فارسی
جمعه 05 مرداد 1403 - الجمعة 18 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

تأثیر حماسه عاشورا در نهضت‌های شیعی

 

نوشته: سيد محمد ثقفي

              

چکیده:

قتل‌های زیادی در تاریخ صورت گرفته که احیاناً «فاجعه» نیز بوده‌اند، اما کمتر قتلی از آن‌ها در تاریخ، ذهنیت‌ها، احساسات دوران‌های بعدی اثر گذاشته است. قتل‌هایی كه جنایت آمیز و رقت انگیز بوده كم نبوده است، اما هیچ یک به مانند عاشورا تأثیر در ذهنیت و احساس مسلمانان نداشته است. این قتل‌ها تنها جنبه احساسی و انتقام جویی داشته‌اند که حامل پیام خاصی نبوده است. بر خلاف آن قتل فجیع و شهادت سیدالشهدا که حاوی پیام آزادی‌بخش بوده و حماسه جاوید بوده است.

از این جهت تأثیر‌گذار در همه نهضت‌های ظلم ستیز می شود که در طول تاریخ دوام می‌یابد و هنوز زنده است، لذا هر وقت در شرایط اجتماعی خاص که بی‌عدالتی ،‌خفقان، استبداد و . . .  حاکم شده است، عدالت خواهان بپا خاسته‌ و برای ایجاد جامعه مطلوب قیام کرده‌اند.

در این قیام‌ها، اهداف و شعارهای خود را از حسین الهام گرفته‌اند. تاریخ را به حاضر پیوند زده‌اند که اصولاً در جامعه گذشته زنده است که حیات معاصر را تشکیل داده است و جهت‌گیری‌های معاصر را تعیین می‌کند.

از این نهضت‌ها می‌توان نهضت مختار، توابین ، نهضت زید شهید ، نهضت عبدالله بن جعفر ، نهضت عباسیان

( در دوره نخست آن) نهضت مشروطیت و انقلاب اسلامی را بحساب آورد. صاحب این قلم بر آن است که تأثیر حماسه حسینی را در نهضت‌های شیعی نشان دهد و ردپای عاشورا را در آن‌ها پی‌گیری نماید.

 

كليد واژه‌ها: امام حسين، عاشورا، نهضت، زيد، مختار، سربداران.

 


 

صفحات تاريخ ماجراي قتل شخصيت‌هاي بسياري را در خود ثبت كرده است. قتل‌های زیادی كه در تاریخ صورت گرفته احیاناً «فاجعه» نیز بوده‌اند، اما کمتر قتلی است كه در تاریخ، ذهنیت‌ها، احساسات دوران‌های بعدی اثر گذاربوده است. قتل ابومسلم خراسانی، قتل امیرکبیر، قائم مقام در دوره قاجار و قتل‌های دیگر؛ قتلهایی بودند جنایت آمیز و رقت انگیز، گرچه آن‌ها به ویژه قتل ابومسلم در قرن‌های سوم و... در ذهنیت و احساسات ایرانیان تأثير داشته است و نهضت راوندیه، به افرید استادسیس «مقنع» در قرن دوم، سوم هجری به وجود آمده‌اند. اما هرچه بودند، دولت مستعجل داشتند و پس از چندی كم‌كم به خاموشی و فراموشي گرايیدند، زیرا تنها جنبه احساسی و انتقام‌جویی داشتند و مي‌خواستند از قتل فجیع ابومسلم انتقام بگیرند. به علاوه قتل ابومسلم ، حامل پیام خاصی نبوده است[1].

بر خلاف آن‌ها قتل فجیع و شهادت سیدالشهدا که حاوی پیام آزادی‌بخش بوده و حماسه جاوید را در تاریخ اسلام به وجود آورده است، تا آن‌جا که در عمق دل‌ها و ذهن‌ها ( احساسات ) نفوذ کرده است که ابوالعلاء معری، شاعر لاادریگری قرن ششم، او و پدرش امام علی را مشعل فروزان تاریخ شمرده است. فجر امید را برای هر نهضت آزادی خواه و شفق سرخ برای حاملان شهادت و حماسه.

و علی الدهر من دماء

الشهدین علی و نجله شاهدان

فهما فی اواخر اللیل فجر

ان و فی اولیاته شفقان

چرا علی و حسین چنین بوده‌اند، زیرا آن‌ها مردان عدالت بوده‌اند و صدای مظلومان تاریخ.

از این رو است که طرفداران عدالت انسانی نویسندگان و سیاستمداران بمانند جرج جرداق لبنانی ( از نویسندگان ) مهاتما گاندی ( از سیاستمداران ) فریاد عدالت خواهی و آزادگی را از علی و حسین الهام می‌گیرند که یکی علی را صدای عدالت انسانی می‌نامد و دیگری حسین را الهام بخش آزادی خواهی و استبداد ستیزی و استقلال طلبی  می‌داند.

 

چرا نهضت حسين حماسه است؟

حماسه چیست؟ حماسه به معنی شدت و صلابت است و گاه به معنی شجاعت و حمایت استعمال می‌شود.

شعر حماسی در نظر علمای شعر شناس، اشعاری را گویند که از آن رائحه‌اي از غیرت و شجاعت و مردانگی می‌آید، شعری است که روح را تحریک می‌کند و به هیجان می‌آورد:

تن مرده و گریه دوستان

به از زنده و طعنه دشمنان

مرا عار آید از این زندگی

که سالار باشم کنم بندگی

تا چند چو یخ فسرده بودن

یا همچو حباب مرده بودن

میباش چو خار حمله بر دوش

تا خرمن گل کشی در آغوش

نظامی گنجوی

همچنان در میان جملات و نثرها نیز نثري حماسی است که تحریک و هیجان به وجود آورد و سبب و انگیزه هجوم و حمله و شجاعت می‌گردد.

جمله معروف امام علی u در جنگ صفین : « الموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاة فی موتکم قاهرین، زندگی این است که بمیرید، ولی فائق باشید و مردن این است که زنده بمانید، ولی توسری‌خور باشید.

 از نمونه‌ نثرها و جملات حماسی است که لشکر را به سود حمله بر دشمن تغییر داده است .

 

 

حسین شخصیت حماسی است

آری حسین شخصیت حماسی است، شجاع است، حمیت دارد ، بزرگوار است و نهضت‌اش نیز حماسی است و منشأ خیزش‌های آزادی خواهانه در طول تاریخ.

