فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مساجد كانون مهرورزى

 بى شك مساجد كه محلّ عبادت و بندگى حضرت حق و سجده گاه اولياى الهى در برابر بارى تعالى و جايگاه ابراز نياز به درگاه خالق بى نياز و محل به جاى آوردن عمود دين يعنى نماز است از ويژه گى هاى خاصى برخوردار است كه مى تواند كانون مهر و محبت و مهرورزى نمازگزاران و مؤمنان به يكديگر از جنبه هاى مختلف مادى و معنوى باشد . مسجد جايگاه و اهميت ويژه در فرهنگ اسلامى دارد و از ديدگاه پيامبر با كرامت اسلام صلي الله عليه و آله حساسيت ويژه اى دارد لذا پيامبر بزرگ اسلام صلي الله عليه و آله در راه هجرتش از مكه به مدينه هنگامى كه وارد منطقه قُبا كه قريه اى نزديك مدينه بود شدند ، قطعه زمينى را براى ساختن مسجد به هدف عبادت و بندگى خدا در آن فضاى نورانى براى آشنايى و نزديك شدن مسلمانان به يكديگر و اهتمام به امورشان انتخاب كردند و شخصاً به بناى مسجد و كار بنايى و بناسازى آن اقدام نمودند و مردم مسلمان منطقه را به عبادت دسته جمعى و رسيدگى به امور يكديگر در آن فضاى معنوى تشويق و ترغيب كردند . هنگامى كه آن حضرت با كاروان مهاجران از مكه به مدينه آمدند بى درنگ به ساختن مسجد النبى پرداختند و آنجا را علاوه بر مركزيت دادن براى نماز جماعت و عبادت و دعاى دسته جمعى ، به عنوان كانون و آشيانه اى براى آشنا شدن مسلمانان با يكديگر و حل مشكلاتشان و درمان دردهايشان و مشورت در امورشان و پرداختن به مسائل اجتماعى و اخلاقى شان قرار دادند و خود به همه اين امور پرداختند و تا پايان عمر بر اين حقايق پافشارى ورزيدند .
هشت منفعت مسجد به انسان
حضرت رسول صلي الله عليه و آله به گونه اى مسجد را از نظر معنويت و بركت آراستند كه اميرالمؤمنين عليه السلام مسجد را در روايتى به عنوان كانونى كه هشت نوع منفعت و سود به انسان مى رساند معرفى كردند : « مَنْ اخْتَلَفَ إلَى المَسْجِدِ أصَابَ إحدَى الثَّمَانِ : أخاً مُسْتَفَاداً فِى اللّه ِ أو عِلْماً مُسْتَطْرَفاً أَوْ آيةً مُحْكَمَةً أوْ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً أوْ كَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنِ رَدىً أوْ يَسْمَعُ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلى هُدىً أوْ يَترُكُ ذَنْباً خَشْيَةً أوْ حَيَاءً ».كسى كه به مسجد رفت و آمد دارد به يكى از هشت حقيقت مى رسد : يافتن برادر دينى در راه خدا كه از او سود معنوى و بهره الهى نصيبش مى شود ، يا دانشى جديد و تازه ، يا آيه اى استوار و محكم ، يا مهر و رحمتى قابل انتظار ، يا سخنى كه او را از گمراهى و ضلالت برگرداند ، يا شنيدن حقيقتى كه او را به سوى راه خدا راهنمايى نمايد ، يا گناهى را از ترس خدا يا شرم از او ترك كند . قطع رابطه با مسجد در حقيقت به معناى قطع رابطه با اين هشت منفعت و قطع رابطه با مؤمنان و كناره گيرى از يك سلسله واقعيات مفيد و محروم ماندن از آشنايى با دوستان خدا و كمك به آنان و دور ماندن از پاداش هاى عظيم حضرت حق است .
منافعى ديگر
رسول خدا صلي الله عليه و آله در رابطه با منافع فراوان اتصال به مساجد مى فرمايد : « مَنْ مَشى إلى مَسْجِدٍ يَطْلُبُ فِيهِ الجَمَاعَةَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ خُطوَةٍ سَبْعُونَ ألفَ حَسَنَةٍ وَيُرفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذَلِكَ وَإنْ مَاتَ وَهُوَ عَلى ذَلِكَ وَكَّلَ اللّه ُ بِهِ سَبعِينَ ألفَ مَلَكٍ يَعُودُونَهُ فِى قَبْرِهِ وَيُؤنِسُونَهُ فِى وَحْدَتِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتى يُبْعَثَ » .كسى كه براى اتصال به جماعت مؤمنان و انجام عبادت دسته جمعى به سوى مسجد حركت كند ، براى هر قدمش هفتاد هزار حسنه و هفتاد هزار درجه و مرتبه است و چنانچه اين برنامه تا پايان عمرش ادامه يابد ، خدا هفتاد هزار فرشته بر او مى گمارد كه وى را در برزخش زيارت كنند و با او در تنهايى اش انس بگيرند و تا زمان محشور شدنش در قيامت براى او استغفار نمايند .
