يكى از غلامان حضرت حسين كار بدى كرد، ديگر غلامان براى زدن او هجوم كردند، غلام اشتباه كار گفت:
«و الكاظمين الغيظ»
حضرت فرمود او را رها كنيد من خشمم را فرو خوردم، غلام گفت:
«و العافين عن الناس»
فرمود: كارى به او نداشته باشيد من او را بخشيدم، عرضه داشت:
«و الله يحب المحسنين»
حضرت پس از عطا كردن پول قابل توجهى به او فرمودند: برو در را خدا آزادى.
منبع : پایگاه عرفان