اما سؤال این است که منشأ این حماسی و شجاع بودن او چیست، حق طلبی‌اش؟ ضد استبداد بودنش؟ جزو اهل‌بیت پیامبر است؟ طبیعی است که این صفات در دیگر امامان نیز بوده‌اند. چرا آنان در تاریخ چنین تأثیری نداشته‌اند؟

آری بزرگان چنین‌اند، اما بزرگی در چه ویژگی‌ها است؟ این ویژگی‌هاست عبارت است از اراده بزرگ و خصلت بزرگواری.

شهید مطهری در حماسه حسینی از بزرگان همچون نادرشاه، اسکندر، شاه اسماعیل، ناپلئون نام  می‌برد که هر کدام از این‌ها بزرگ بوده‌اند و اراده بزرگ داشته‌اند، اما هيچ‌كدام جاوید نشده‌اند و احیاناً در زندگی درست برخلاف آن‌چه می‌خواسته‌اند، معروف شده‌اند؟ حتی جنایتکار شده‌ و به جان ملت افتاده‌اند. همچون نادرشاه.[2]

 محمود عقاد از نویسندگان مصری این حماسه و بزرگواری را در چیزی می‌بیند و شهید مطهری در چیز دیگر .

محمود عقاد در نگارش « ابوالشهداء » که حقاً ولای خود را به خاندان رسالت نشان می‌دهد، ریشه حماسه و بزرگواری امام حسین u را در یک خصلت و ویژگی روانی وي می‌بیند که در عاشورا طرف مقابل فاقد آن بوده است و در دیگر بزرگان تاریخ دیده نشده است. (اریحیت)

 

 

اریحیت

یک واژه کلیدی است که کل نهضت ابی‌عبدالله را تفسیر می‌کند و جوهره نهضت امام حسین u در آن خلاصه می‌شود. او می‌نویسد: « طبیعت‌ها و مزاج‌های مردم مختلف و متفاوتند. طبیعت‌هایی افعال و کارها را از منشأ بزرگواری، آزادمنشی انجام می‌دهند و طبیعت‌هایی از روی منفعت‌طلبی و غنیمت‌خواهی ... اگر منازعه و منافسه امام علی و معاویه، از ریشه و منشأ حکومت دینی و حکومت دنیایی تفسیر شود، قطعاً این تفسیر در مورد امام حسین u و یزید، صادق نخواهد بود، موضع  و موقف امام حسین u و یزید در تقابل، بزرگواری و آزاد منشی روشن در برابر منفعت‌طلبی روشن قابل فهم است که هر کدام از این دو، قهرمان آن وادی بوده‌اند. حسین مظهر بزرگواری

    « اریحیت » و یزید سمبل منفعت طلبی و فرصت خواهی در این نوع جنگ و مخاصمه، قطعا بزرگواری و مظهر آن حسین پیروز است.[3]»

 

دیدگاه شهید مطهری

اما شهید مطهری مسئله را طور دیگر تفسیر می‌کند و آن مقدس بودن نهضت حسینی است. وي مي‌گويد: «حماسه مقدس از آن کسی است که روحش برای خود موج نمی‌زند، برای نژاد خود موج نمی‌زند، برای ملت خود موج نمی‌زند ... او اساساً چیزی را نمی‌بیند، شخص خود است و فقط حق و حقیقت را می‌بیند و اگر خیلی کوچکش کنیم بشریت را می‌بیند و حسین چنین است.[4]»

از این جهت نیز مخاطبش انسان‌هاست و آن هم در طول تاریخ. لذا هر وقت در شرایط اجتماعی خاص که بی‌عدالتی، خفقان و استبداد و ... حاکم شده، عدالت خواهان ( که در عمق نهضت تشیع حضور داشته‌اند) بپاخواسته‌اند و برای ایجاد جامعه مطلوب قیام کرده‌اند. در این قیام‌ها، اهداف، شعارهای خود را از حسین الهام گرفته‌اند و تاریخ را به حاضر پیوند زده‌اند که اصولاً در جامعه، گذشته زنده است که حیات معاصر را تشکيل می‌دهد و جهت‌گیری‌های زندگی را تعیین می‌کند. صاحب این قلم بر آن است که تأثیر حماسه حسینی را در نهضتهای شیعی (البته به صورت موردی) نشان دهد. طبیعی است که این نهضت‌ها زیاد است. ما به چندین مورد از این نهضت‌ها از آغاز تاریخ تشیع تا دوره معاصر اشاره مي‌كنيم:

1.                   نهضت مختار ثقفی

2.                   نهضت  زید شهید

3.                   نهضت سربداران

4.                   نهضت انقلاب اسلامی

مجموع این نهضت‌ها، مستقیم و احیاناً به طور عمومی از نهضت حسین متأثر بودند و می‌توان گفت یک فرهنگ و ظلم ستیز و اقامه سنت و نابودی بدعت در همه آن‌ها حاکم بود، گرچه برخی از آن‌ها در بعدهای تاریخ به اهداف خود پشت کردند و مرتکب خطا شدند.

نهضت مختار، نهضت زید، نهضت سربداران و نهضت امام خمینی (ره) از یک فرهنگ عام شیعی ( ظلم ستیزی) الهام می‌گرفتد و رهبران آن‌ها هر کدام به نوعی به آن تصریح کرده‌اند.

البته همگان توجه داریم که منظور از تشیّع مطلق گرایش و میل به ولایت و محبت خاندان اهل‌بیت می‌باشد که در همه فرقه‌های شیعی ـ مانند کیسانی، زیدی، امامی ـ وجود داشته است و در راه محبت و ولایت اهل‌بیت به هر تلاشی دست می‌زدند و با بنی‌امیه و غاصبان حقوق آل محمد به مبارزه برمی‌خاستند.

 

1.       نهضت مختار ثقفی

نهضت توابین در سال 64هجری درست سه سال بعد از شهادت حضرت حسین u واقع شد که نوعی نهضت عاطفی بود که کوفیان در قصور و تقصیر خود در کمک و یاری به امام حسین u در قتلگاه عاشورا احساس می‌کردند. اصولاً کوفیان، دقیقاً در همان بعد از ظهر عاشورا و پس از شهادت امام حسین u از کردة خود پشیمان شدند و متولیان قتل امام حسین u با نفرت و استنکار شهادت امام  حسین u حتی از طرف آشنایان خود روبه‌رو شدند.

1.‌ اسماء دختر عبدالله بن حارث همسر مروان بن حکم شوهر خود را ملامت می‌کرد که با حسین بن علی مشاجره لفظی کرده است.

