خداى متعال چنين انسانى را با اين همه كرامات و فضايل، پس از رحلت پيامبر با كرامت خود، جهت رهبرى حكومت اسلامى، و بيان معارف الهى و ارشاد انسان در حيات معنوى، كه در تمام زمانها مورد نياز جهانيان است، انتخاب كرد و وى را تجلىگاه ولايت مطلقه قرارداد، و به فرمان مطاعش پيامبر را در روز غدير مأمور به معرفى او فرمود:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ».
«اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن أبىطالب اميرمؤمنان عليه السلام] بر تو نازل شده ابلاغ كن؛ و اگر انجام ندهى پيام خدا را نرساندهاى. و خدا تو را از [آسيب و گزند] مردم نگه مىدارد؛ قطعاً خدا گروه كافران را هدايت نمىكند».
شيعه، در نزول اين آيه در روز غدير، هيچ ترديد و شكى ندارد، بزرگان اهل سنت همچون: سيوطى در جلد دوم «در المنثور» صفحه 298، شوكانى در جلد سوم «فتح الغدير» صفحه 57، بدرالدين حنفى در جلد هشتم «عمدةالقارى» ص 584، فخر رازى در جلد سوم «تفسير كبير» صفحه 636، نظام الدين نيشابورى در جلد ششم تفسير خود صفحه 170، آلوسى در جلد دوم «روح المعانى» صفحه 348، ابن صباغ در «فصول المهمة» صفحه 27، واحدى در «اسباب النزول» صفحه 150، شيخ سلمان بلخى در «ينابيع المودة» باب 39 و بسيارى ديگر از بزرگان آن قوم در كتب حديث، تاريخ و تفسير خويش آوردهاند كه: اين آيه در روز غدير براى معرفى على عليه السلام به ولايت، امامت، حكومت و ارشاد مردم نازل شده است. آيه شريفه:
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ».
«سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانى [مانند على بن ابىطالباند] كه همواره نماز را برپا مىدارند و در حالى كه در ركوعند [به تهيدستان] زكات مىدهند».
به نقل امام فخر رازى در جلد سوم تفسير كبير صفحه 431، ثعلبى در كشف البيان، زمخشرى در جلد اول «كشاف» صفحه 422، طبرى در جلد ششم تفسير صفحه 186، ابوالحسن ربانى در تفسير، قُرْطبى در جلد ششم تفسير صفحه 221، فاضل نيشابورى در جلد اول «غرائب القرآن» صفحه 461، واحدى در «اسباب النزول» صفحه 148، ابوبكر جصاص در تفسير «احكامالقرآن» صفحه 542، حافظ ابوبكر شيرازى در «فيما نزل من القرآن فى اميرالمؤمنين»، قاضى بيضاوى در جلد اول تفسير صفحه 345، ابن ابىالحديد در جلد سوم «شرح نهج البلاغه» صفحه 275، و بسيارى ديگر از بزرگان اسلام، از مفسران حديث و تاريخ نويسان براى اثبات ولايت مطلقه على عليه السلام كه تجلى ولايت خدا و رسول است، در قرآن مجيد نازل شده است.
چون در روز غدير از جانب حق به وسيله پيامبر ابلاغ شد كه على بن ابيطالب مظهر حق و تجلى گاه ولايت مطلقه الهيه است و مردمان تا روز قيامت، پس از پيامبر به حكومت، ولايت، ارشاد، هدايت، علم، بينش و حقيقتكرامت او در ظاهر و باطن زندگى نياز دارند، و اتصال به صراط مستقيم الهى جز از طريق قبول ولايت، حكومت، امارت و حكم او ممكن نيست، براى رشد و كمال و تأمين خير دنيا و آخرت مردم، به غير توسل و تمسك به حبل ولايت او راهى نمىباشد. آيه شريفه:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً».
«امروز [با نصبِ على بن ابىطالب به ولايت، امامت، حكومت و فرمانروايى بر امت] دينتان را براى شما كامل، و نعمتم را بر شما تمام كردم، و اسلام را برايتان به عنوان دين پسنديدم».
بنابر نقل سيوطى در جلد دوم «دُرّ المنثور» صفحه 256. و ابن كثير در جلد دوم تفسيرش صفحه 14 و سبط ابن جوزى در تذكرة صفحه 18 و خطيب بغدادى در جلد هشتم تاريخ صفحه 290 و بسيارى ديگر از دانشمندان، بر پيامبر نازل شد و حضرت رسالت پناه از شدت خوشحالى فرياد زدند:
اللَّهُ اكْبَرُ عَلى اكْمالِ الدِّيْنِ وَ اتْمامِ النِّعْمَةِ وَ رِضا الرَّبِ بِرِسالَتِى وَوِلايةَ عَلِىّ بْنِ ابِيْطالِبٍ بَعْدِىْ.
«اللَّه اكبر بر كمال دين و تمام نعمت و خوشنودى پروردگار به رسالت من و ولايت على بن ابيطالب بعد از من».
منبع : پایگاه عرفان