درست همان روز که مسلم در کوفه به شهادت رسید، امام حسین از مکه به عراق حرکت نمود، حج را تبدیل به عمره نمود، زیرا از دست بنى امیه در امان نبود، آنها مصمم بودند به هر ترتیب که شده حضرتش را هلاک کنند.
در آنجا حضرت خطبه اى خواند و پس از حمد و ثناى الهى و درود بر پیامبر اکرم فرمود: مرگ براى اولاد آدم همانند گردنبند بر گردن دختران ترسیم شده است ، چقدر مشتاقم به دیدار نیاکان خودم ، همانند علاقه یعقوب به یوسف ، برایم آرامگاهى آماده شده که من به آنجا خواهم رفت ، گویا اعضایم را درندگان بیابان در زمینى میان نواویس و کربلا پاره پاره مى کنند و شکمهاى خود را از من پر و سیراب مى کنند، از روزى که با قلم (تقدیر) نوشته شده چاره اى نیست خشنودى خدا، خشنودى ما اهل البیت است ، ما براى او صابریم و او پاداش صابرین بما خواهد داد،
و در پایان فرمود: هر که جان خود را براى ما بذل مى کند و تصمیم به ملاقات خدا گرفته است با ما حرکت کند که من فردا صبح حرکت مى کنم انشاء الله .
اى دل گرت هواى بهشت است رو متاب از درگه محمد و آلش به هیچ باب
از غیر خاندان نبى کام خود مجوى لب تشنه اى کجا شده سیراب از سراب
آسوده خاطراند محبانشان به حشر آندم که خلق را همه خوف است و اضطراب
بى مهر آل ساقى کوثر در آن جهان هرگز طمع مدار زحق کوثرى شراب
جز درگه محمد و آلش درى مکوب کانجا نمانده است سؤ الى بلاجواب
آباد گشت آخرتش آنکه مهرشان با خویشتن ببرد از این عوالم خراب
نویسنده:سید محمد نجفی یزدی
منبع : کتاب اسرار عاشورا