به اين نكته بايد توجه كنيد كه امتحان حضرت حق مانند امتحان مدارس در دنيا نيست كه براى معلم شاگردان درس خوان از تنبل معلوم شوند، خداى جهان بى امتحان به وضع ظاهر و باطن تمام هستى آگاه است، اين امتحان فقط براى خود انسان و جهت رشد و كمال و شكوفايى استعدادهاى اوست، چيزى كه هست انسان بايد با آشنايى و توجه به قواعد الهى و حلال و حرام خداوندى و روح خدايى و اخلاق حسنه با ابتلائات و آزمايش ها برخورد كند، تا محور آزمايش را بر اثر اين معرفت و حوصله صد در صد به نفع خود برگرداند، در صورت جهل به معارف انسان در برخورد به حوادث چه نعمت چه شدت نه اين كه نمى تواند از حادثه استفاده كند، بلكه در برابر حادثه از پاى درآمده و به شكست مفتضحانه دچار خواهد شد، اگر حادثه نعمت است از پى نعمت مست شده و لا ابالى و بى دين و طاغى خواهد شد، اگر شدت است براى رفع آن ممكن است دچار دين فروشى، شرف فروشى و افتادن در دامن دشمن گردد.
در هر صورت انسان از حادثه و بلا و ابتلا و آزمايش چاره اى ندارد و فكر اين كه آزمايش نشود را از خود بايد جداً دور كند.
به فرموده امام على عليه السلام: در هنگام امتحان است كه آدمى سربلند يا سرافكنده مى شود .
[أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ ] .
آيا نمى بينند كه در هر سال يك بار يا دو بار [به وسيله جهاد يا پيش آمدهاى ديگر] آزمايش مى شوند، ولى نه توبه مى كنند ونه پند مى گيرند.
در برخورد صحيح به ابتلائات الهى و آزمايش هاى ربانى، انسان داراى قدرت روحى و بينش عقلى و صفاى نفس و سلامت قلب و نفس مطمئنه و مالكيت بر هوا و نيز راهبر و راهنماى ديگران مى گردد.
[وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً] .
و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم را پروردگارش به امورى [دشوار و سخت ] آزمايش كرد، پس او همه را به طور كامل به انجام رسانيد، پروردگارش [به خاطر شايستگى ولياقت او] فرمود: من تو را براى همه مردم پيشوا و امام قرار دادم.
منبع : پایگاه عرفان