   2. همسر کعب بن‌جابر، قاتل بریر بن‌خضیر همواره شوهرش را مورد هجوم قرار مي‌داد و این گونه ملامت مي‌‌كرد: علیه فرزند فاطمه همدست شدی و استاد قرآن دانان را کشتی، گناه بزرگی مرتکب شده‌ای، به خدا سوگند هرگز با تو کلمه‌ای صحبت نخواهم کرد[5].

3.  عین همین کلمات را زن خولی به وی مي‌گفت که سر امام  حسین u را در تنور                       پنهان کرده بود و مي‌گفت همه سیم و زر به خانه می‌آورند تو سر پسر فاطمه را؟! او تا آخر عمر سوگوار بود  و در قیام مختار جای اوـ خولی ـ را به مختار نشان داد تا او را کشتند[6].

     4. هند دختر عمروبن‌سهیل، همسر یزید وقتی سر بریده امام حسین u را دید، شیون سر داد و زار گریست و سر برهنه به دورن دوید که چرا سر بریده فرزند پیامبر را به در خانه ما آویخته‌اند[7].

اینها شواهدی است که فاجعه کربلا نفرت همگان را برانگیخته بود و کم کم سبب شد که رهبران شیعه در کوفه ـ توابین ـ با شانزده هزار جمعیت در کربلا روی قبر امام حسین u گریه کردند و توبه نمودند و با سپاه عبیدالله درگیر شدند. قیام  توابین یک قیام عاطفی بود و چندان سازماندهی نداشت. در اين ميان مختار سیاستمدار دین‌دار بر همه این قضایا نظاره می‌کرد که تا به موقع قیام نماید.

 

شخصیت مختار

شهرستانی در «الملل و النحل»  چندان به مختار خوشبین نیست و او را آدمی فرصت طلب  معرفی می‌کند که به دنبال خواسته‌های حکومتی خود بوده است و انتقام‌جویی از قاتلان امام حسین u را وسیله آن قرار داده است[8]. اما این داوری با مطالعه شخصیت وی چندان تطبیق نمی‌کند، زیرا هیچ کس را نمی‌توان مادامی که انگیزه‌ای از دورن بر گرایش به کسی یا گروهی نباشد، با تحمیل عوامل بیرونی بر آن کار واداشت.

یک سال‌شماری عادی، نشان می‌دهد که مختار از مخالفان جدی بنی‌امیه بود و به اهل‌بیت گرایش و تمایل داشت و محبت آنان را در دل می‌پروراند.

تولد او سال اول هجری بود مختار جوان شایسته‌ای بود، گویند: امیرالمؤمنین او را نوازش کرده  و از آینده درخشان وي خبر داده است، او در مخالفت خود با بنی‌امیه و تمایل به اهل‌بیت ریا و تصنع نداشته است‌ و هنگام جمع آوری امضا علیه حجربن‌عدی از آن امتناع  کرد و هنگام ورود حضرت مسلم به کوفه او را پناه داد و مهمانش کرد و مردم را به یاری امام حسین u فرا خواند. ابن زیاد به خاطر تمایل مختار به اهل‌بیت، او را زندانی کرد و با تازیانه به چشم او آسیب رساند و سرانجام توسط عبدالله بن‌عمر از زندان آزاد شد. هنگام تشرف امام به عراق ـ کربلا ـ مختار در زندان بود و در سال 64 هجری توابین را به خون‌خواهی حسین  فرا خواند.  سرانجام در سال 66 به همراهی ابراهیم بن اشتر بر علیه امویان قیام کرد و همه قاتلان امام حسین u را کشت و دیده و دل اهل‌بیت را شاد کرد.

کشی در رجال خود «معرفةالرجال» از امام باقر u نقل می‌کند که امام فرمود: « لاتسبوا المختار فانه قدقتل قتلتنا و طلب ثارنا و زوج اراملنا و قسم فینا المال علی العسره؛ به مختار دشنام ندهید زیرا او کشندگان اهلبیت را کشت و انتقام ما را گرفت و بیوه زنان ما را شوهر داد و در هنگام تنگدستی ما را یاری کرد[9]».

به تعبیر شيعي، دانشمند شیعی هاشم معروف لبنانی ، مختار هرگز عثمانی نبوده و همواره طرفدار علویان بوده و با بزرگان شیعه و توابین همکاری داشته است. اگر مورخان لغزش‌هایی را در جریان صلح امام حسن u به او نسبت می‌دهند که از امام کناره گرفته است، این مسئله هرگز اثبات نمی‌کند که او عثمانی بوده است، بلکه او نيز به مانند بسیاری از شیعیان امثال حجربن‌عدی، سلیمان بن‌صرد خزاعی و امثال آن‌ها از حادثه صلح امام حسن u با معاویه متأثر بوده است. به مانند حجربن‌عدی که در تشیّع او هرگز خدشه‌ای وجود ندارد. به همین جهت مختار هنگام جمع آوری امضا  و شهادت علیه حجربن‌عدی با این‌ که با تهدید عبیدالله بن زیاد مواجه بود، هرگز زیر بار نرفت و آن‌را امضا ننمود [10].

هر چه هست، مختار آتش دل اهل‌بیت را خاموش کرده است و آنها را شاد نموده است .رحمة الله علیه.

 

یا لثارات الحسین

سال 66 هجری سال خسران و بدبیاری دشمنان اهل بیت و قاتلان و خون‌خواران فاجعه کربلا بود . در همان سال شیعیان کوفه که هنوز دل در محبت اهل بیت بسته بودند، با تجمع در خانه مختار به خون‌خواهی فرزند فاطمه آماده میشدند. مختار که با بنی‌امیه دشمنی داشت و از طرفی از محبان اهل بیت بود، کوفیان را که بیشتر از زهاد و قاریان شیعه در آن‌ها بودند، همراه بيست هزار از ایرانیان که «حمراء دیلم» نامیده می‌شدند، به خون‌خواهی امام حسین u دعوت کرد.

آن‌ها پس از اطمینان از رضایت محمد حنفیه برادر امام حسین u با همراهی ابراهیم اشتر که دل به محبت اهل‌بیت سپرده بود، در شب 14 ربیع الاول سال 66 با آتش افروزی در محله‌های کوفه و با دادن شعار «یا‌لثارات الحسین» ـ  انتقام جویان خون حسین ـ قیام خود را اعلام کردند.

مختار همراه با ابراهیم اشتر با هفت هزار مرد جنگی، عبدالله بن‌مطیع، عامل عبدالله بن‌زبیر را از قصر امارتی کوفه بیرون راند و فرمانداری و ریاست کوفه را به عهده گرفت  و دولت خود را  اعلام کرد.[11]در آن شب مختار بسیاری از قاتلان امام حسین u را انتقام گرفت. او ابوعمرو کیسان یکی از شیعیان معروف را رییس  پلیس خود قرار داد و به او دستور داد که با هزار نفر از عمله و کارگران روزمزد، خانه‌های قاتلان حسین را ردیابی کرده و آن‌ها را شناسایی کنند.

