امام على عليه السلام در «نهج البلاغة» درباره كتاب الهى نظريات بسيار عميق و جالبى دارد كه لازم است به قسمتى از آن ها اشاره شود:
وَكِتابُ اللّهِ بَيْنَ أظْهُرِكُمْ ناطِقٌ لايَعْيى لِسانُهُ وَبَيْتٌ لاتُهْدَمُ أرْكانُهُ وَعِزٌّ لاتُهْزَمُ أعْوانُهُ... .
كتاب خدا كه در ميان شماست، گوينده اى است كه زبانش از گفتن حقايق خسته نمى شود و خانه اى است كه اركانش تا ابد از تند باد حوادث در امان است و عزيزى است كه پيروان و يارانش هرگز شكست نمى خورند.
قرآن، كتابى است كه به وسيله آن حق و حقيقت را مى بينيد و مى گوييد و مى شنويد، قسمتى از آن گوياى قسمت ديگر است و بعضى از آن گواه بعض ديگر، اين كتاب در معارف و احكام حضرت حق اختلاف ندارد و مطيع خود را از خدا جدا نكرده، بلكه او را به صراط مستقيم هدايت مى نمايد.
تَعَلَّمُوا الْقُرآنَ فَإنَّهُ أحْسَنُ الْحَديثِ وَتَفَقَّهُوا فيهِ فَإنَّهُ رَبيعُ الْقُلُوبِ وَاسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإنَّهُ شِفاءُ الصُّدُورِ وَأحْسِنُوا تِلاوَتَهُ فَإنَّهُ انْفَعُ الْقَصَصِ .
قرآن را فرا بگيريد كه به حق نيكوترين گفتار است، آن را بفهميد كه بهار دل هاست، از نورش شفا بخواهيد، كه علاج درد سينه هاست، آن را قرائت كرده و عمل كنيد كه پر سودترين داستان هاست.
إنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ أنْزَلَ كِتاباً هادِياً بَيَّنَ فيهِ الْخَيْرَ وَالشَّرَّ فَخُذُوا نَهْجَ الْحَقِّ تَهْتَدُوا وَأصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا .
همانا خداوند پاك كتاب هدايت كننده فرستاد، كه تمام خوبى ها و شرور را براى رشد شما در آن بيان كرد، بياييد راه خير را پيش بگيريد تا هدايت شويد و از جانب شر بپرهيزيد تا به يك زندگى عادلانه برسيد.
خداوند، پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله را فرستاد، در حالى كه قرآن مجيد را تصديق كننده رسالت او قرار داد و نورى كه از پى آن تمام مردم حركت كنند تا به ساحل نجات برسند.
از قرآن آنچه مى خواهيد بپرسيد، البته جوابش بر عهده من است، من به شما بگويم كه چهار منفعت بسيار عظيم در اتصال به اين كتاب نصيب شما مى شود:
1- آگاهى به آينده.
2- علم به حقايق گذشته.
3- علاج دردها.
4- ايجاد نظم در شؤون حيات .
قرآن مجيد نصيحت كننده و هدايت كننده اى است كه گمراهى به دنبال ندارد و گوينده اى است كه هرگز دروغ نمى گويد.
همنشينى با قرآن داراى دو منفعت است:
1- اضافه شدن بر هدايت.
2- كم شدن از كورى گمراهى.
با قرآن محال است دچار سختى و پريشانى شويد و بدون قرآن محال است به بى نيازى برسيد، از اين كتاب براى علاج دردها كمك بگيريد و رنج ها را با آن برطرف نماييد، در قرآن مجيد راه علاج بزرگ ترين دردها كه درد كفر و نفاق و كورى و ضلالت است بيان شده.
بر محور قرآن از خدا آنچه مى خواهيد بخواهيد و با عشق به كتاب الهى به حضرت او توجه كنيد .
