«إنَّ أعرابيّاً قالَ يا رسولَ اللَّهِ! مَن يَلي حِسابَ الخَلْقِ»
پيغمبر صلى الله عليه و آله در مسجد بود، جمعيّت هم نشسته بودند، مرد عربى وارد شد، ايستاد، چون عجله داشت و مى خواست زود برگرد قيامت حساب ما با چه كسى است؟ چه كسى مى خواهد پرونده ما را بررسى كند؟ نگاهى به قيافه اين عرب كرد و فرمود:
«اللَّهُ تبارَكَ وتَعالى »
؛ پرونده ها قيامت دست خدا است. عرض كرد:
«هُوَ بِنَفْسِه»
؛ فرمود خود خدا فقط مى بيند.
«فَتَبَسَّمَ الأعرابيُّ»
، عرب گفت:
«فقالَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: مِمَّ ضَحِكْتَ يا أعرابيُّ»؟
پيامبر فرمود: براى چه مى خندى؟ مگر حرف خنده دار شنيدى؟ عرب گفت:
«إنّ الكَريمَ إذا قَدَرَ عَفا»
خنده ام گرفت از اين كه چون خدا كريم است، كريم وقت قدرتش گذشت مى كند:
«وإذا حاسَبَ سامَحَ»
؛ پرونده را كه به دستش بدهند، يك مقدار كمبودها و نقص ها را كه مى بيند، مسامحه و چشم پوشى مى كند:
«فَقالَ النَّبيُّ: صَدَقَ الأعرابيُّ»
؛ بله، اى ياران من اين عرب راست مى گويد:
«أَلا كريمَ أكرَمُ مِنَ اللَّهِ»
؛ كريمى كريم تر از خدا نيست:
«هُوَ أكرَمُ الأكرِمينَ ثُمَّ قالَ: فَقَهَ الأعرابيُّ»
، فرمود: عرب خوب فهميد.
منبع : پایگاه عرفان