شكايت مسجد
ترك كردن مساجد و خلوت گذاردن آن ها و شركت نكردن در آن فضاى معنوى و ملكوتى و جدا زيستن از مسلمانان و مؤمنان به اندازه اى زيانبار است كه امام صادق عليه السلام در اين زمينه مى فرمايد : « شَكَتِ الْمَسَاجِدُ إلَى اللّه ِ تَعَالى الَّذينَ لاَ يَشهَدُونَهَا مِن جِيرَانِهَا فَأوحَى اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ إلَيْهَا : وَعِزَّتِى وَجَلاَلِى لاَ قَبِلْتُ لَهُمْ صَلاَةً وَاحِدَةً وَلاَ أظْهَرْتُ لَهُمْ فِى النّاسِ عَدَالَةً وَلاَ نَالَتْهُمْ رَحْمَتِى وَلاَ جَاوَرُونِى فِى جَنَّتِى ».مساجد به خداى متعال از همسايگانى كه در آن ها حاضر نمى شوند شكايت كردند ، خداى عزّوجلّ به مساجد وحى فرمود : به عزت و جلالم سوگند ! يك نماز آنان را نمى پذيرم و عدالتى را از آنان در ميان مردم آشكار نمى كنم و به مهر و رحمتم نمى رسند و در بهشتم مجاور من نمى شوند .
مسجديان منابع مهر و محبت
مسلمانانى كه به مساجد رفت و آمد دارند ، به خاطر عبادت دسته جمعى ، ذكر خدا ، قرائت قرآن ، خواندن دعا ، شنيدن موعظه ، توبه از گناه ، گريه براى حق و براى اهل بيت قدس سرهما ، شركت در كار خير ؛ روحى با صفا ، روانى پاك ، قلبى رقيق ، بدنى فعال و پركار جهت پرداختن به كارهاى مثبت و نيتى خالص و پاك پيدا مى كنند و در حقيقت تبديل به منبعى از خير و بركت مى شوند و وجدوشان به صورت كليدى براى حل مشكلات مردم در مى آيد و همگان از مهر و محبّت و عشق و دوستى شان بهره مند مى گردند . اين خصلت ها و حالات با ارزش ، بيش تر ويژه مردم مؤمن و اهل مسجد است و آنان كه دچار سستى ايمان و يا بى دين هستند چون چوبى خشك يا سنگى سخت يا حيوانى وابسته به شكم و شهوت اند . آرى ؛ ارتباط با خدا كه منبع مهر و محبّت و عشق و بركت است و رفت و آمد به مساجد و زيارت عالم ربّانى در كنار محراب و منبر و شنيدن نصايح و موعظه هاى او ؛ سازنده حيات طيّبه و عامل طهارت روح و ترك زشتى ها و مايه خوشى و لذت واقعى در دنيا و آخرت است .
