهوم آب‏ از محمد رضا مهدی زاده‏
عاشق راستین‏ از سید جلال الدین میر آفتابی ...
عباس را بنگر از صابر همدانی‏
از علي اصغر خجالت مي کشم... از مصطفي رحمان دوست
باران از سودابه مهيجي
مسافر غریب از فاطمه سالاروند
در شگفتم که ناگهان چون شد از اسماعیل علیان(چاوش)
کهکشانی بر خاک از حسین عبدی
خواهر حلالم کن از سید حبیب حبیب پور

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^