سه چيز است كه غصه را از دل ميبرد: آب است سرسبزي است و معلوم است آدم در كوير برود يا در باغي برود كه انواع گلها و درختان به ميوه نشسته را دارد با آن هواي مطبوعش خيلي فرق ميكند. يكي هم قيافه آراسته و زيباست كه اين قيافه زيبا البته بايد تعبير به قيافه معنوي بشود.
من آن وقت كه طلبه قم بودم حاج ميرزا حسن نوري يك شخصيت تقريباً مورد توجهي بود كه در يك تصادف هم از بين رفت، خدا رحمتش كند. ايشان نقل ميكرد من هم از ايشان يادداشت كردم كه وقتي مرحوم آقاي محققي كه من ديده بودمش، بنا به درخواست مرحوم آيت الله بروجردي در هامبورك آلمان كنار درياچه آلستر سنگ بناي مسجدي را گذاشت كه من دو شب هم در آن مسجد بودم، در دفتر مسجد يك عكسي از اواخر عمر آيت الله العظمي بروجردي بود، من ديده بودم.
آقاي بروجردي (واقع ميگويم به شما اينها را از كساني كه ايشان را ديدند بپرسيد) وقتي آدم قيافه ايشان را ميديد، انگار زير گلويشان چند تا مهتابي پرنور روشن است، اين نور به اين محاسن و به اين قيافه ميتابيد واقعاً بسيار جذّاب بود. قرآن مجيد آثار چهره پاكان را بيان ميكند، هم در دنيا هم در قيامت. در دعاي ندبه هم هست «وجوههم مبيضة». اين عكس را كه زده بودند در آن دفتر (تا آن وقتي كه ايشان خبر داشت بعدش را نميدانم) بيست و پنج نفر زن و مرد مسيحي در آلمان فقط با ديدن عكس ايشان شيعه شدند. خوب يك چنين قيافهاي را كه انسان ميبيند، غم و غصه از دلش برطرف ميشود.
يكي از نعمتهاي اهل ايمان و عمل صالح ( تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ) اين جريان آب مهم است، آب راكد هم نيست، آب راكد موسيقي ندارد، آب راكد خاكشير ميگيرد، حالا ممكن است در بهشت نگيرد، ولي در دنيا ديديد كه بو و طعمش برميگردد، خود اين جريان آب جاري در آيه خيلي مهم است. آب جاري يك منبع الهي دارد. در روايات ما درباره چهارتا چشمهاي كه در قرآن اسم برده شده است، قرآن ميگويد منبع اين چهار چشمه از زير عرش خداست. البته عرش در فرمايشات اميرالمؤمنين تعبير به علم شده است. علم همان ذات است، همان قدرت است، همان حكمت است، همان رحمت است. اين آب به اراده الهي از منبع علم او در جريان است، دائم هم هست ( جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقا) هرگاه يك رزق عظيم باارزشي به اينها داده ميشود (... قالُوا هذَا الَّذي رُزِقْنا مِنْ قَبْلْ ...) ، ميگويند عجب ما تمام اين رزق را قبل هم ديديم، قبل به دنيا برميگردد. بنا به گفته بسياري از مفسرين و رواياتمان ( وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً) ميوهها ضد همديگر نيست. بعضي ها خوب، بعضيها بد، بعضيها عالي، بعضيها متوسط، بعضيها كرمو، بعضيها بدون كرم. ميوهها در رنگ و مزه و در ويتامين همه شبيه همديگرند ( وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَة) زناني به تمام معنا پاك يا شوهراني به تمام معنا پاك، چون كلمه عروس و زوج در لغت عرب، هم به مرد اطلاق ميشود هم به زن اطلاق ميشود ( وَ هُمْ فيها خالِدُونَ) .