فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

معجزه الهى پيامبر در نوزادى‏

 

وقتى حليمه سعديه پس از ولادت از آمنه وى را براى شير دادن به دامن پاكش گذاشت و خواست از طرف چپ سينه اش وى را شير بدهد چون طرف راستش ساليان دراز بود خشك شده بود شير نگرفت، چون شكوه به خانواده اش برد، به او گفتند: از طرف راست شيرش بده، جواب داد: آن طرف به علّت مرض از بين رفته، گفتند: همان طرف خشك را در دهانش بگذار، باشد تا با گرفتن آن به گرفتن طرف ديگر ميل پيدا كند، چون او را برگرداند دهان مبارك به سينه خشك شده گذاشت، ناگهان مانند چشمه اول بهار شير شيرين جوشيدن گرفت، با اين معجزه الهى خواست سه مطلب را به جهانيان اعلام كند:

1- من نيامده ام تا چيزى از كسى بگيرم، آمده ام تا شما تهيدستان جهان را غنى كنم كه من نيازمند به شما نيستم، ولى شما در تمام زمينه ها محتاج من هستيد!

2- من چپ گرا نيستم، راهم از هم اكنون راه راست و صراط مستقيم است و در اين راه راهبر و راهنمايم!

3- شما را اى حليمه سعديه! فرزندى نوزاد است كه بايد از سينه ات سير و سيراب شود و با يك جانب سينه فقط يك نوزاد را مى توان اداره كرد، من نيامده ام حق كسى را گرچه به اندازه ذرّه اى باشد پايمال كنم كه من آمده ام تا حقوق به غارت رفته همه انسان ها را به صاحبان حق برگردانم!!

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

داستان شگفت انگيز مرگ هارون
داستانى آموزنده‏
حكايت ميرغضب و نان و نمك مجرم‏
مى‏خواهد قلبم از هم بشكافد
داستان جوان مطيع خدا
دعاى نيمه شب زندانى
حاجت بزرگ‏
حکایت سزاى توهين به بلال‏
چه كسى با من پيمان مى‏بندد
منفعت عظيم اهل شوق و بحث

بیشترین بازدید این مجموعه

داستان شگفت انگيز مرگ هارون
دعاى نيمه شب زندانى
حکایت سزاى توهين به بلال‏
حكايت گرگان و كرمان‏
داستان عجيب سلمان و ابوذر
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
حکایت خدمت به پدر و مادر
ذو القرنين در شهرى عجيب‏
مى‏خواهد قلبم از هم بشكافد

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^