شيخ بهايى در يكى از كتب بسيار مهم خود، يك دستور العمل الهى داده است كه هر كسى اين كار را چهل شبانه روز انجام بدهد، اگر گره از مشكل او باز نشد، صريحاً شيخ بهايى را لعنت كند. يك عالِم الهى، دستورالعمل شيخ را عمل كرد، چهل روز و شب او تمام شد و گره باز نشد. گفت: خودت گفتى لعنتت كنم، اما من تو را لعنت نمى كنم. تو خيلى بزرگ و چهره كم نظير و عالِم بسيار والايى هستى. من چهل شبانه روز زحمت كشيدم، اما نشد. در كتاب ها دارد كه شب در عالم رؤيا شيخ را ديد. اسم اين رؤياها، رؤياى صادقه است.
رؤياى صادقه امام رحمه الله در مورد كتاب «قبسات»
حضرت امام رحمه الله مى فرمودند: آن وقتى كه من در اوج درس دادن بودم، زمان آيت الله العظمى بروجردى (ره)، تابستان بود و در قم هوا خيلى گرم بود. من به محلات رفتم. حدود دو ماه در محلات بودم. نزديك به شروع شدن درس هاى قم بود، داشتم انديشه و فكرم را منظم مى كردم كه چه درس هايى را شروع كنم. فقه و اصول كه مسلم است. بعد درسى را كه در ذهنم انتخاب كردم، اين بود كه امسال اين كتاب بسيار پيچيده علمىِ «قبسات» ميرداماد را در حوزه علميه شروع كنم و از اول تا آخر آن را بگويم. يقين پيدا كردم كه بگويم و تصميم من قطعى شد.
حضرت امام (ره) مى فرمودند: در شب، يك سيد والا مقام و نورانى را در خواب ديدم. ايشان به من گفت: حاج آقا روح الله! من ميرداماد، نويسنده كتاب «قبسات» هستم. راضى نيستم كتاب من را درس بدهى، چون همه مغزها نمى كشد، ممكن است كه بعضى طلبه ها گمراه شوند. در اين موقع من از خواب بيدار شدم و تصميم گرفتم كه تا آخر عمرم اصلًا اين كتاب را درس ندهم. اين رؤياى صادقه است.
ادامه دستورالعمل شيخ بهايى
اين عالم الهى، به شيخ خطاب كرد: من تو را لعنت نمى كنم، فقط از تو مى گذرم، چون در اين چهل شبانه روز، خيلى اذيت شدم، ولى بى نتيجه بود. شب شيخ را در خواب ديد. شيخ فرمود: من كه به دقت نوشته بودم كه از چه شبى شروع كن. جناب عالى تاريخ را يك شب اشتباه كردى و بايد از فلان شب شروع مى كردى، اما يك شب زودتر شروع كردى. كوشش مثبتى را كه آدم تصميم مى گيرد، بايد ارزيابى دقيق هم بكند كه در مسير، بمباران و غارت نشود و دزد به او نزند.
برادران و خواهران! تا نمرده ايم، تمام خوبى هاى ما در معرض خطر است. بايد بيدار و حافظ آن باشيم. قرآن مجيد مى فرمايد: به مستحق و فقير آبرودار كمك كنيد، اما پشت سر آن مى گويد: «لَاتُبْطِلُوا صَدَقتِكُم بِالْمَنّ وَالْأَذَى » «1» اگر عمل را انجام بدهى و يا در حال عمل، نگاه تو فقط به گونه اى بود كه طرف حس كند كه منت بر سر او مى گذارى، عمل تو باطل مى شود. هم چنين اگر يك كلمه از دهان تو بيرون آيد كه طرف را آزرده كند، هر چند با لبخند هم بگويى، عمل تو باطل است.
«مَنْ اخْلَصَ لِلّه ارْبَعِين صَبَاحاً»
كسى كه چهل شبانه روز از همه آلودگى ها مثل حسد، كبر، غرور، ريا، بخل، حرص و كينه پاك شود و تمام عبادات ظاهر و باطن او خالص باشد، بعد از چهل شبانه روز
«فَجَرى اللهُ يَنابِيعَ الحِكْمَةَ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ»
نه يك چشمه، بلكه چشمه هاى حكمت از دل او بر زبانش جارى مى شود.
منبع : پایگاه عرفان