فارسی
چهارشنبه 03 مرداد 1403 - الاربعاء 16 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

و یک رگ از خون من از علیرضا شکر ریز

و یک رگ از خون من
بیابان ها را آبیاری می کند
این منم آزاده ی زمین آسمان
حالا کفش هایت را از  شانه ات بردار
خاک از  سایه ی شمشیر خالی شده ا ست
من با آبروی آب بازی نکردم .
مرا سنج بزن   دمام
در چراغ نفتی مادر بزرگ
خون من هنوز روشن است .


منبع : علیرضا شکر ریز
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

دست خالی از علی دهقانی
دیدی که چنین ز عشق پرپر زده‌ایم از امیر عاملی
تجسم نور از خدیجه پنجی
اشک گل کرد از علی انسانی
نخل های تشنه ازدوستعلی دهقان
شمع‌ها از پای تا سر سوخته از غلامرضا سازگار
شعر مرثیه انگلیسی جاستیس ا. د. راسل در عزای امام ...
نسیم و نیزه و آن گیسوی سبکبالت از یوسف رحیمی
تحليل ادبی خطبه حضرت زينب(س) در كوفه
نیستان درنیستان داغداری از غلامرضا کاج

بیشترین بازدید این مجموعه

مرقد منور قمر بنی ‏هاشم‏ از جلال الدین همائی ...
سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام ازسید ...
بعد از هجوم خنجر و تاراج نیزه ها ازسید محمد حسینی
تاریخ منظوم عاشورا
شمع‌ها از پای تا سر سوخته از غلامرضا سازگار
ای بسته بر زیارت قدّ تو قامت آب از خسرو احتشامی
اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
تجسم نور از خدیجه پنجی
شراره از غلامرضا سازگار
شعر مرثیه انگلیسی جاستیس ا. د. راسل در عزای امام ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^