با توجه به ارتباط اين آيه شريفه كه در آن فرمان واجب ايمان آوردن به قرآن مطرح است با آيه قبل، به روشنى استفاده مى شود كه منظور از عهد در آيه سابق قرآن مجيد است و وفاى به عهد ايمان واقعى به اين منبع حقايق و چشمه واقعيات و اقيانوس معارف حقه، و چراغ پرفروغ هدايت است.
قرآن مجيد حاوى همه حقايقى است كه انسان براى رشد كمال و تربيت خود لازم دارد، و كتابى است كه سعادت دنيا و آخرت مردم را تأمين مى كند و به زندگى مادى و معنوى آدميان نظم مى دهد.
عقل از پرتو هدايت قرآن به پختگى و كمال مى رسد و از حالت مطبوع به مسموع مى رسد، و زمينه ظهور كردن آثار شگفت انگيزش فراهم مى گردد.
وجدان از بركت ايمان به قرآن بيدار مى شود، و در محكمه باطن با صلابت و درستى و بدون اين كه تحت تأثير عوامل بيرونى قرار بگيرد به قضاوت صحيح مى نشيند و به جا و به موقع سرزنش مى كند و به جا و به موقع ايجاد آرامش مى نمايد فطرت از پرتو نوربخش و حرارت معنوى قرآن از نابالغى به بلوغ مى رسد و زمينه پذيرش حق را در همه امور براى صاحبش فراهم مى كند، و راه به سوى توحيد و گرايش به حقيقت را به روى انسان باز مى كند.
نفس و باطن در سايه ايمان به قرآن از رذائل اخلاقى پاك مى گردد، و به فضائل و ارزش هاى اخلاقى آراسته مى شود و به مقام اطمينان و آرامش و مرتبه با عظمت راضيه و مرضيه مى رسد.
اعضا و جوارح پس از گرويدن انسان به قرآن عرصه گاه عمل صالح و كردار پسنديده، و حركات الهى و عرشى مى شوند.
قلب كه پخش كننده انرژى و غذاى لازم به همه وجود آدمى است با اتصال به قرآن منبع نور و كرامت، مهر و مبحت، عشق و شرافت و نهايتاً تبديل به عرش حق و حرم الهى مى شود، و از نورانيت و كرامت و شرفش كه از طريق ايمان به قرآن به دست آورده همه وجود آدمى را تغذيه مى كند و از او انسان كامل و جامع مى سازد.
نزول قرآن كه حاوى حقايقى چون توحيد، قيامت، نبوت، امامت، احكام، اخلاق، موعظه، عبرت ها، سرگذشت درس آموز گذشتگان و معارف حقه بود فرصتى براى همه به ويژه يهود بود كه با ايمان واقعى به آن به كمال انسانيت و به مرتبه انسان كامل برسند.
دعوت حق از بنى اسرائيل به ايمان به قرآن كه منبع همه حقايق و معارف است نهايت لطف و رحمت و عنايت حق به آنان بود، اگر اين قوم و ديگر مردم گمراه آن زمان و زمان هاى پس از ظهور اسلام خواسته خدا را در ايمان آوردن به قرآن اجابت مى كردند، متخلق به اخلاق حق مى شدند، و منبعى از عمل صالح مى گشتند و از حيات و زندگى خود در دنيا و آخرت بهره فراوان و سود ابدى مى بردند.
بدون ترديد بهترين و برترين و سودمندترين يارى و نصرتى كه از جانب حق انسان را بدرقه مى كند روشن گرى و هدايت اوست كه به وسيله قرآن صورت مى گيرد، و با اين مشعل فروزان است كه تاريكى ها از خيمه حيات بشر رخت بسته و فرار را بر قرار ترجيح مى دهد، و براى انسان در برابر شرور و خطرات و شكنجه ها و عذاب ها چه در دنيا و چه در آخرت امنيت و مصونيت حاصل مى شود.
ايمان به قرآن در حقيقت ايمان به خدا و توحيد، ايمان به قيامت و معاد، ايمان به ميزان و حساب، ايمان به بهشت و دوزخ، ايمان به نبوت و امامت، ايمان به كتاب هاى آسمانى ديگر، ايمان به فرشتگان، و ايمان به احكام و حلال و حرام خداست.
ايمان به قرآن و باور كردن اين اقيانوس نور، فراهم آوردن زمينه براى تحقق حسنات اخلاقى، نيات پاك، افكار سالم، تعقل در حقايق، انديشه در واقعيات، و ظهور عمل صالح و هر كار خيرى است.
ايمان و عمل صالح كه از ارتباط قلبى با قرآن مجيد به دست مى آيد، انسان را تبديل به موجودى مى كند كه از همه جنبندگان هستى مقام و مرتبه اش برتر مى شود و فوق همه ارزش ها مى گردد.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ:
مسلماً آنان كه ايمان آوردند (ايمان به آيات حق كه در حقيقت ايمان به همه حقايق است) و كارهاى شايسته انجام دادند منحصراً اينانند كه بهترين مخلوقات عرصه هستى و آفرينش اند. آرى كمال و شرف و عزت و كرامت و آبرومندى انسان در دنيا و آخرت و پيروزى اش بر همه امور و خلاصه تبديل شدنش به انسان كامل در سايه ايمان به قرآن تحقق مى پذيرد.
ايمان به قرآن زمينه صعود انسان به حقايق و رسيدنش به كمالات و باز شدن راهش به سوى لقاءالله و تبديل فراقش به وصال محبوب است.
روى گردانى از قرآن زمينه هبوط و سقوط و حركت به سوى اسفل سافلين و رسيدن به پوچى و بى ارزشى و نهايتاً دچار شدن به خزى و خوارى دنيا و عذاب شكننده دوزخ و اسارت ابدى است.
ايمان به قرآن مجيد شجره وجود انسان را تبديل به شجره طيبه مى كند كه ريشه اش ثابت و پايدار و شاخ و بركشيده به آسمان و ميوه اش هميشگى و جاويد است.
منبع : پایگاه عرفان