این گفتگوها براى پیامبر اسلام و مسلمانان ناگوار بود، آنها از یك سو مطیع فرمان خدا بودند، و از سوى دیگر طعنه هاى یهود از آنها قطع نمى شد، به همین جهت پیامبر صلی الله و علیه وآله شبها به اطراف آسمان مى نگریست، گویا در انتظار وحى الهى بود.
قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِی السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّیَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَه «1»
این آیه و چند آیه قبل و بعد از آن به یكى از تحولات مهم تاریخ اسلام كه موجى عظیم در میان مردم به وجود آورد اشاره مى كند.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مدت سیزده سال پس از بعثت در مكه، و چند ماه بعد از هجرت در مدینه به امر خدا به سوى "بیت المقدس" نماز مى خواند، ولى بعد از آن قبله تغییر یافت و مسلمانان مامور شدند به سوى "كعبه" نماز بگذارند.
مدت عبادت مسلمانان به سوى بیت المقدس در مدینه از هفت تا هفده ماه ذكر شده، ولى هر چه بود در این مدت مورد سرزنش یهود قرار داشتند چرا كه بیت المقدس در اصل قبله یهود بود، آنها به مسلمانان مى گفتند: اینان از خود استقلال ندارند و به سوى قبله ما نماز مى خوانند، و این دلیل آن است كه ما بر حقیم.
این گفتگوها براى پیامبر اسلام و مسلمانان ناگوار بود، آنها از یك سو مطیع فرمان خدا بودند، و از سوى دیگر طعنه هاى یهود از آنها قطع نمى شد، به همین جهت پیامبر صلی الله و علیه و آله شبها به اطراف آسمان مى نگریست، گویا در انتظار وحى الهى بود.
تغییر قبله در حقیقت مراحل مختلف آزمایش و تكامل بود. از آنجا كه خانه كعبه در آن زمان كانون بتهاى مشركان بود، دستور داده شد مسلمانان موقتا به سوى بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشركان جدا كنند
مدتى از این انتظار گذشت، تا اینكه فرمان تغییر قبله صادر شد و در حالى كه پیامبر دو ركعت نماز ظهر را در مسجد "بنى سالم" به سوى بیت المقدس خوانده بود جبرئیل مامور شد بازوى پیامبر را بگیرد و روى او را به سوى كعبه بگرداند.
«2».
یهود از این ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شیوه دیرینه خود به بهانه جویى و ایراد گیرى پرداختند. خداوند به پیامبرش دستور مى دهد به آنها بگو: شرق و غرب عالم از آن خداست، هر كس را بخواهد به راه راست هدایت مى كند (سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی كَانُوا عَلَیْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ) «3»
اسرار تغییر قبله
1 - تغییر قبله در حقیقت مراحل مختلف آزمایش و تكامل بود. از آنجا كه خانه كعبه در آن زمان كانون بتهاى مشركان بود، دستور داده شد مسلمانان موقتا به سوى بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشركان جدا كنند.
اما هنگامى كه به مدینه هجرت كردند و تشكیل حكومت و ملتى دادند و صفوف آنها از دیگران كاملا مشخص شد، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوى كعبه قدیمى ترین مركز توحید و پرسابقه ترین كانون انبیاء باز گشتند.
این نكته، استقلال فرهنگى و شخصیت مستقل مسلمین را الهام مى بخشد. زمانی که پیغمبر اسلام به مدینه هجرت کردند، متوجه شدند که اقتصاد مدینه به دست یهود است. بازاری تأسیس و به مسلمانان فرمان دادند تولید و محصول خود را به آنجا وارد و از آنجا صادر و استقلال داشته باشند.
تعبیر قرآن از جامعه اسلامی جامعه اى خودكفا می باشد:(فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ) «4» امت اسلامى باید روى پاى خودش بایستد.زمانی که مسلمین ابتدا به طرف بیت المقدس نماز مى خواندند یهودىان طعنه می زدند که رو به قبله ى ما هستند دستورتغییر قبله صادر شد ویکی از علل این دستور چنین بیان شد: (لِئَلَّا یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْكُمْ حُجَّه) «5»
تعبیر قرآن از جامعه اسلامی جامعه اى خودكفا می باشد: (فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ)
«4» امت اسلامى باید روى پاى خودش بایستد. زمانی که مسلمین ابتدا به طرف بیت المقدس نماز مى خواندند یهودىان طعنه می زدند که رو به قبله ى ما هستند دستور تغییر قبله صادر شد و یکی از علل این دستور چنین بیان شد: (لِئَلَّا یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْكُمْ حُجَّه) «5»
2 - یكى از احكام اسلامى منع تشبّه به کفار می باشد که دارای مصادیق مختلفی می باشد. مادامى كه پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله در مكه بودند كعبه بتكده و مركز بتهاى مشركین بود، اگر به سمت كعبه نماز میگذارند تشبّه به آنها بود و بعد از آنكه به مدینه هجرت فرمودند نیز تا مدتی به طرف بیت المقدس نماز مى گذاردند ولى چون مدینه مركز یهود بود و آنها نیز بطرف بیت المقدس متوجه می شدند، پیامبر تشبّه به آنها را خوش نمیداشت و منتظر دستور الهى بود چنانچه از آیه شریفه «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِی السَّماءِ» استفاده میشود لذا امر شد كه متوجه به مكّه شوند.
