لطفا منتظر باشید

مهرگی ازمحمدعلی مجاهدی

خار غم نیست که در کرب و بلا می‏روید
گل درد است که از دشت وفا می‏روید
می‏خلد خار مِحَن پای دلم را که هنوز
گل اندوه ز باغ دل ما می‏روید
یادگار غم هفتاد و دو تن لاله رخ است
این همه لاله که در کرب و بلا می‏روید
لاله را با گل افسرده سر و کاری نیست
این گل از تربت ارباب صفا می‏روید
تا چه حد در دل تو عشق خدا بود حسین
که ز خاک تو گل عشق خدا می‏روید
شوق جانبازی اگر در دل تو راه نداشت
پس ز خاک تو گل شوق چرا می‏روید
نی در آن بادیه از آن به نوا سرگرم است
که به جای گل از این دشت بلا می‏روید
با ولای علی و آل چو «پروانه» بسوز
که ز خاک من و تو مهرِ گیا می‏روید

منبع :
برچسب ها :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه