مفهوم بلند دیگری که در این حدیث نهفته ، آن است که وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و آیین و مکتب او در وجود اباعبدالله (ع) تداوم یافته است ، آن هم نه تنها تداوم جسمی ، بلکه نگهبان دین پیامبر صلی الله علیه و آله ، امام حسین است و قیام و شهادت او سبب بقای دین رسول خداست . سخن ، تنها بار عاطفی ندارد ، بلکه بیانگر یک حقیقت اجتماعی و تاریخی است .
اگر که دین مصطفی هنوز در جهان به پاست
از آن سر بریده تو هست و از نوای تو
احیاءگر دین پیامبر ، نهضت حسینی بود . خود اباعبدالله (ع) در خطبه ای که فلسفه و قیام خویش را بیان کرد ، اشاره فرمود که هدف ، حرکت در مسیر سیره پیامبر و علی (ع) و امر به معروف و نهی از منکر است و اینگونه است که انحرافها زدوده شده و دین استوار و پابرجا می ماند . اینکه گفته اند : « اِن الا سلامَ مُحَمدی الحُدُوثِ ، حُسَینی البَقاء » اشاره به همین احیاءگری دین پیامبر در سایه قیام عاشوراست ، یعنی پیدایش اسلام ، محمدی است و بقای آن ، حسینی !
گر جز به کشتنم نشود دین حق بلند
ای تیغها ، بیایید بر فرق من فرود
این نکته در شعری که از زبان حسین بن علی علیهما السلام سروده شده است ( و حدیث و شعر امام نیست ) اینگونه مطرح شده است :
اِن کان دینُ مُحَمدٍ لَم یستَقِم
إ لا بِقَتلی یا سُیوفُ خُذینی (384)
اگر دین محمد صلی الله علیه و آله جز با کشته شدن من استوار نمی شود ، پس ای شمشیرها مرا دریابید ! به تعبیر امام خمینی « ره » : « با زنده نگه داشتن او اسلام زنده می شود . « انا من حسین » ، که روایت شده است که پیغمبر فرموده است ، این معنایش ، معنا این است که حسین مال من است ، و من هم از او زنده می شوم . » (385)
پی نوشت هآ:
382 - احقاق الحق ، قاضی نورالله تستری ، ج 11 ص 265 ، بحارالانوار ، ج 43 ص 261 ؛ تاریخ الاسلام ، ذهبی ، ج 5 ، ص 97 .منبع : پایگاه عرفان