قرآن را براى رشد و تكامل و رسيدن به عالى ترين مقام الهى نفس و هستى خود بخواهيد، آن را فرا گرفته و براى رفع عيوب درون و برون خود عمل كرده و از خويشتن به وسيله قرآن مجيد انسان نمونه اى بسازيد.
قرآن را براى تخدير خود از ملامت ها و خستگى ها و شفيعى جهت پول يافتن و شفاى امراض بدنى و بركت خانه و مغازه قرار ندهيد كه دين براى جبران ملالت جسمى و علاج ترس از حوادث مادى نيامده است، جلال الدين مولوى در ضمن آثارش به اينان كه برداشت غلط از قرآن دارند حمله ور شده و مى گويد:
خويشتن مشغول كردن از ملال |
باشدش قصد از كلام ذوالجلال |
|
كاتش وسواس را و غصه را |
زان سخن بنشاند و سازد دوا |
|
علامه جعفرى در شرح اين ابيات مى گويد:
يكى از پرده هاى ضخيمى كه به روى دين و منابع و شؤون آن افتاده و مردم را از اين حقيقت حيات بخش محروم ساخته است همين نكته است كه جلال الدين متذكر مى شود.
مى گويند: قرآن و به طور كلى دين ساخته آلام و ناگوارى هايى است كه دامنگير افراد انسانى است.
خشونت و تلخى رويدادهاى زندگانى دائماً انسان ها را در اندوه و وسوسه و اضطراب و ترس غوطه ور مى سازد، وقتى كه بشر در مقابل اين خشونت و تلخى ها به ناتوانى خود پى مى برد، به وسايل گوناگونى پناه مى برد، مانند عوامل تخدير مادى از افيون گرفته تا موسيقى و از آراستن و پيراستن موضوعات به عنوان زيبا دوستى گرفته تا هنرهاى گوناگون و بالاخره عامل دين را براى خود وسيله اى قرار مى دهد و از واقعيت ها فرار مى كند.
اين داورى «ظالمانه و خائنانه» به هيچ وجه با واقعيت تطبيق نمى كند؛ زيرا نخست اين مسئله را بايد در نظر بگيريم كه فرق زيادى وجود دارد ميان علت اصلى يك جريان و فايده اى كه مى توان از آن بهره بردارى نمود.
شما در باغچه خانه خود گل زيباى گران قيمتى را مى كاريد و گربه اى كه گرماى تابستان ناراحتش كرده از بالاى ديوار سايه آن گل زيبا را مى بيند و پايين مى آيد و در سايه شاخه و برگ گل پهن مى شود و ساعتى آسايش مى كند، آيا صحيح است كه بگوييم:
هدف شما و علت اصلى آن كه شما پولى خرج كرده و روزها و شايد ماه ها زحمت كشيده گل زيبايى را پرورده ايد، همان آسايش گربه در سايه آن است؟!
لباس هايى را كه پوشيده ايد براى حفظ بدن از ناملايمات جوّى است، فرض كنيم كه سيل خروشانى در معرض ورود به خانه شماست و شما چيزى نداريد يا آنچه داريد براى جلوگيرى سيل از ورود به خانه كفايت نمى كند، مجبور مى شويد كه لباس هاى خود و خانواده تان را در جلوگيرى از سيل مورد بهره بردارى قرار بدهيد.
اين دو مثال اگر چه صد در صد با مسئله ما تطبيق نمى شود، ولى براى توضيح علت اصلى يك شى ء و فايده عارضى آن مناسب به نظر مى رسد، اين حماقت كه قرآن و ساير شعائر دينى و به جاى آوردن دستورهايش علت اصلى دين تلقى شود سابقه ديرينه اى دارد و در خود قرآن در چند آيه مورد توبيخ قرار گرفته است، مانند آن آيه كه مى گويد:
وقتى كه ضررى به انسان متوجه شود، به خدا مى گرايد و دست به دعا بلند مى كند.
لذا جلال الدين مولوى در ابيات مورد تحليل مى گويد:
اگر تو قرآن را براى رفع ملالت خاطر مى خوانى چه تفاوتى با كليله و شاهنامه خواندن دارد؟
قرآن را براى خدا فرا گيريد و براى خدا عمل كنيد، تا به نقطه اى كه براى شما معلوم كرده اند و آن مقام خلافت از حق است برسيد، قرآن را براى كسب سعادت دنيا و آخرت بخوانيد و عمل كنيد، قرآن را براى رفع دردهاى عقلى و روحى تلاوت كنيد، قرآن را براى خدا بخواهيد و براى خدا فرا گيريد و براى خدا به اجرا بگذاريد.
با قرآن آشنا شويد و به قرآن آگاه شويد و به آيات خدا آراسته گرديد تا به مقام والاى ملكوتى و الهى برسيد؛ تا هستيد خود را به قرآن عرضه كنيد.
قرآن: كتاب هدايت، كتاب شفا، كتاب زمينه ساز رشد و كمال و مبين تمام مسائل مثبت و منفى است.
غرض از نزول قرآن آراسته شدن انسان به مقام شامخ انسانيت و رسيدن او به مقام لقا و وصال است.
قرآن براى بيدارى قلب و توجه دادن انسان به واقعيت ها و متصل نمودن آدمى به ملكوت سماوات و ارض آمده است.
منبع : پایگاه عرفان