 گفت معشوقى به عاشق كى فتى   تو به غربت ديده اى بس شهرها
 پس كدامين شهر زآن ها خوش ترست   گفت آن شهرى كه در آن دلبرست
 هر كجا باشد شه ما را بساط   هست صحرا گر بود سمّ الخياط
 هر كجا كه يوسفى باشد چو ماه   جنّت است ار چه كه باشد قعر چاه
 با تو دوزخ جنّت است اى جان فزا   با تو زندان گلشن است اى دلربا
 شد جهنم با تو رضوان و نعيم   بى تو شد ريحان و گل نار جحيم
 هر كجا تو با منى من خوشدلم   وربود در قعر گورى منزلم
 خوش تر از هر دو جهان آنجا بود   كه تو را با من سر و سودا بود
_
بى شك مساجد كه محلّ عبادت و بندگى حضرت حق و سجده گاه اولياى الهى در برابر بارى تعالى و جايگاه ابراز نياز به درگاه خالق بى نياز و محل به جاى آوردن عمود دين يعنى نماز است از ويژه گى هاى خاصى برخوردار است كه مى تواند كانون مهر و محبت و مهرورزى نمازگزاران و مؤمنان به يكديگر از جنبه هاى مختلف مادى و معنوى باشد . مسجد جايگاه و اهميت ويژه در فرهنگ اسلامى دارد و از ديدگاه پيامبر با كرامت اسلام صلي الله عليه و آله حساسيت ويژه اى دارد لذا پيامبر بزرگ اسلام صلي الله عليه و آله در راه هجرتش از مكه به مدينه هنگامى كه وارد منطقه قُبا كه قريه اى نزديك مدينه بود شدند ، قطعه زمينى را براى ساختن مسجد به هدف عبادت و بندگى خدا در آن فضاى نورانى براى آشنايى و نزديك شدن مسلمانان به يكديگر و اهتمام به امورشان انتخاب كردند و شخصاً به بناى مسجد و كار بنايى و بناسازى آن اقدام نمودند و مردم مسلمان منطقه را به عبادت دسته جمعى و رسيدگى به امور يكديگر در آن فضاى معنوى تشويق و ترغيب كردند . هنگامى كه آن حضرت با كاروان مهاجران از مكه به مدينه آمدند بى درنگ به ساختن مسجد النبى پرداختند و آنجا را علاوه بر مركزيت دادن براى نماز جماعت و عبادت و دعاى دسته جمعى ، به عنوان كانون و آشيانه اى براى آشنا شدن مسلمانان با يكديگر و حل مشكلاتشان و درمان دردهايشان و مشورت در امورشان و پرداختن به مسائل اجتماعى و اخلاقى شان قرار دادند و خود به همه اين امور پرداختند و تا پايان عمر بر اين حقايق پافشارى ورزيدند .
هشت منفعت مسجد به انسان
حضرت رسول صلي الله عليه و آله به گونه اى مسجد را از نظر معنويت و بركت آراستند كه اميرالمؤمنين عليه السلام مسجد را در روايتى به عنوان كانونى كه هشت نوع منفعت و سود به انسان مى رساند معرفى كردند : « مَنْ اخْتَلَفَ إلَى المَسْجِدِ أصَابَ إحدَى الثَّمَانِ : أخاً مُسْتَفَاداً فِى اللّه ِ أو عِلْماً مُسْتَطْرَفاً أَوْ آيةً مُحْكَمَةً أوْ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً أوْ كَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنِ رَدىً أوْ يَسْمَعُ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلى هُدىً أوْ يَترُكُ ذَنْباً خَشْيَةً أوْ حَيَاءً ».كسى كه به مسجد رفت و آمد دارد به يكى از هشت حقيقت مى رسد : يافتن برادر دينى در راه خدا كه از او سود معنوى و بهره الهى نصيبش مى شود ، يا دانشى جديد و تازه ، يا آيه اى استوار و محكم ، يا مهر و رحمتى قابل انتظار ، يا سخنى كه او را از گمراهى و ضلالت برگرداند ، يا شنيدن حقيقتى كه او را به سوى راه خدا راهنمايى نمايد ، يا گناهى را از ترس خدا يا شرم از او ترك كند . قطع رابطه با مسجد در حقيقت به معناى قطع رابطه با اين هشت منفعت و قطع رابطه با مؤمنان و كناره گيرى از يك سلسله واقعيات مفيد و محروم ماندن از آشنايى با دوستان خدا و كمك به آنان و دور ماندن از پاداش هاى عظيم حضرت حق است .
منافعى ديگر
رسول خدا صلي الله عليه و آله در رابطه با منافع فراوان اتصال به مساجد مى فرمايد : « مَنْ مَشى إلى مَسْجِدٍ يَطْلُبُ فِيهِ الجَمَاعَةَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ خُطوَةٍ سَبْعُونَ ألفَ حَسَنَةٍ وَيُرفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذَلِكَ وَإنْ مَاتَ وَهُوَ عَلى ذَلِكَ وَكَّلَ اللّه ُ بِهِ سَبعِينَ ألفَ مَلَكٍ يَعُودُونَهُ فِى قَبْرِهِ وَيُؤنِسُونَهُ فِى وَحْدَتِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتى يُبْعَثَ » .كسى كه براى اتصال به جماعت مؤمنان و انجام عبادت دسته جمعى به سوى مسجد حركت كند ، براى هر قدمش هفتاد هزار حسنه و هفتاد هزار درجه و مرتبه است و چنانچه اين برنامه تا پايان عمرش ادامه يابد ، خدا هفتاد هزار فرشته بر او مى گمارد كه وى را در برزخش زيارت كنند و با او در تنهايى اش انس بگيرند و تا زمان محشور شدنش در قيامت براى او استغفار نمايند .
