زندگی اجتماعی و تنظیم روابط میان انسانها نیازمند ضوابطی است تا این با هم بودن و حضور در کنار یکدیگر آسیبها و مشکلات کمتری را با خود به همراه داشته باشد. هرچه این ضوابط دقیق تر و جزئی تر باشد حضور در اجتماع و برقراری ارتباط با دیگران راحت تر و دلنشین تر می شود. تنظیم ضوابطی جامع و کامل ممکن نیست مگر از سوی کسانیکه شناخت کاملی از انسان دارند.
از آنجایی که دین عهده دار نیل افراد بسوی سعادت و خوشبختی است و ضامن سعادت دنیوی و اخروی ایشان است عهده دار تنظیم قوانین و قواعدی است که تمام جنبه های آدمی را در برگیرد.
و باز از آنجا که خالق انسانها ایشان را موجوداتی اجتماعی خلق نموده، چگونگی حضور در اجتماع و در کنار همدیگر بودن انسانها از مهمترین مسائلی است که شارع مقدس بدان پرداخته است. قوانین الهی برای تک تک مسائلی است که برای فرد در طول زندگی رخ می دهد و یا امکان وقوعش وجود دارد. بیماری از مسائلی است که آدمی در طول زندگی با آن مواجه می شود. هر فرد در طول زندگی بارها و بارها گرفتار مریضی می شود و از بیماری رنج می کشد.
فرد بیمار بواسطه ی بیماری اش از حضور در اجتماع محروم می گردد و به ناچار مدت زمانی کوتاه یا بلند در بستر بیماری است. رنج بیماری از یک سو و قطع ارتباط بیمار با دنیای اطرافش از سویی دیگر او را ناراحت و غمگین می نماید. از اینرو حضور افراد در کنار او و سر زدن ایشان به وی التیام بخش ناراحتی ها و رنجهایش است.
فرد بیمار از اینکه دوستان و آشنایان در هنگام بیماری او را تنها نگذاشته و با وی همدردی می نمایند خرسند می گردد و روند بهبودیش سرعت می گیرد. اما گاه همین احوال پرسی و ابراز همدردی با بیمار سبب رنج فزونترش می گردد. از اینرو در تعالیم اسلامی به منظور از بین بردن تبعات منفی عیادت از بیمار در کنار سفارشاتی که در خصوص این امر وجود دارد به نکات دقیق و ظریفی توجه داده شده است تا با رعایت آنها حضور افراد در کنار بیمار و احوالپرسی از او سبب بهبود بیماریش شود. به منظور از بین بردن اثرات منفی عیادت و حفظ مفید بودن آن لازم است تا نکاتی لحاظ گردد.
اول/ کوتاه بودن زمان عیادت مگر به خواست بیمار
حضرت فرمود: آیا سیبى، بِهى، تُرنجى، كمى عطر یا تركه اى خوشبو به همراه یكى از شما هست؟ عرض كردیم: از این چیزها با خود نداریم. حضرت فرمود: مگر نمى دانید كه بیمار از اینكه چیزى برایش ببرند، آرامش مى یابد؟!»
گاه بجای آنکه عیادت از بیمار سبب التیام رنج او گردد بالعکس رنج او را مضاعف می نماید. از آنجا که بیمار در وضعیت طبیعی نیست گاه تحملش پایین است و مایل است تنها باشد و اطرافش شلوغ نباشد. بدین جهت گاهی اوقات بیمار تحمل شلوغی و سر و صدا را ندارد هر چند دیدن کوتاه مدت افراد سبب تغییر روحیه اش می گردد. از اینرو امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده اند: « إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قَالَ: إِنَ مِنْ أَعْظَمِ الْعُوَّادِ أَجْراً عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَنْ إِذَا عَادَ أَخَاهُ خَفَّفَ الْجُلُوسَ إِلَّا أَنْ یَكُونَ الْمَرِیضُ یُحِبُّ ذَلِك:(کافی، محمدبن یعقوب، الکلینی، ج3، ص118، ح6) بزرگترین پاداش را نزد خداوند عزّ و جلّ آن عیادت كننده اى دارد كه هرگاه به عیادت برادرش برود، زمان كوتاهى نزد او بنشیند، مگر این كه خود بیمار دوست داشته باشد». و در جای دیگر امام صادق (علیه السلام) از طولانی نمودن عیادت بشدت نهی فرموده اند و آن را کار نادانان خوانده اند: «أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَمَامُ الْعِیَادَةِ لِلْمَرِیضِ أَنْ تَضَعَ یَدَكَ عَلَى ذِرَاعِهِ وَ تُعَجِّلَ الْقِیَامَ مِنْ عِنْدِهِ فَإِنَّ عِیَادَةَ النَّوْكَى أَشَدُّ عَلَى الْمَرِیضِ مِنْ وَجَعِهِ(همان، ح4)؛ عیادت كامل، این است كه دستت را روى بازوى بیمار بگذارى و زود از پیش او برخیزى؛ زیرا عیادت احمق ها براى بیمار سخت تر از درد خود اوست.
