فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

یا اباالفضل العباس ازمهری حسینی

کاش دستم تا زمین کربلا پر می‌کشید   ***   تا کنار دشت سرسبز خدا پر می‌کشید
گفتم احساس دلم را نذر دستش می‌کنم   ***   نذر دستانی که از دنیا رها پر می‌کشید
دست‌ها در خون شناور بود و باران عطش   ***   بر فراز لاله‌زار کربلا پر می‌کشید
دست‌ها جاری شد و در زیر نعش مشک او   ***  عطر دستانش به کام خیمه‌ها پر می‌کشید
تشنگی هم با تمام گرمی احساس خود   ***   دل به دریا داد و اشکش بی‌صدا پر می‌کشید
وقتی از ذهن عطش احساس دریا پر کشید   ***   کاش باران از زمین بی‌اعتنا پر می‌کشید


منبع : مهری حسینی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

روايت عطش از سودابه مهيجي
اشک گل کرد از علی انسانی
لب باز‌کن که زخم مکرّر رسیده‌ است از محسن حسن ...
خون ریخته شده‏ی خدا از علی خیری
ماه سرخ حسین(علیه السلام) ازغلامرضا عبداللهی
بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضي از شعراي عرب زبان ...
تقی رزاقی قمی‏ علم افرازی‏
اى که خم شد ز غمِ مرگِ برادر کمرت از ملا محمد تقی ...
تاریخ منظوم عاشورا
گر جگر خشک شود، خشکی لب ها حتمی ست از سعید توفیق

بیشترین بازدید این مجموعه

بند ششم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
بند دهم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
شهاب یزدی‏ نماز عشق‏
کج شد ره مکه به سوی کرببلا از نصرت الله جمالی
بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار اهلي شيرازي (3)
همه مجنون رخ ليلايند از احمدطاوسيان
روايت عطش از سودابه مهيجي
از مکه خبر آمده داغ است خبرها از حسن بیاتانی
گر جگر خشک شود، خشکی لب ها حتمی ست از سعید توفیق
غزل غزل بنویسم حدیث رویایی از هاشم طوسی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^