در اين جهت به كتاب هاى متعددى مراجعه كردم و مقالاتى از نصايح حكما و عرفا و به خصوص انبيا و امامان ديدم، صاحب كتاب «مجمع المعارف و مخزن العوارف»، عالم ربانى مرحوم محمد شفيع بن محمد صالح در يك قسمت از كتابش در باب توجه به مرگ به مسائلى اشاره مى كند كه آن مسائل محصولى از آيات و روايات و گفتار حكيمان و عارفان است و من قسمتى از آن را براى شما بازگو مى كنم.
به چشم بصيرت نظر كن و از خواب غفلت بيدار شو و به گوش هوش بشنو، اى غافل از سبب هستى و ايجاد خود و بى خبر از عاقبت حال و عقبات مآل و معاد خود.
تفكر در كار خود كن و بدان كه پروردگار حكيم، تو را از كتم عدم به معركه وجود آورده و متوجه ساخت به انواع نعمت هاى سابغه و منت هاى بى منت هاى بالغه، تو را بنواخت و اعلام كرد تو را به حكمت هاى واضحه و مطلب هاى عظيمه راجحه كه در خور بزرگوارى صاحب مطلب تواند بود.
به آفرينش تو برافراخت، پس اسباب هدايت و آلات تحصيل معرفت از عقل و حواس و اعصاب بالتمام به تو داد، در آداب كسب سعادت ابدى و نور محبت خود.
قرآن و حكمت رسول به سوى تو فرستاد و فرمود:
[وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ] .
و جن و انس را جز براى اين كه مرا بپرستند نيافريديم.
در جاى ديگر مى فرمايد:
[لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا]* .
تا شما را بيازمايد كه كدام يك نيكوكارتريد؟
و فرمود:
[أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدىً ] .
آيا انسان گمان مى كند بيهوده و مهمل [و بدون تكليف و مسؤوليت ] رها مى شود؟!
پس به آيات بسيار به وسيله پيغمبر مختار پيغام داد و خبر داد كه تو را براى دنيا و لهو و لعب نيافريدم.
بلكه براى امر عظيمى و مطلب مهمى، چند روزى به جهت امتحان و تكليف تو را به دنيا فرستادم تا به تحصيل معرفت و عمل به طاعت من، خود را قابل درگاه عزت و لايق درگاه رحمت و عنايت من ساخته، از عقبات جهالت و ضلالت، به وعده گاه سعادت و كرامت من برسانى.
و پس از تذكر، اذعان اين معنى- كه لازمه ايمان است- لازم است كه تأخير در تدارك به غير سفاهت و شقاوت چه جهت دارد؟
آيا گمان دارى كه تا كار سازى خود را هر وقتى كه باشد، نكنى نخواهى مرد و حال آن كه زير زمين پر است از حسرت و ناله امثال تو كه به اراده تدارك به طول امل، در عبادات سستى و تأخير در عمل كردند و از حسرت و ندامت بى فايده، آرزوى رجوع به دنيا مى كنند، چنانچه در احاديث و روايات وارد شده.
يا گمان مى كنى كه توشه اين سفر محنت اثر، براى بعضى بدون سعى خود، مهيا مى تواند شد و حال آن كه حق تعالى مى فرمايد:
[لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى ]
و اين كه براى انسان جز آنچه تلاش كرده [هيچ نصيب و بهره اى ] نيست.
و جاى ديگر مى فرمايد:
[وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ] .
و جز آنچه كه همواره انجام مى داديد، پاداش داده نمى شويد.
از اين گونه مضامين در كتاب الهى فراوان است و از خداوند بزرگ راستگوتر كيست! و كدام خبر صحيح تر و مستندتر و قوى تر و محكم تر از قرآن به تو رسيده كه با اين اعمالت، خاطر جمع كرده اى؟
آيا به اين مغرور شدى كه به محض اسم بى مسماى شيعه و محب اهل بيت عليهم السلام بودن كه على الرسم برخود گذاشتى، نجات خواهى يافت از آتش جهنمى كه مهيا نشده، مگر از براى امثال تو از گنه كاران.
با اين اوضاعى كه دارى و تخلفاتى كه از تو سر مى زند، از شدايد مرگ و عقوبات قبر و عقبات قيامت كه فكر آن روز و ذكر آن هول جهان سوز، شفيع قيامت و مسند رسالت را پير كرد و آن حضرت و اهل بيت عليهم السلام و شيعيان واقعى ايشان، شب و روز از هول و عاقبت كار و عقوبت پروردگار محزون و متفكر و بى هوش و بسيار مضطرب و مدهوش شدند، نجات دارى؟
منبع : پایگاه عرفان