هدایت و نظارت خداوند بر مجالس عزاداری حسینی
تنها خداوند متعال است كه به مجالس حضرت سيّدالشهدا (ع) نظم میدهد و مداحان و سخنرانان مجالس حسینی را بر میگزیند. براي توضيح اين مطلب لازم است مطالبي به عنوان مقدمه بيان شود.
در عالم معنا، قرآن و اهلبيت: داراي يك حقيقت نوراني هستند؛ امّا در عالم ماده، دو صورت متفاوت دارند. يكي به صورت مكتوب و ديگري به صورت انسان وارد اين عالم شدهاند؛ در عين حال داراي دو حقيقت مستقل نيستند. از اين رو حضرت اميرمؤمنان علی (ع) در جنگ صفين فرمود: «با ظاهر اين قرآنهايِ بالاي نيزه رفته فريب نخوريد، قرآن ناطق من هستم.»[1]
بعد از آنكه قرآن مكتوب بر جان و دل پيامبر (ص) نازل شد، دغدغة اصلی پیامبر9 این بود كه چگونه قرآن را بر اساس رضاي الهي چينش نمايند. خداوند متعال اين نگراني را از قلب نازنين رسول خاتم (ص) برداشت و فرمود:
(إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ)[2]
در اين آيه خداوند ميفرمايد که چينش و ترتیب سورهها و آیات بر عهدة من است و كسي نمیتواند یک سوره يا حتّي یک آیه را جابهجا كند. چينش امروزي آيات و سورههاي قرآن بر اساس همان ترتيبي است كه خداوند متعال آن را مرتب کرده است. در مورد مسائل پيرامون حضرت سيّدالشهدا (ع) نيز همین موضوع صادق است. به عبارت ديگر همانگونه كه قرآن كتاب الهي است، مجالس سيّدالشهدا (ع) و مسائل پيرامون آن نیز جزو شعائر الهي بوده و خودِ پروردگار، مجالس حضرت سيّدالشهداء (ع) ، مدّاحان و سخنوران آن را چينش و انتخاب و نظم ميدهد.
خضوع و فقر امام حسین (ع) در بارگاه الهی
يكي از ويژگيهاي برجستة اهلبيت: مخصوصاً سیدالشهدا (ع) آن است كه همواره خود را فقير خداوند دانسته و حوائج و نيازهاي مادي و معنوي را از ذات مقدس پروردگار درخواست ميكردند. نمونههاي بارز اهل معرفت، انبياي الهي از حضرت آدم (ع) تا حضرت خاتم (ص) بودند. به عنوان نمونه، خداوند متعال در قرآن و روایات نام افرادي همچون حضرت آدم، نوح، موسی و ابراهيم: را بيان ميكند كه در موارد مختلف، درخواستها و حوائج و نیازهای دنیوی و اخروی خود را به پروردگار بازگو ميكردند.[3] معصومین: به ويژه حضرت سيّدالشهدا (ع) نيز از اين قاعده مستثنا نبودند. آنان در تمام امور و شؤون فردي و اجتماعي، در دل احساس نياز به پروردگار ميكردند. اين در حالي است كه ايشان هیچگونه كمبود مالي نداشته و با دسترنج و تلاش خود، اموال زيادي نیز به دست ميآوردند و بخشي از آن را صرف مخارج منزل و بخش ديگر را در راه خدا، به فقرا و مستمندان انفاق ميكردند.
حضرت امام حسين (ع) در شهر مدينه، زمينهاي كشاورزي و باغهاي ميوه داشتند و به كمك اعضاي خانواده، محصولات خود را در بازار عرضه میکردند و عوائد آن را صرف مخارج خانواده و انفاق در راه خدا ميكردند.[4]
ارزش و جایگاه سیدالشهدا (ع) در بارگاه الهی
بعضي از كوردلان و دشمنان دين بر اين عقيدهاند كه امامان معصوم: از دنيا رفته و توسّل به آنان فايدهاي نخواهد داشت[5]. امّا پروردگار پاسخ آنان را چنین ميفرمايد:
(وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ)[6]
درست است که ائمة معصومین: توسط حکام سنگدل اموي و عبّاسي به شهادت رسيدند. ولی ائمه و شهدا نزد پروردگار، هرگز نميميرند؛ بلكه تا ابد نزد پروردگار بوده و روزي خود را دريافت ميكنند. با اين توضيح، حضرت سيّدالشهدا (ع) كه سرور تمام شهداي عالم هستند، زنده بوده و حتی جواب سلام شيعيان، زائران و ارادتمندان خود را ميدهند.
