دلم به یادتو ای دوست خلوتی دارد
در این سکـوت غـم بی نهایتی دارد
نسیم یاد تو بر باغ جان صفا بخشد
حسین(ع) نام توبردن چه لذتی دارد
اگر که بغض گلویم امان دهد دل من
به قدر فرصت گل با تو صحبتی دارد
بهشت با همه سر سبزی و طراوت و حسن
به پیش کرب و بلایت چه قیمتی دارد
به یاد داغ تو هر لاله ای که می روید
به وسعت دل صحرا مصیبتی دارد
هر آنکه همچو من آلوده و گنه کار است
ز آستان تو چشم شفاعتی دارد
منبع : وحشی بافقی