به نقل ابوحنیفه دینوری: ابوعمرو کیسان رییس پلیس مختار بود، همه خانه‌های کوفه را می‌شناخت. در یک شب انقلابی ابو عمرو همه خانه‌های قاتلان حسین را خراب کرد، اموالشان را مصادره نمود و به ایرانیان (حمراء) که همراه وی بودند، هدیه داد .[12]

قیام مختار نخستین نهضت شیعیان بود که انتقام خون حسین را از قاتلانش گرفت و دل آل علی را خشنود ساخت. گویند: وقتی مختار سر ابن‌زیاد و عمرسعد را نزد امام زین‌العابدین u فرستاد، امام با دیدن سرهای  قاتلان پدرش سر به سجده نهاد و فرمود: «الحمدلله الذی ادرک بی ثاری من اعدائی و جزی الله المختار خیرا»[13]

به روایت حسن‌ بن‌زید نواده امام سجاد : مختار بيست هزار دینار براي امام سجاد فرستاد، امام آن‌را قبول نمود و خانه خراب شده عقیل بن ابی‌طالب را تجدید بنا کرد. رضایت اهل‌بیت و تشفی خاطر آن‌ها از انتقام قاتلان پدر و دعای خیرشان در باره مختار، كه تصویب قیام او بود،‌ همه شبهه افکنی‌های مخالفان شیعه را نقش بر آب می‌کند و آن‌را بیشتر از موضع عقده و بدخواهی که بر اهل‌بیت داشته‌اند تلقی می‌نماید.

او خوردن غذا و آب را بر خود حرام کرد تا انتقام خون امام حسین u را از قاتلانش بگیرد و زمین را از لوث وجود آن‌ها پاک سازد . او به عهد خود وفا کرد و دل ائمه را شاد نمود .

گویند: در عید قربان مردي وارد خانه امام باقر u شد و سلام کرد وخواست که دست امام را ببوسد. امام فرمود : تو کیستی؟ وي‌ گفت: من حَکَم پسر مختارم. امام دستش را گرفت و در کنار خود نشاند. پسر مختار گفت: یابن رسول‌الله، مردم در باره پدر من زیاد حرف می‌زنند، می‌گویند: او دروغگو بود، شما هر چه فرمايید من قبول می‌کنم. امام فرمود: سبحان‌الله، پدرم (امام سجاد) گفت مهریه مادر من از پولی که مختار فرستاده بود می‌باشد. آیا او خانه‌های ما را نساخت، قاتلان پدرم را نکشت و انتقام ما را نگرفت؟! رحمت خدا بر او باد . سپس فرمود: رحم الله اباک، رحم‌الله اباک. ما ترک لنا حقا عند احد الا طلبه، خدا پدرت را رحمت کند. ما هر حقی پیش کسی داشتیم او آن‌ها را گرفت. رحمة الله علیه .[14]

 

      2. قیام زیدبن‌علی

دومین نهضت که انگیزه ظلم ستیزی و گرایش به اهل‌بیت داشت، قیام زید بود. انفعال و تأثر معاویه دوم از قتل فجیع کربلا و جنایت‌های یزید و استعفای او از خلافت، سبب شد خلافت اموی از شاخه سفیانی به تیره مروانی انتقال یابد و فرزندان مروان بن‌حکم، پس از خلع معاویه دوم زمام امور را به دست بگیرند. اما روال سیاسی همان سیاست پیشین و خباثت اموی بود كه رنگ و بوی جدیدی پیدا می‌کرد و بدون ترديد همه امویان شاخه‌های «شجره خبیثه» بودند.

هنوز سیاست تبعیض میان عرب و عجم، اشرافیت، احیای فرهنگ جاهلی تداوم داشت و فرزندان ابوسفیان در جنگ با محمد و فرزندان او از همدیگر سبقت می‌گرفتند. اگر احیاناً استثنایی از قبیل عمربن‌عبدالعزیز پیدا شد که کمی از سیره خلفای راشدین را ردیابی می‌کرد، او یک استثنا بود و روال زندگی هرگز با استثناها جریان نمی‌یابد و استثنا سنت نیست.

در این میان فرهنگ شیعی، به ویژه پیام آزادی‌خواهانه امام حسین u از زبان شعرای اهل‌بیت، امثال کمیت اسدی گسترش می‌یافت و زبانزد خاص و عام می‌شد. راستی کمیت در این میان گوی سبقت را در مدح اهل بیت از دیگران ربوده است .

فقل لبنـی امیه حیث کانـوا                 و ان خفت المهند و القطعیا

اجــاع الله مـن اشبعتمــوه                 و اَشبَع مَن بجورکـم اُجیعـا

بمرضـی السیاسه هاشمـی                            یکـون حیــاً لاُمتـه ربیعــا[15]

این نفرت آن وقت ظهور یافت که هشام بن عبدالملک به حریم اهل بیت یورش آورد و حضرت زید بن علی ( زید شهید ) با الهام از شهادت جدش امام حسین u به مقابله پرداخت و علیه بنی امیه قیام کرد و در تداوم آن دولت علویان شمال ایران تشکیل يافت.

 

رهبری زید شهید

رهبری نهضت علویان را حضرت زیدبن‌علی به عهده دارد که به تعبیر امامان شیعه او، یکی از علمای بزرگ آل محمد بوده است. وی در سال80 هجری تولد یافت و در دوران خلافت هشام بن‌عبدالملک به سال122 هجری به سن چهل و دو سالگی به شهادت رسید. او فرزند امام سجاد u می‌باشد که از ام ولدی[16] به نام سندیه که مختار ثقفی براي حضرتش فرستاده بود، متولد شده است. زید در خاندان شرف، علم، فضیلت و تقوا تربیت یافت و از محضر پدر بزرگوارش و حضرت امام باقر u در همه زمینه‌های علوم اسلامی همچون فقه، حدیث و تفسیر بهره گرفت. آن‌چنان که ائمه فقه جامعه اسلامی امثال ابوحنیفه، واصل بن عطا (امام معتزلی‌ها) نزد او تلمذ کرده و استفاده نموده‌اند . [17]

شیخ محمد ابوزهره از دانشمندان الازهر مصر درباره وی می‌گوید : به گفته معاصران حضرت زید او عالمی بزرگ و آشنا به علوم اسلامی و اهل‌بیت بود و اکثر شیوخ فقه در کوفه مانند امام ابوحنیفه نزد او تلمذ کرده‌اند است. 