شكايت مسجد
ترك كردن مساجد و خلوت گذاردن آن ها و شركت نكردن در آن فضاى معنوى و ملكوتى و جدا زيستن از مسلمانان و مؤمنان به اندازه اى زيانبار است كه امام صادق عليه السلام در اين زمينه مى فرمايد : « شَكَتِ الْمَسَاجِدُ إلَى اللّه ِ تَعَالى الَّذينَ لاَ يَشهَدُونَهَا مِن جِيرَانِهَا فَأوحَى اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ إلَيْهَا : وَعِزَّتِى وَجَلاَلِى لاَ قَبِلْتُ لَهُمْ صَلاَةً وَاحِدَةً وَلاَ أظْهَرْتُ لَهُمْ فِى النّاسِ عَدَالَةً وَلاَ نَالَتْهُمْ رَحْمَتِى وَلاَ جَاوَرُونِى فِى جَنَّتِى ».مساجد به خداى متعال از همسايگانى كه در آن ها حاضر نمى شوند شكايت كردند ، خداى عزّوجلّ به مساجد وحى فرمود : به عزت و جلالم سوگند ! يك نماز آنان را نمى پذيرم و عدالتى را از آنان در ميان مردم آشكار نمى كنم و به مهر و رحمتم نمى رسند و در بهشتم مجاور من نمى شوند .
مسجديان منابع مهر و محبت
مسلمانانى كه به مساجد رفت و آمد دارند ، به خاطر عبادت دسته جمعى ، ذكر خدا ، قرائت قرآن ، خواندن دعا ، شنيدن موعظه ، توبه از گناه ، گريه براى حق و براى اهل بيت قدس سرهما ، شركت در كار خير ؛ روحى با صفا ، روانى پاك ، قلبى رقيق ، بدنى فعال و پركار جهت پرداختن به كارهاى مثبت و نيتى خالص و پاك پيدا مى كنند و در حقيقت تبديل به منبعى از خير و بركت مى شوند و وجدوشان به صورت كليدى براى حل مشكلات مردم در مى آيد و همگان از مهر و محبّت و عشق و دوستى شان بهره مند مى گردند . اين خصلت ها و حالات با ارزش ، بيش تر ويژه مردم مؤمن و اهل مسجد است و آنان كه دچار سستى ايمان و يا بى دين هستند چون چوبى خشك يا سنگى سخت يا حيوانى وابسته به شكم و شهوت اند . آرى ؛ ارتباط با خدا كه منبع مهر و محبّت و عشق و بركت است و رفت و آمد به مساجد و زيارت عالم ربّانى در كنار محراب و منبر و شنيدن نصايح و موعظه هاى او ؛ سازنده حيات طيّبه و عامل طهارت روح و ترك زشتى ها و مايه خوشى و لذت واقعى در دنيا و آخرت است .
 گفت معشوقى به عاشق كى فتى   تو به غربت ديده اى بس شهرها
 پس كدامين شهر زآن ها خوش ترست   گفت آن شهرى كه در آن دلبرست
 هر كجا باشد شه ما را بساط   هست صحرا گر بود سمّ الخياط
 هر كجا كه يوسفى باشد چو ماه   جنّت است ار چه كه باشد قعر چاه
 با تو دوزخ جنّت است اى جان فزا   با تو زندان گلشن است اى دلربا
 شد جهنم با تو رضوان و نعيم   بى تو شد ريحان و گل نار جحيم
 هر كجا تو با منى من خوشدلم   وربود در قعر گورى منزلم
 خوش تر از هر دو جهان آنجا بود   كه تو را با من سر و سودا بود

بر گرفته از کتاب فرهنگ مهرورزی استاد حسین انصاریان

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خداگونه شدن از منظر امام سجاد علیه السلام
فضائل ، مناقب و مكارم اخلاق امام حسین (ع)
کلاس کربلا
این عطش چیست در آیینه ی رود افتاده ست از محمد حسین ...
عاشورا و روشنگران عاشورایی
اتوبان سقیفه تا کربلا
غيرت زاده زهرا(س )
روایت دردهای زینب (س) - ورود به كربلا
روایت دردهای زینب (س) – پاسداری از حجاب
زاهِر بن عَمرو كندى‏

بیشترین بازدید این مجموعه

در بیان ثواب بکاء و عزاداری امام حسین (ع)
شخصيت سالم وانسان کامل
شيطان، خطرناك‏ترين مانع راه كمال‏
احسان به والدین بعد از اطاعت خدا
سیمای زکات در اسلام (2)
آثار ایمان به خدا در زندگی
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^