دوم/ بردن هدیه برای بیمار
درست است که سر زدن به فرد مریض نشان از آن دارد که افراد به یاد اویند اما به همراه داشتن هدیه ای با خود رساننده ی این مطلب است که رنج بیمار برای اطرافیان سخت و دردناک است و خواهان آنند تا با تحفه ای او را خوشحال نمایند و از رنجش بکاهند. امام صادق (علیه السلام) در این خصوص فرموده اند:« مَوْلًى لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ: مَرِضَ بَعْضُ مَوَالِیهِ فَخَرَجْنَا إِلَیْهِ نَعُودُهُ وَ نَحْنُ عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِی جَعْفَرٍ فَاسْتَقْبَلَنَا جَعْفَرٌ ع فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ فَقَالَ لَنَا أَیْنَ تُرِیدُونَ فَقُلْنَا نُرِیدُ فُلَاناً نَعُودُهُ فَقَالَ لَنَا قِفُوا فَوَقَفْنَا فَقَالَ مَعَ أَحَدِكُمْ تُفَّاحَةٌ أَوْ سَفَرْجَلَةٌ أَوْ أُتْرُجَّةٌ أَوْ لَعْقَةٌ مِنْ طِیبٍ أَوْ قِطْعَةٌ مِنْ عُودِ بَخُورٍ فَقُلْنَا مَا مَعَنَا شَیْ ءٌ مِنْ هَذَا فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ الْمَرِیضَ یَسْتَرِیحُ إِلَى كُلِّ مَا أُدْخِلَ بِهِ عَلَیه(. همان، ح3) یكى از وابستگان امام صادق علیه السلام گفت: یك نفر از یاران حضرت بیمار شد و ما عده اى از یاران امام بودیم كه براى عیادت او رفتیم. در راه با حضرت صادق علیه السلام مواجه شدیم. از ما پرسید: كجا مى روید؟ عرض كردیم: به عیادت فلانى مى رویم. فرمود: بایستید. ما ایستادیم. حضرت فرمود: آیا سیبى، بِهى، تُرنجى، كمى عطر یا تركه اى خوشبو به همراه یكى از شما هست؟ عرض كردیم: از این چیزها با خود نداریم. حضرت فرمود: مگر نمى دانید كه بیمار از اینكه چیزى برایش ببرند، آرامش مى یابد؟!»
سوم/ دلداری دادن بیمار
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از اینکه چیزی نزد بیمار خورده شود - در زمانی که عیادت کننده از او عیادت می کند - نهی کرده است; زیرا این کار سبب می شود که خداوند پاداش عیادتش را از بین ببرد
از برترین شیوه های درمانی خصوصا در مورد امراض روانی این است که به بیمار دلداری و قوت قلب داده شود . استفاده از روش تلقین در بهبود بیماریها دارای جایگاه ویژه ای است . ضروری است عیادت کنندگان به این مطلب توجه کرده، توصیه رسول گرامی را مراعات نمایند که فرمود: «اذا دخلتم علی المریض فنفسوا له فی الاجل فان ذلک لایرد شیئا وهو یطیب النفس; (کنزالفوائد، شیخ ابوالفتح کراجکی، انتشارات دارالذخائر قم، اول، جلد 1، ص 379) هرگاه بر بیمار وارد شدید، اندوه او را نسبت به زمان مرگ برطرف سازید [و او را به آینده امیدوار کنید ]. این کار گر چه چیزی را برنمی گرداند [و مقدرات را تغییر نمی دهد]، اما موجب آرامش روح می گردد .»
چهارم/ توقع پذیرایی نداشتن
از آنجا که هدف از عیادت بیمار اظهار محبت و ادای حق مسلمانی و کسب اجر معنوی است، کسی که به دیدن بیمار می رود نباید انتظار پذیرایی داشته باشد; چرا که بیمار خود گرفتار بیماری است و خانواده او نیز گرفتار پرستاری از مریض هستند . پس ادب حکم می کند که هنگام عیادت از مریض تا جایی که ممکن است خانواده او را به زحمت نیندازیم .
امام رضا علیه السلام از پدرانش نقل می کند که علی علیه السلام فرمود:«ان رسول الله صلی الله علیه و آله نهی ان یؤکل عند المریض شی ء اذا عاده العائد فیحبط الله بذلک اجر عیادته; ( مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 2، ص 154، باب 39، ح 28) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از اینکه چیزی نزد بیمار خورده شود - در زمانی که عیادت کننده از او عیادت می کند - نهی کرده است; زیرا این کار سبب می شود که خداوند پاداش عیادتش را از بین ببرد .»
کلام آخر:
در باب عیادت مریض، سخن را با حکایتی آموزنده که شهد شیرینی است برگرفته از آیات و روایات، به پایان می بریم . منقول است از مرحوم حاجی سبزواری که برای عیادت بیماری می رفت و عده ای هم با او بودند . نزدیک منزل بیمار که رسید، برگشت و نرفت . اطرافیان پرسیدند: آقا چرا تا اینجا آمدید و حالا برمی گردید؟ آقا جواب داد که خطوری به قلبم کرد که بیمار وقتی مرا ببیند از من خوشش خواهد آمد و می گوید که سبزواری چه انسان والا و بزرگی است که به عیادت من بیمار آمده است . حالا برمی گردم تا هنگامی که «اخلاص» اولیه را بیابم و تنها برای «خدا» به عیادت بیمار بیایم. (داستانهای حکیمانه در آثار استاد حسن زاده آملی، ص 39، به نقل از: در محضر استاد، ص 23 )
زینب مجلسی
منبع : tebyan