عبدالله بن بُکیر از حضرت امام صادق (ع) سؤال كرد: «حضرت امام حسين (ع) هم اكنون كجا هستند؟» حضرت در پاسخ فرمود: «جدّ بزرگوارم، هم اكنون نزد پروردگار است و گريه كنندگان خود را مشاهده مينمايد.»[7]
پی نوشت ها:
[1]. عبارت حضرت در نهجالبلاغه، خطبه 122 چنين است: «أَ لَمْ تَقُولُوا عِنْدَ رَفْعِهِمُ الْمَصَاحِفَ حِيلَةً وَ غِيلَةً وَ مَكْراً وَ خَدِيعَةً إِخْوَانُنَا وَ أَهْلُ دَعْوَتِنَا اسْتَقَالُونَا وَ اسْتَرَاحُوا إِلَى كِتَابِ الله سُبْحَانَهُ فَالرَّأْيُ الْقَبُولُ مِنْهُمْ وَ التَّنْفِيسُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ لَكُمْ هَذَا أَمْرٌ ظَاهِرُهُ إِيمَانٌ وَ بَاطِنُهُ عُدْوَانٌ وَ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ آخِرُهُ نَدَامَةٌ.»
[2]. قيامت(75):17؛ بىترديد گردآوردن و [به هم پيوند دادن آيات كه بر تو وحى مىشود و چگونگى] قرائتش بر عهدة ماست.
[3]. به عنوان نمونه: اعراف(7):23؛ نوح(71): 26؛ شعرا(26):87 ؛ بحارالأنوار: ج90 ص303 ، «یا مُوسی سَلنِی كُلَّما تَحتَاجُ اِلَیهِ حَتَی عَلَفَ شَاتِكَ وَ مِلحَ عَجِینِك» در حدیث قدسی آمده است که خداوند فرمود: ای موسی! هر چه احتیاج داری از من بخواه. حتی علف گوسفندان و نمک غذاهایت را.
[4]. امامان معصوم: گرچه امام و رهبر مردم بودند و ميتوانستند از حق و حقوقي كه خداوند براي آنان قرار داده استفاده كنند، ولي با اين حال تلاش ميكردند و کسب روزی میکردند و زندگي خود را از اين راه اداره ميكردند و از همين عوائد در راه خدا انفاق ميكردند. پيامبر گرامي اسلام9 پيش از هجرت و به خصوص در زمان قبل از بعثت به چوپاني و تجارت مشغول بوده است، در سيرة ابنهشام حديثى نقل شده كه پيامبر9 فرمود: من هم گوسفند مىچراندم. (سيره ابن هشام:1/ 176). اما پس از هجرت، پيامبر اسلام9 كشاورزى و باغبانى را انتخاب نمودند. پس از آنكه حضرت از مكه به مدينه هجرت كردند، مردم مدينه زمينهايى را به ايشان اهداء كردند و رسول خدا9 در آن زمينها كشاورزى و باغبانى مىكردند. رواياتى نيز وجود دارد كه نشان مىدهد پيامبراسلام9 و حضرت على7كشاورزى مىكردند و باغ داشتند. به عنوان مثال حديث دوم، چهارم و پنجم از باب نهم جلد دوازده کتاب وسايلالشيعه، صفحة 22 و كتاب التجارة، ابواب مقدمات و نيز حديث اول و دوم، باب دهم دلالت دارند كه پيامبر9 و حضرت علی7كشاورزى و باغبانى مىكردند. در همين باب دهم، در حديث سوم آمده است: «ما فى الأعمال شىءٌ اَحبُّ الىالله من الزراعة و ما بَعَثَالله نبيّاً الاّ زرّاعاً الاّ ادريس فانّه كان خيّاطاً» چيزي براى خدا محبوبتر از كشاورزى نيست و خداوند جز ادريس7 كه خياط بود، همه پيامبران: را كشاورز مبعوث ساخته است. اين حديث به این نکته اشاره میکند که تمام انبیا$ كشاورزى مىكردهاند. البته توجه داشته باشيم كه پيامبراکرم9 و حضرت على7 با اين كه تلاش مىكردند و درآمد به دست مىآوردند، خودشان از اين درآمدها بسيار كم استفاده مىكردند و اموال خود را در راه خدا مصرف مىكردند.