ابوحنیفه می‌گوید :«کسی را در زمان خود داناتر، فقیه‌تر و باهوش‌تر از زید‌بن‌علی ندیدم. او عالمی باهوش، بی‌نظیر و سریع الجواب بود.»[18]و از این جهت  ابوحنیفه از زید طرفداری می‌کرد و مخالف بنی‌امیه و ظالمان بود .

زید در میان اهل‌بیت نیز مورد احترام بود. امام رضا u او را یکی از علمای آل محمد و عبدالله بن‌حسن مثنی (فرزند حسن بن‌حسن بن‌علی) او را شخصی بی‌نظیر می‌دانسته است.[19] به گفته مورخان زید عالمی از علمای آل محمد و شخصی زاهد، شجاع، متقی و سخی بوده است. [20]

 

اهداف نهضت زيد

اهداف نهضت، تشکیل حکومت اسلامی، عمل به کتاب و سنت و پيروزي از اهل‌بيت و نیز حمایت از محرومان و مستضعفان و برقراری عدالت و حق و مساوات در میان امت اسلامی بوده است.

در دعوتنامه و اخذ بیعتی که در کوفه از طرف زید بن‌علی (و بعدها از طرف علویان در طبرستان) در تاریخ ثبت شده است. چنین می‌خوانیم: «ما، شما را به عمل به کتاب و سنت پیامبر و جهاد با ظالمان و دفاع از مستضفعان و اداي حق محرومان و تقسیم مساوی بیت‌المال، جلوگیری از هر گونه ظلم و اجحاف و پیروی از اهل‌بیت در برابر غاصبان حق آن‌ها و دشمنان کینه توزشان فرا می‌خوانیم.»[21]

به نقل از تاریخ ابن اثیر: وقتی اصحاب زید پیش او آمدند و از انگیز وي و دیدگاهش راجع به خلیفه اول و بنی‌امیه پرسیدند، زید از دو خلیفه اول به نیکی یاد کرد، اما در مورد بنی‌امیه و انگیزه دعوت خود چنین فرمود: «ان هولاء لیسوا کذلک، هولاء ظالمون لی و لکم و لا لنفسهم؛[22]این‌ها (بنی‌امیه) مانند دو خلیفه اول نبوده و نيستند، این‌ها گروهی ستمگرند که به من و به شما و حتی به خودشان ظلم کرده‌اند و من می‌خواهم که با ظلم بستیزم و اقامه عدل نمایم.»

و این همان فرهنگی است که حسین بن علی u بر آن تأکید داشت فرمود: «انی لا اری الموت الا سعاده و لا الحیوة مع الظالمین الا برما».

وقتی زید شهید شد و جامعه شیعی به اندوه نشست، شاعران شیعی مسلک که حب اهل‌بیت و فرهنگ شیعی را داشتند با مرثیه خود شهادت زید و حسین u هم ردیف رثا گفتند. از آن جمله سید حموی گوید:

بــت  لیــلا مسهــدا               ساهــر العیـن مقصدا

و لقــد قلــت قــولـة           و  اطلــت  التبلــــدا

لعــن الله حــوشبـــا              و خراشـــا و مـزبــدا[23]

و یــزیــدا فـــانـــه               کـان اعتـی و واعتـدا

الـــــف  الـــــف  و              آلف من اللعن سرمدا

انهــم حـاربوا الا لــه               و  آذوا  مــحــمـــدا

شرکوا فی دم الحسین              و  زیــــد  تعـنـــدا

ثــم عالـــوه فـــوق               جـذعً صریعـا مجردا

 یا خراش ‌بن‌ حوشب               انت اشقی الوری غدا [24]

 

3. نهضت سربداران

 این حقیقت در سرشت انسان است كه وقتی مأیوس شود و شکست بخورد در جست‌و‌جوی پناهگاهی می‌گردد و اگر ظلم ببیند، دنبال عدالت می‌گردد. هر جا آن‌ را سراغ بگیرد گرد آن فراهم آید و آن را بزرگ می‌کند، حالا چه فکر و اندیشه‌ای باشد و یا شخص. و قهرمان این عدالت خواهی و ستم ستیزی در قلمرو اسلام، در آیین تشیع تضمین شده است که فریاد «هیهات منا الذله» را سر می‌دهد و شعار: نه ظلم کن به کسی نی به زیر بار ظلم برو، هموراه در محافل آن‌ها طنین انداخته است. آیا قهرمان این شعار جز علی‌ابن‌ابی‌الطالب و سالار شهیدان کس دیگری می‌تواند باشد؟!

و از این‌جهت است که ایرانیان از روز نخست پی خاندان علی را گرفتند و آرمان و آرزوی خود را در آن خاندان یافتند. ملک الشعرای بهار در دو شعر زیبای خود ، این آرمان اجتماعی ایرانیان را به زیبایی ترسیم می‌کند:

گر چه عرب زد چو حرامی به ما            داد یکـی دیـن گـرامی بـه مــا

گر چـه ز جـور خلفـا سوختیـم            ز آل علـی معـرفـت آموختیــم

آری عنصر ایرانی معرفت خود را از آل علی گرفته است و در کوره حوادث روزگار و ستم دیدگی زمان، از خاندان علی و حسین الهام یافته‌، شجاع شده و با بیدادگر جنگیده‌اند و هنوز هم ادامه دارد.

از شاهدان عینی این احساس دینی ـ اجتماعی، خیزش و نهضت سربداران است. آن‌جا که در قرن هفتم، ایران و کشورهای اسلامی زیر یورش و چکمه‌های وحشیان صحرا گرد مغول بود و کسی تاب آن‌را نداشت که در برابر وحشیان، قد علم کند، بایستد و مقاومت نماید، به جز عده‌ای اندک  از ایالت همدان و برخی دیگر، همگي عافیت طلبی انتخاب کردند و تسلیم شدند و حتی نخبگانی به مانند سعدی شیرازی و نجم الدین رازی، ترک وطن گفتند که در امن بزیند. این سرزمین شیعه نشین سبزوار بود که از جان و دل، به حب خاندان علی دل سپرده بودند و در برابر هجوم قوم وحشی ایستادگی کردند و سرهای خود را نه به علامت تسلیم بالای دار بردند.

