فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حكايتى از رمى جمرات‏

 

در سفر اولى كه به مكه رفته بودم، رفيقى داشتم كه اهل كاشان بود، در رمى جمرات، به من گفت: يك فرد نزول خوارى آمده و مى خواهد رمى جمره كند، اين رباخوار جمعيت را شكافت و آمد نزديك جمره، يكى حاجى الجزايرى هم آن طرف جمره بود، مثل اينكه از دست شيطان خيلى عصبانى بود، به جاى سنگ ريزه يك قلوه سنگ برداشت و چنان به طرف شيطان پرتاب كرد به ديوار خورد و كمانه كرد و به سر اين حاجى ايرانى رباخوار اصابت كرد، سر او را شكافت، من گفتم: حجّ اين الجزايرى امسال قبول است، چون سنگ ما به ديوار جمره خورد، ولى سنگ او به خود شيطان خورد، چرا؟ چون قرآن مى فرمايد:

 «يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ»

اينقدر شيطان در مشاعر حرام خوار، تصرّف كرده كه انگار عاقل نيست. فرد عاقل فرمان خدا را نمى شكند، عاقلانه و منطقى زندگى مى كند.


منبع : پايگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

من دختر بدحجابی بودم با آرایش‌های زیاد
اين همه بلا و مصيبت‏
حكايت جوان صالح و پيشنهاد عجيب‏
مجالس ذكر
كى به فكر معاد مى‏افتيد؟
جای به عنوان مسجد
هر گوينده «لا إله إلّا اللّه» اهل‏ نجات نيست!
ادب حر بن یزید ریاحى
به اندازه سفرتان توشه برداريد
چگونه بخوابم؟

بیشترین بازدید این مجموعه

ادب حر بن یزید ریاحى
تا نفس به گلو برسد آنها را می آمرزم
حكايت بهلول نبّاش‏
حکایتی از لقمه حرام‏
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
حکایتی از آرزوى بيجای شیر فروش‏
حکایت خدمت به پدر و مادر
نامم را معطر كردى، معطرت كردم‏
تعليم عمل براى رسيدن به بهشت‏
اهالی قرآن!

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^