به علت تشبّه، نماز در مقابل نقش های ذى روح و لباس مصور و آتش و هنگام طلوع و غروب آفتاب كراهت دارد؛ زیرا اندك شباهتی به عابدان بتها و خورشید دارد.«6»
با توجه به این نکته نباید به راحتی فرهنگ وارداتی و منحط غرب را پذیرفت و فریفته تبلیغات پررنگ و لعاب آن شد.
3 - تغییر قبله از بیت المقدس به خانه كعبه براى همه سوال انگیز بود، آنها كه گمان مى كردند هر حكمى باید ثابت باشد مى گفتند اگر مى بایست ما به سوى كعبه نماز بخوانیم چرا از همان روز اول نگفتند؟ و اگر بیت المقدس مقدم بود كه قبله انبیاء پیشین محسوب مى شد چرا تغییر یافت؟.
دشمنان نیز میدان وسیعى براى سم پاشى یافتند، مى گفتند: او در آغاز متوجه قبله پیامبران گذشته شد، اما پس از پیروزیهایش نژاد پرستى بر او غلبه نمود و آن را به قبله قوم خود تبدیل كرد! یا مى گفتند: او براى جلب توجه یهود و مسیحیان، نخست بیت المقدس را پذیرفت، هنگامى كه موثر نیفتاد آن را تبدیل به" كعبه" كرد.
بدیهى است این وسوسه ها آن هم در جامعه اى كه هنوز نور علم و ایمان زوایایش را روشن نساخته بود، و رسوبات دوران شرك و بت پرستى هنوز در آن وجود داشت، چه نگرانى و اضطرابى ایجاد مى كند.
پرستش و اطاعت ظاهرى، اگر بدون تسلیم و پذیرش قلبى باشد، بى ارزش است. بنده باید تسلیم محض و بى قید و شرط امر «خدا» باشد و در برابر فرمان الهى و دین خدا، سلیقه ها و خواسته هاى شخصى را كنار بگذارد و به نیش و نوش دیگران و خوش آمدن و بد آمدن مردم بى اعتنا باشد. این تسلیم محض و بى چون و چرا بودن، همان «عبودیت» است كه فلسفه عبادت است
لذا قرآن صریحا در آیه فوق مى گوید: این یك آزمایش بزرگ براى مشخص شدن موضع مومنان و مشركان بود. روشن است هم نماز خواندن به سوى بیت المقدس براى آنها كه خانه كعبه را سرمایه معنى نژاد خود مى دانستند مشكل بود، و هم بازگشت به سوى كعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت كردن به قبله نخست.
مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند، تا آنچه از آثار شرك در وجودشان است در این كوره داغ بسوزد و پیوندهاى خود را از گذشته شرك آلودشان ببرند و روح تسلیم مطلق در برابر فرمان حق در وجودشان پیدا گردد.
خداوند مكان و محلى ندارد، قبله رمزى است براى وحدت صفوف و احیاى خاطره هاى توحیدى، و تغییر آن هیچ چیز را دگرگون نخواهد كرد، مهم تسلیم بودن در برابر فرمان او و شكستن بتهاى تعصب و لجاجت و خود خواهى است.
4 - پرستش و اطاعت ظاهرى، اگر بدون تسلیم و پذیرش قلبى باشد، بى ارزش است. بنده باید تسلیم محض و بى قید و شرط امر «خدا» باشد و در برابر فرمان الهى و دین خدا، سلیقه ها و خواسته هاى شخصى را كنار بگذارد و به نیش و نوش دیگران و خوش آمدن و بد آمدن مردم بى اعتنا باشد. این تسلیم محض و بى چون و چرا بودن، همان «عبودیت» است كه فلسفه عبادت است.
ابلیس، با وجود آن همه سابقه عبادت، چون روحیه عبودیت نداشت، در مقابل فرمان خدا درباره سجده بر آدم سرپیچى كرد و مطرود شد.
ریشه استكبار و اعراض مردم از دعوت هاى انبیاء، آن بوده كه حالت تسلیم و عبودیّت نداشتند و تابع خواسته دل بودند.
در واقعه تغییر قبله از بیت المقدس به كعبه، به روح تسلیم در برابر قانون الهی اشاره شده است: (لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ) «7»
سخن پایانی:
... كعبه؛ یادگار مبارزات توحیدى ابراهیم و اسماعیل و محمد (علیهم السلام ) است. به امید روزی که ذخیره الهی حضرت مهدى (عج) در قیام جهانى خویش، به كعبه تكیه داده و دین حق را در سرتاسر گیتی منتشر نماید.
پی نوشت ها:
1-البقره:144
2-مجمع البیان ،ج1، ص 223
3-البقره:142
4-الفتح: 29
5-البقره: 150
6-أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 226
7-البقره:143
حسن محسنی
منبع : tebyan