فارسی
چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 28 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ورود بر خداى كريم

مردى حكيم از گذرگاهى عبور مى كرد ، ديد گروهى مى خواهند جوانى را به خاطر گناه و فساد از منطقه بيرون كنند و زنى از پى او سخت گريه مى كند . پرسيدم اين زن كيست ؟ گفتند : مادر اوست . دلم رحم آمد ، از او نزد جمع شفاعت كردم و گفتم : اين بار او را ببخشيد ، اگر به گناه و فساد بازگشت بر شماست كه او را از شهر بيرون كنيد .حكيم مى گويد : پس از مدتى به آن ناحيه بازگشتم ، در آنجا از پشت در صداى ناله شنيدم ، گفتم شايد آن جوان را به خاطر ادامه گناه بيرون كردند و مادر از فراق او ناله مى زند . در زدم ، مادر در را باز كرد ، از حال جوان جويا شدم . گفت : از دنيا رفت ولى چگونه از دنيا رفتنى ؟ وقتى اجلش نزديك شد گفت : مادر همسايگان را از مردن من آگاه مكن ، من آنان را آزرده ام و آنان مرا به گناه شماتت و سرزنش كرده اند ، دوست ندارم كنار جنازه من حاضر شوند ، خودت عهده دار تجهيز من شو و اين انگشتر را كه مدتى است خريده ام و بر آن « بسم اللّه الرحمن الرحيم » نقش است با من دفن كن و كنار قبرم نزد خدا شفاعت كن كه مرا بيامرزد و از گناهانم درگذرد . به وصيتش عمل كردم ، وقتى از دفنش برمى گشتم گويى شنيدم : مادر برو آسوده باش ، من بر خداى كريم وارد شدم .

بر گرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

بهترين درسها از سليمان نبى‏
حکایت من راهب نیستم
حکایت جنيد بغدادى و مریدانش
حكايت ابراهيم ادهم‏
باور از خویش ندارم که تو مهمان منى
حکایت چه كسى تو را اداره مى‏كند؟
بهترين روز، ماه و عمل كدامند؟
به عاشقانم بگو
مالك اشتر و مسأله عفو
نشنيدى مريم چه گفت؟

بیشترین بازدید این مجموعه

طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
بهشت عاشق چهار زن است
مالك اشتر و مسأله عفو
حكايت بهلول نبّاش‏
صابونى را برگردانيد كه با اين حال، لايق ديدار ما ...
رضايت بر فقر
در انتظار كاروان حسينى‏
حکایت دين جديد
با شروط آن‏
بهترين درسها از سليمان نبى‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^