عَنْ أبى عَبْدِاللّه عليه السلام قالَ: قالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: ألْقُرْآنُ هُدىً مِنَ الضَّلالَةِ وَتِبْيانٌ مِنَ الْعَمى وَإسْتِقالَةٌ مِنَ الْعَثْرَةِ وَنُورٌ مِنَ الظُّلْمَةِ وَضِياءٌ مِنَ الْأحْزانِ وَعِصْمَةٌ مِنَ الْهَلَكَةِ وَرُشْدٌ مِنَ الْغوايَةِ وَبَيانٌ مِنَ الْفِتَنِ وَبَلاغٌ مِنَ الْدُّنْيا إلىَ الْآخِرَةِ وَفيهِ كَمالُ دينِكُمْ فَهذِهِ صِفَةُ رَسُولِ اللّهِ لِلْقُرآنِ وَما عَدَلَ أحَدٌ عَنِ الْقُرْآنِ إلّاإلىَ النَّارِ .
امام صادق عليه السلام مى گويد كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: قرآن، هدايت از ضلالت و روشنايى از كور دلى و حافظ از لغزش و نور از ظلمت و روشنايى و برطرف كننده از ناراحتى ها و نگاه دارنده از هلاكت و رشد از غوايت و بيانگر فتنه ها و رساننده از دنيا به آخرت و كمال دين شماست، اين است آنچه درباره قرآن از رسول الهى رسيده، كسى از قرآن منحرف نشد مگر اين كه خود را به آتش الهى رساند!
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
همانا قرآن نور آشكار است و ريسمان محكم خدا و دستگيره نجات و درجه برتر و مافوق تمام شفادهندگان و فضيلت بسيار بزرگ و سعادت عظمى.
آن كس كه از آن نور بخواهد، خداوند به نور آن منورش كند و هر كس امورش را به آن ببندد، از مهالك حفظ مى گردد و هر كس متمسك به آن شود خدايش نجات بخشد و هر كس ملازم احكامش باشد به درجه بلند مى رسد و هر كس دردش را به آن عرضه كند علاج مى شود و هر كس آن را بر ما سوا مقدم كند به هدايت الهى رسد و هر كس از غير آن هدايت بخواهد گمراه گردد و هر كس آن را شعار و دثار خود كند به سعادت الهى رسد و هر كس آن را پيشواى زندگى و تكيه گاه خود قرار دهد، خداوندش در بهشت پناه دهد و حياتى سالم نصيب او گرداند، به همين خاطر به قرآن گفت: «هدى».
و از طرفى قرآن براى مردم مؤمن بشارت است، بشارت براى آخرت، به اين معنى كه قرآن در قيامت مرد لاغر رنگ پريده اى را مى آورد و به خداوند عرضه مى دارد: اين است آن كسى كه روزش را روزه داشت و شبش را به بيدارى گذراند و طمعش در رحمت تو قوى گشت و اميدش به مغفرتت گشاده شد، با او با گمان من و گمان خودش معامله كن. خداوند خطاب مى كند: ملك به راستش قرار بگيرد و بهشت در چپش و او را به حورالعين برسانيد و پدر و مادرش را لباسى از حله بهشت بپوشانيد كه دنيا و مافيها در برابرش چيزى نباشد.
خلايق به آن پدر و مادر نظر مى كنند و از آنان احترام مى گيرند و آنان به وضع خود مى نگرند و از آن كرامت تعجب كرده مى گويند: خداوندا! اين همه عنايت نسبت به ما براى چيست؟ ما را عملى در خور اين محبت و كرامت نيست؟
خداوند مى فرمايد: با اين همه تاج كرامت از آن شماست كه بيننده اى نظيرش را نديده و شنونده اى مانندش را نشنيده و نسبت به چنين خيرى كسى فكر نكرده و اين همه براى اين است كه شما دو نفر وسيله تعليم قرآن به فرزندتان بوديد و شما او را به اسلام رسانديد و با زحمت شما او عاشق محمد و على شد و فقه آن دو را دريافت، ولايت اين دو نفر واسطه قبول عمل است و دشمنى با دشمنان آنان سبب نجات.
اگر كسى از زمين تا عرش طلا پر كند و در راه خدا صدقه دهد ولى ولايت محمد و على را نداشته باشد، هيچ عملى از او قبول نمى كنم.
اين است خبرى كه قرآن به آن بشارت مى دهد و در قرآن نسبت به اين حقيقت فرموده: [بُشْرى لِلْمُؤْمِنِينَ ] كه مؤمن، شيعه محمد و على و يازده امام عليهم السلام است .
منبع : پایگاه عرفان