 

سر بداران سلحشور

سربداران نام حکومتی است که در قرن هشتم هجری، در قسمت شمال ایران به مركزيت سبزوار تشکیل یافته است. سربداران در مقایسه با دیگر حکومت‌های محلی دوره مغول چندان وسعت نداشته و نه قابل مقایسه با دولت صفوی است . اما با الهام گرفتن از قيام امام حسين u و روح تشیّع كه مبارزه با بیگانگان است، در انتشار آداب و رسوم مذهب شیعی، سعی بلیغ کردند. این گروه دعوت خود را مبتنی بر تشیّع صوفیانه به شکل دعوت فرقه‌ای ـ مرید مرادی ـ و پیروی از خلیفه عرفان، آغاز کردند. پیوستگی و همبستگی اجتماعی و روحی و معنوی از خصوصیات گروه‌های تصوف و عرفان است و دراویش و مردانی که به حب آل‌علی مشهورند، از طریق رابطه ارادت به قطب و مرشد خود، دولتی را تشکیل دادند و با علمای شیعه جبل عامل از جمله با شهید ثانی ارتباط برقرار کردند.

تاریخ سلحشوری و مبارزاتی این گروه شیعه را مورخان مسلمان در حوداث دوره فترت مغول تا ظهور دولت صفویه، به تفضیل آورده‌اند .اكنون خلاصه آن‌را از کتاب تاریخ مغول عباس اقبال آشتیانی می‌آوریم:

«در اواخرسلطنت ابوسعید بهادرخان، یکی از درویشان مازندرانی به نام شیخ خلیفه از آن دیار به سمنان آمد و به خدمت عارف معروف رکن الدین علاءالدوله سمنانی رسید و سپس به قریه بحر آباد از قراء خوین مرکز عرفای معروف خاندان حمویه رفت و به حضور یکی از ایشان كه خواجه غیاث‌الدین هبة الله حموی بود، بار یافت. بعد به سبزوار آمد و در یکی از مساجد آن مقیم گردید و چون حافظ قرآن بود کلام الله را به آوازی خوش می‌خواند، به زودی دور او جمع شدند و مرید بسیار پیدا کرد[25].» شیخ خلیفه پس از تکمیل تحصیلات دینی از طرف فقهای قشری اهل تسنن که با مغول و ایلخانان همیاری می‌کردند، مورد آزار قرار گرفت و سرانجام فتوا به قتل او صادر کردند.یکی از مدرسین ولایت سبزوار، از قریه «جور» به نام شیخ حسن جوری که از محبان اهل‌بیت بود، مرید و پیرو شیخ خلیفه گردید. عرفا و دراویش پس از قتل شیخ خلیفه، دور شیخ حسن جوری گرد آمدند و با او هماهنگ شدند.

«شیخ حسن اصحاب خویش را به متانت و بردباری و احتیاط و انتظار موقع مساعد برای کوتاه کردن دست ظلمه (ظالمان) و بر سر کرسی نشاندن کلمه حق توجه می‌داد و شیخ دفتری داشت که نام مریدان را بر آن ثبت می‌نمود و به ایشان می‌گفت که ساز جنگ را فراهم کنند و راز خود را  تا موقع اقدام مخفی نگاه دارند.»[26]

یکی از خواجگان متمول قریه باشتین از قرا سبزوار به نام فضل‌الله که از طرف پدر به امام حسین u و از طرف مادر به یحیی بن‌خالد برمکی نسبت می‌رساند، مقارن رواج بازار شیخیان جوریه در باشتین مستقر بود. یکی از پسران او امین‌الدوله عبدالرزاق بود، امیر عبدالرزاق فرزند خواجه فضل‌الله که از سادات شریف بود، پس از مرگ ابوسعید عده‌ای از دلاوران و پهلوانان بیهق را دور خود جمع کرد و  باز  قصد کرد که با بیگانگان و کفار مغول مبارزه نماید. وقتی برادران او ایلچی وزیر خراسان خواجه علاءالدین محمد را کشتند، به جرأت و شجاعت آن‌ها افزوده شد. علت آن بود که این ایلچی از ایشان شراب و شاهد خواسته بود. و ایشان تحمل این جسارت او را نکرده به قتلش رساندند.[27] عبدالرزاق همراه با گروه خود جماعتی را تشکیل دادند و صراحتاً اعلام نمودند: اگر توفیق یابیم دفع ظلم ظالمان نماییم و الا سر خود را بر دار ببینیم که دیگر تحمل تعدی و ظلم نداریم .» [28]

به گفته مورخان: «خواجه علی مؤید سبزواری از امرای خواجه وجیه‌الدین مسعود بود و به مناسبت بزرگ‌زادگی و دین‌داری در میان مردم نفوذ و شهرتی داشت. بعد از قتل پهلوان حسن، بر کرسی امارت سربداریه نشست و او که آخرین سربدار است و از جمیع ایشان نیز مدت ریاست او بیشتر دوام کرده، به مناسبت اظهار کمال علاقه به مذهب تشیع و سعی در ترویج حقانیت ائمه و اقامه مراسم این دین و احترام به سادات اشتهار زیاد به هم رسانده است.»[29]

خواجه علی مؤید در ترویج علم و ادب می‌کوشید و در استحکام مبانی تشیّع جدّ بلیغ داشت و با شیخ شهید مکی (شهید ثانی) مکاتبه می‌کرد و او را به آمدن به خراسان دعوت می‌نمود و شیخ کتاب «لمعه دمشقیه» را به نام خواجه تألیف کرده و برای او به خراسان فرستاده است.»[30] علامه امینی در «شهداء الفضلیه»[31] نامه خواجه علی مؤید را به شهید ثانی آورده است و این نشان می‌دهد که سربداران مقید به پیروی از فقیه مجتهد شیعی بودند و وظایف و تکالیف دینی خود را به فتوای شهید ثانی عمل می‌کرده‌اند.

استاد محمدجواد صاحبی ، ویژگی‌های قیام سربداران  رابه ترتیب ذيل طبقه‌بندی کرده است:

1.         مذهب تشیّع عامل اصلی و انگیزه قیام؛

2.         اعتقاد به ظهور مهدی و اوج حماسی این اعتقاد؛

3.         بیگانه ستیزی (مغولان)؛

4.         ظلم ستیزی و عدالت خواهی؛

5.         فتوت و جوانمردی؛

6.         مردمی بودن قیام؛

7.         موروثی نبودن حاکمان آن.[32]

در دوره اخیر در سال50 دکتر علی شریعتی در سخنرانی‌های خود در حسینیه ارشاد ، قیام سربداران و نقش آنان را در بیگانه ستیزی به خوبی تشریح کرد و بعد از انقلاب فیلم سربداران و پخش آن از صدا و سیما، تأثیر به سزایی در روحیه انقلابی ایرانیان داشت.

