در تاريخ آمده است كه: عبدالملك بن مروان، حاكم خودكامه عصر امامت امام زين العابدين عليه السلام خبردار شده بود كه شمشير رسول خدا صلى الله عليه و آله در اختيار امام سجّاد عليه السلام است. پس تصميم گرفت تا آن يادگار ارزشمند را از هر راه ممكن به چنگ آورد و از آن بهره سياسى و دنيايى ببرد، پس سربازى را نزد آن حضرت فرستاد و درخواست كرد كه حضرت شمشير را براى وى بفرستد و در نامه، اضافه كرد كه هر كارى داشته باشيد به سرعت آن را انجام خواهم داد.
امام عليه السلام به صراحت، جواب ردّ داد. عبدالملك به شدّت خشمگين شده بود.
بار ديگر نامه اى تهديدآميز نوشت كه اگر شمشير را نفرستى، حقوق تو را از بيت المال قطع خواهم كرد و تو به سختى زندگى، دچار خواهى شد.
امام بدون ذرّه اى خوف در پاسخ نوشت:
اما بعد: خداوند متعال، خود عهده دار شده است كه بندگان پرهيزكارش را از امور ناخوشايند نجات بخشد و از آنجا كه گمان ندارند، روزى دهد و در قرآن مى فرمايد:
إِنَّ اللَّهَ يُدَ فِعُ عَنِ الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِنَّ اللَّهَ لَايُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ»
مسلماً خدا از مؤمنان دفاع مى كند، قطعاً خدا هيچ خيانت كار ناسپاسى را دوست ندارد.
بنگر كه كدام يك از ما بيشتر مشمول اين آيه هستيم.
منبع : پايگاه عرفان