اهل مدینه عده اى را پس از شهادت امام حسین براى تحقیق در مورد یزید به شام فرستادند: که از جمله آنها عبدالله ابن حنظله بود، یزید آنها را احترام کرد و جوائز ارزنده اى به آنها داد، آنها کارهاى یزید را مشاهده کردند و در بازگشت شروع کردن به بدگوئى از یزید و گفتند: ما از نزد مردى مى آئیم که اصلا دین ندارد، شراب مى خورد، طنبور مى نوازد، با سگها بازى مى کند(۱).
عبدالله بن حنظله گفت : اى قوم از خداى بى همتا بترسید، بخدا سوگند ما بر یزید خروج نکردیم مگر اینکه ترسیدیم از آسمان بر سر ما سنگ ببارد، یزید مردى است که با مادر و دختر و خواهر آمیزش مى کند، شراب مى خورد و نماز را ترک مى کند(۲)،
و از همو نقل کرده اند که گفت : از نزد مردى آمدم که بخدا قسم اگر یاورى جز پسرانم نداشته باشم با آنها جهاد خواهم کرد.(۳)
یکى دیگر از آن عده که به شام رفته بودند شخصى است بنام منذر ابن زبیر، او در بازگشت گفت : همانا یزید به من یکصد هزار جایز داد ولى این مانع آن نیست که راجع به او سخن نگویم ، بخدا سوگند که او شراب مى خورد، بخدا او مست مى شود بگونه اى که نماز را ترک مى کند(۴ ).
پی نوشت:
نویسنده:سیدمحمدنجفی یزدی
۱- تاریخ طبرى ، ۷:۴ و کامل ابن اثیر ۴:۴۵ و تاریخ ابن کثیر ۸:۲۱۶ (الغدیر ج ۱۰ ص ۲۵۵)
۲- تاریخ ابن عساکر، ۷:۳۷۲ (الغدیر ج ۱۰ ص ۲۵۵)
۳- تاریخ ابن عساکر و کامل ابن اثیر ۴:۴۵ (الغدیر ج ۱۰ ص ۲۵۵)
۴- کامل ابن اثیر ۴:۴۵، و تاریخ ابن کثیر ۸:۲۱۶ (الغدیر ج ۱۰ ص ۲۵۵)
منبع : کتاب اسرار عاشورا