 

        4. نهضت امام حمینی و انقلاب 5 (ع)

و اکنون بعد از گذشت چهارده قرن از نهضت عاشورا بازهم پیام و شعار امام حسین u زنده است، روح می‌دمد، نوید می‌دهد، حرکت ایجاد می‌کند، موج می‌آفریند، بسیج می‌کند، انقلاب می‌کند، طوفان بپا می‌دارد و چه انسان‌های وارسته‌ای که با یاد حسین جان می‌دهند، شهید می‌شوند، لبیک می‌گویند و ندای «یا الثارات الحسین» را تکرار می‌کنند.

«ما افتخار مي‌كنيم كه مانند سيد الشهدا روز عاشورا كشته شويم، و بچه‌هاي ما را اسير كنند و اموالمان را غارت نمايند. يكي از كساني كه بايستي در راه حضرت سيدالشهدا آغشته به خون خود شود، خميني است. حال كه چنين است بايد ما روز عاشورا را در قم، كربلاي حسين u قرار بدهيم.» [33]

اين‌ها از حلقوم مجتهدی مجاهد و عارف خارج شد که قیام او و پیروزی‌اش ، فصل جدیدی در تاریخ می‌گشاید، سرفصل نویی آغاز می‌کند. آری این نهضت و قیام با الهام از قيام عاشورا پیام دارد، تأثیرگذار است، سیاست دنیا را عوض کرده و دنیای جدیدی به وجود آورده است. بیداری جهان اسلام در عصر ما آغازگر این نهضت آیت الله امام خمینی است كه در 15 خرداد 1342 شروع می‌شود و در 22 بهمن 5 (ع) به ثمر می‌نشیند و آن داستان دیگر دارد. در اين‌جا فقط به سال شمار پيروزي انقلاب بسنده می‌کنم که خوانندگان خود آشناترند.

 

اولین جرقه انقلاب

اولین جرقه انقلاب در 15 خرداد 42 خورد. آیت الله خمینی در یک سخنرانی کوبنده در روز عاشورا رژیم پهلوی را زیر انتقاد گرفت.

«گاهی وقایع روز عاشورا را از نظر می‌گذارنم این سؤال برایم پیش می‌آید که اگر بنی‌امیه و دستگاه یزید‌بن  معاویه تنها با حسین سر جنگ داشتند آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا نسبت به زن‌های بی‌پناه و اطفال بی‌گناه مرتکب شدند. زنان و کودکان چه تقصیری داشتند؟ طفل شش ماهه حسین چه کرده بود؟ به نظر من آن‌ها با اساس کار داشتند. بنی‌امیه و یزید با خاندان پیغمبر مخالف بودند. غرض آن‌ها از بین بردن این شجره طیبه بود.

همین سؤال این‌جا هم مطرح است که اگردستگاه جبار ایران با مراجع سر جنگ داشت و با علماي اسلام مخالف بود، به قرآن چه کارداشتند؟ به مدرسه فیضیه چرا حمله کردند؟به سید هجده ساله چه کار داشتند، سید 18 ساله ما به شاه چه کرده بود؟... به این تنیجه می‌رسم که اینها با اساس کار داشتند و با اساس اسلام و روحانیت مخالفند، این‌ها نمی‌خواهند این اساس موجود باشد.[34]»

امام فردای آن روز دستگیر و زندانی شد. اما سرانجام دولت با فشار علماي ومراجع و ملت، شب 18 فروردین 42 او را آزاد کردند. امام در هشدار علنی، ملت را از نیت‌های ناپاک رژیم آگاه ساخت و فرمود «مترصد اوضاع باشید» تا این‌ که دولت حسنعلی منصور کاپیتولاسیون را که به آمریکايیها امتیاز می‌داد و استقلال قضايی ایران را نادیده گرفته بود، تصویب کرد و مجلس قلابی به آن رأی مثبت داد. امام و دیگر مراجع به تصویب لایحه کاپیتولاسیون اعتراض کردند و آن‌را مخالف استقلال کشور تلقی نمودند.

امام در نطق تاریخی 4 آبان 43 جنايات شاه، اسرائیل وآمریکا را افشا کرد و آنها را به  شدت مورد حمله قرار داد. امام مجلس را غیرقانونی اعلام کرد و مردم را به نگهبانی کشور فرا خواند[35].

به دنبال آن در 13 آبان دولت حسنعلی منصور آیت الله خمینی را به ترکیه تبعید کرد. و بعد از یک سال اقامت اجباری، آیت الله خمینی به نجف وارد شد و مورد استقبال علماي حوزه علمیه نجف و مراجع قرار گرفت.

ايشان با آن روحیه انقلابی خود، مبارزات خويش را در نجف دنبال نمود و تئوری حکومت اسلامی را طرح‌ریزی کرد.

«من امیدوارم که اگر حکومت اسلامی در بین توده های عظیم دنیا معرفی شود و ملت‌ها برنامه‌های حکومت اسلامی را دریابند، موجی در افکار پدید آید و از آن نتیجه حاصل گردد و صاحب قدرتی پیدا شود ... حکومت بزرگ اسلامی را تشکیل دهد.»[36]و سرانجام نهضت امام خميني با الگو قراردادن قيام عاشوراي حسيني به پيروزي دست يافت.

 

    فهرست منابع

1.         جنبش‌های دینی ایرانیان، دکتر غلامحسین صدیقی، چاپ اول، نشر نارمک، تهران 13 (ع)2.

2.         ایران و اسلام، داود الهامی، نشر مکتب اسلام، قم 1365.

3.         ابوالشهداء، عباس محمود عقاد، از مجموعه آثار عقاد، جلد 3، دارالکتاب العربی، بیروت، بی‌تا.

4.          حماسه حسینی، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، تهران 1366.

5.         تاریخ ابن عساکر، دارالکتاب العربی، بیروت، بی‌تا.

6.          تاریخ طبری، محمد بن حریر طبری، منشورات الاعلمی للمطبوعات، بیروت، بی‌تا.

7.         انساب الاشراف، یحیی بلاذری، دار الثقافه، القاهره،1 (ص) (ع)0.

8.          الملل و النحل، شهرستانی، موسسه الحلبی، القاهره، 1 (ص)68.

9.         معرفة الرجال، ابو عمر الکشی، الاعلمی للمطبوعات، بیروت، بی‌تا.

10.      الانتفاضات الشیعیه عبر التاریخ، هاشم معروف الحسنی، دارالهدی، بی‌تا.