همچنين در مورد اميرمؤمنان حضرت علي7نقل شده كه با دسترنج خود هزار نفر برده را خريد و آزاد كرد .(وسايل الشيعه:12/22،حدیث 1) حضرت علي7 پس از خود، ثروتهايش را وقف بني هاشم كرد و پسرش امام حسن7 را سرپرست و متولي موقوفات قرار داد و پس از امام حسن7, امام حسين7 و پس از امام حسين7 اولاد آن حضرت: را به عنوان متوليان اين موقوفات معرفي كرد و اين متوليان در همين باغات و اراضي مشغول به كار بودند. (زندگاني حضرت مجتبي(عمار زاده) :338) حضرت فاطمه3 هم ثروتهاي خود را وقف بني هاشم كرد و حضرت علي7, پس از ایشان، امام حسن7 و سپس امام حسين7 و اولاد ایشان: را متولي اين موقوفات كرد. براي آگاهي از متن اين وقف نامهها و وصيت نامهها ميتوانيد به کتاب وسانل الشيعه:13/ 312 و جلد چهارم از همین کتاب، بخش الوقوف و الصدقات، باب دهم مراجعه فرماييد.
[5] . امروزه سلفیون و وهابیت و عناصر تکفیری داعش با تمسک به ظاهر آیاتی مثل ((إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ) زمر(39): 30) ای پیامبر تو میمیری و آنها نیز میمیرند؛ توسل و استغاثه و شفاعت از پیامبر9و ائمه: را نوعی شرک و بدعت میشمارند و از طریق پافشاری بیش از حد بر ظاهر و عدم توجه به باطن و مفهوم دین سایر مسلمانان را به دلیل اعتقاد به توسل به شرک متهم میکنند.
[6]. آلعمران (3):169؛ و هرگز گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شدند مردهاند، بلكه زندهاند، و نزد خداوند روزی میخورند.
[7]. كاملالزيارات: 103، حدیث7. مستدرک الوسائل: 10/230 متن كامل روايت: «عَنْ عَبْدِ الله بْنِ بُكْیرٍ، قَالَ: حَجَجْتُ مَعَ أَبِيعَبْدِالله7 فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ فَقُلْتُ: يَا ابْنَ رَسُولِ الله! لَوْ نُبِشَ قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ7 هَلْ كَانَ يُصَابُ فِي قَبْرِهِ شَيْءٌ؟ فَقَالَ: يَا ابْنَ بُكْیرٍ! مَا أَعْظَمَ مَسَائِلَكَ إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ7 مَعَ أَبِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِيهِ فِي مَنْزِلِ رَسُولِ الله9 وَ مَعَهُ يُرْزَقُونَ وَ يُحْبَرُونَ وَ إِنَّهُ لَعَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ مُتَعَلِّقٌ بِهِ يَقُولُ يَا رَبِّ أَنْجِزْ لِي مَا وَعَدْتَنِي وَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ فَهُوَ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِي رَحَائِلِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى مَنْ يَبْكِيهِ فَيَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ يَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ يَقُولُ أَيُّهَا الْبَاكِي لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ الله لَكَ لَفَرِحْتَ أَكْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَيَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِيئَةٍ.»
برگرفته از
کتاب: آیین اشک عزا در سوگ سید الشهدا علیه السلام
نوشته: استاد حسین انصاریان
منبع : پایگاه عرفان