فارسی
يكشنبه 02 مهر 1402 - الاحد 9 ربيع الاول 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

با دیدن حال و هوای چشمهایت از یوسف رحیمی

با دیدن حال و هوای چشمهایت
آلاله می ریزم به پای چشمهایت

پلک ملائک هم کنارت خیس گریه
باشند شاید هم نوای چشمهایت

از بسکه شبها گریه می ریزی توانی
دیگر نمی ماند برای چشمهایت

یک چند وقتی می شود گلهای نیلی
گل می کند در جای جای چشمهایت

ترکیب سرخی و کبودی شقایق
آیینه ای از زخمهای چشمهایت


از چادر خاکی چرا چیزی نگفتی
از کوچه و از ماجرای چشمهایت

ای کاش یا آن اتفاق تلخ هرگز ... !
یا بود چشم من به جای چشمهایت

شوق پریدن بال در بال کبوتر
پر می زند در ربنای چشمهایت

اینجا همه با چشمهای من غریبه ند
غیر از حضور آشنای چشمهایت

گفتی که دیگر فرصتی باقی نمانده
تا آن غروب بی صدای چشمهایت

از ماتم روز عطش در حلقة اشک
آتش گرفته کربلای چشمهایت

تو می روی و تا همیشه مثل باران
مرثیه می خوانم برای چشمهایت

تا آخر دنیا میان آسمانها
برپاست بانو جان عزای چشمهایت

آری غروب و بیقراری یادگاریست
از غربت بی انتهای چشمهایت


با بیرقی از سرخی خون شقایق
می آید آخر خونبهای چشمهایت


منبع : یوسف رحیمی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

یا رب از مغانلوی اردبیلی (شعر ترکی با ترجمه)
علی موسوی گرمارودی‏ ابوالفضائل‏
آب را گل نکنید از یاسر قربانی
عصر عاشورا کنار خیمه‌های سوخته از محمود اکرامی ...
نذر بی بی زینب سلام الله
چشم مشک‏ از عمان سامانی‏
نخل های سبز از مهدی تقی نژاد
وصايا
بند نهم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
اینجا محیط سوز و اشک و آه و ناله است ازغلامرضا ...

بیشترین بازدید این مجموعه

علی موسوی گرمارودی‏ ابوالفضائل‏
آب را گل نکنید از یاسر قربانی
یا رب از مغانلوی اردبیلی (شعر ترکی با ترجمه)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^