11.      الکیسانیه فی التاریخ، دکتر وداد القاضی، دارالثقافه، بیروت، 1 (ص) (ع)4.

12.    الاخبار الطوال، ابوحنیفیه دینوری، منشورات الشریف الرضی، القاهره، 1 (ص)60.

13.    ادب الطف او شعراء الحسین، جواد شبر، المطبوعات الاعلمی، بیروت، 1 (ص)66.

14.    الامام زید،  محمد ابو زهره، دار البیان، بیروت، 1 (ص) (ع)0.

15.    الشیعه بین الاشاعره و المعتزله،  هاشم معروف، دارالکتاب العربی، بیروت،1 (ص) (ع)0.

16.     عیون الاخبار، شیخ صدوق، درا الکتب الآخوندی، تهران، 1356.

17.    الکامل فی التاریخ، عزالدین ابن اثیر، دار صادر، بیروت، 1 (ص)65.

18.    دو قرن سکوت، دکتر زرین کوب، امیر کبیر، تهران، 1345.

19.    هویت ایرانی ـ اسلامی ، دکتر علی شریعتی، حسینه ارشاد، تهران،1350.

20.    تاریخ شیعه، فرق اسلام، دکتر جواد مشکور، عطایی، تهران، 1345.

21.    دیباچه‌ای بر رهبری، ناصرالدین صاحب الزمانی، عطایی، تهران، 1348.

22.    تاریخ مغول، عباس اقبال، نشر نارمک، تهران، 13 (ع)6.

23.    شهداء الفضلیه، عبدالحسین امینی، الاضواء، النجف،1 (ص)60.

24.    اندیشه‌های اصلاحی در نهضت‌های اسلامی، محمد جواد صاحبی، انتشارات کیهان، 136 (ع).

25.    تاریخ سیاسی معاصر ایران، دکتر جلال الدین مدنی، دفتر انتشارات اسلامی، قم،1361.

26.     صحيفه امام، مجموعه آثار امام خميني، مؤسسه تنظيم و نثر آثار امام خميني، تهران، 138.



[1] . ر.ك: جنبش های دینی ایرانیان، دکتر غلامحسین صدیقی؛ ایران و اسلام، داود الهامی.

[2] . ر.ك: مرتضي مطهري، حماسه حسيني، ج 1.

[3] . عباس محمود عقاد، ابوالشهداء، ج 3، ص 1 (ص)4 ـ  1 (ص)1، از مجموعه آثار عقاد.

[4] . مرتضي مطهري، حماسه حسيني، ج 1، ص 13 (ص). 

[5] . تاریخ طبری، ج 6، ص 24 (ع).

[6] . انساب الاشراف، ج 5 ،ص 238.

[7] . تاريخ طبری، ج 6، ص 26 (ع).

[8]  . الملل و النحل ، ج 1، ص؟

[9]. ابو عمر الکشی، معرفة الرجال، ص 28؛ هاشم معروف الحسنی، الانتفاضات الشیعیه عبر التاریخ،  ص 442؛ دکتر وداد القاضی، الکیسانیه فی التاریخ، ص 52.

[10] . هاشم معروف، ص 446.

[11] . ابوحنیفه دینوری، الاخبار الطوال، ص 2 (ص)2، دکتر وداد القاضي، تاریخ الکیسانیه، ص 6 (ع) .

[12] . و دکتر وداد القاضي، تاریخ الکیسانیه، ص 6 (ع) .

 

[13]  ابو عمرو کشی، رجال الکشی، ص 11 (ع).

[14] هاشم معروف، الانتفاضات الشیعه عبر التاریخ، ص 464.

[15]  . جواد شبر، ادب الطف او شعراء الحسین ، ج 1 ، ص 18 (ص).

[16] ام ولد کنیزی است که صاحبش آن‌را به زنی می‌گیرد و از او صاحب فرزند می‌شود.

[17] ابو زهره، محمد، الامام زید، ص 25.

[18] . شيخ هاشم معروف، الشیعه بین الاشاعره و المعتزله، ص 403 .

[19] . صدوق، عیون الخبار، ص 415.

[20] . ابن اثیر، الکامل في التاريخ، ج 5، ص 415.

[21] . همان، ج 5، ص 422 .

[22] . همان، ج 5، ص 242- 243.  

[23]  . این سه خبیث قاتلان زید بودند که او را به دار آویختند. (ابن اثیر، ص 246)

[24] . الكامل في التاريخ، ابن اثیر، ج 5، ص 246 ـ 24 (ع).

[25]، عباس اقبال ، تاریخ مغول، ص 46 (ع).

 .[26] همان، ص 468 .

 .[27] همان، ص 46 (ص) .

[28] . همان، ص 46 (ص) .

 .[29] همان، ص 4 (ع)6.

[30] . همان، ص 4 (ع) (ع).

 .[31] این کتاب به وسیله جلال الدین فارسی به نام « شهیدان راه فضیلت »، به فارسی ترجمه شده است، صفحات 168 ـ1 (ع)0.

 .[32] محمد جواد صاحبی، اندیشه‌های اصلاحی در نهضت‌های اسلامی، ص 55 .

[33] . صحيفه امام، مجموعه آثار امام خميني، ج 1، ص 240.

 .[34] دکتر جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران ، ج 2، ص 38ـ3 (ص).

 .[35] همان، ص  (ص)0.

 .[36] همان، ج 2 ص 18 (ص).


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

آسیب شناسی اجتماعی کوفه از صدر اسلام تا قیام ...
نقش انحراف جامعه اسلامي در ظهور واقعه عاشورا
فرهنگ عاشورا(17)
اوقات ويژه شتافتن به كوى دوست  
سه پيام تهديدآميز
وسیله و هدف
ورود امام حسین(ع) به سرزمين كربلا
ورود به کربلا و اتفاقات (4)
قرآن و جلوه‏های عزّت و آزادگی در نهضت امام حسین ...
دستور ترور امام حسين عليه السلام از طرف يزيد

بیشترین بازدید این مجموعه

ورود امام حسین(ع) به سرزمين كربلا
نقش انحراف جامعه اسلامي در ظهور واقعه عاشورا
آسیب شناسی اجتماعی کوفه از صدر اسلام تا قیام ...
عاشورا در بحرین
جريان شناسي تاريخي رويکرد و قرائت حماسي -اسطوره ...
فرهنگ عاشورا(17)
اوقات ويژه شتافتن به كوى دوست  
سه پيام تهديدآميز
ثواب زيارت عاشورا به روایت امامان
پژوهشي درباره فرجام و محل دفن سر مطهر امام حسين(ع) ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^