ايامى كه در انگلستان حضور داشتم، در لندن ساكن خانه اى بودم و همسايه اى داشتم كه يك پسر و چهار دختر داشت. روزى، به من گفتند خانم همسايه به جهت اين كه لباس خاصى به تن مى كنيد (لباس روحانيت) مى خواهد با شما ملاقات كند.
روز ملاقات، وقتى زمينه چند پرسش و پاسخ فراهم شد، با خود گفتم: شايد او در طى اين سخنان به اسلام علاقه پيدا كند. لذا، پس از احوال پرسى گفتم: شما چند بچه داريد؟ پرسيد: شما چند فرزند داريد؟ گفتم: چهار فرزند. گفت: خيلى رعايت مسائل خانوادگى را كرده ايد. پرسيدم: شما چطور؟ گفت: شش فرزند دارم. گفتم: از شوهر خود راضى هستيد؟ گفت: ما هنوز عقد نكرده ايم! از علتش پرسيدم. گفت: اگر روزى درك كردم كه ما مى توانيم با هم زندگى كنيم عقد مى كنيم!
كوردلان ديدگاه حقى ندارند كه بر اساس آن زندگى شان را نظام دهند. آن ها تنها شهوت و شكم خود را مى بينند و با اين ديدگاه با دنيا در ارتباطاند، در حالى كه خواسته انسان هاى بصير اين است:
«اللهم إنى أسألك الامن والايمان بك والتصديق بنبيك والعافيه من جميع البلاء و الشكر على العافيه والغنى عن شرار الناس».
نقل است كه پيامبر اين دعا را اول بار از جبرئيل شنيد. پرسيد: اين دعا را از كجا آورده اى؟ گفت: اين دعا را ابوذر مى خواند و ملائكه از او ياد گرفته اند.
منبع : پایگاه عرفان