فارسی
سه شنبه 02 مرداد 1403 - الثلاثاء 15 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

عاطفه جانوران‏

حيوانات نه تنها به انواع خود انس مى‌ورزند و محبت مى‌كنند، بلكه به انسان و حيواناتى كه دشمن آن‌ها به شمار مى‌روند محبت مى‌كنند.

همه افراد كم و بيش از وفاى سگ و علاقه اسب و اطاعت گوسفند و انس گربه و علاقه كبوتر به انسان مطالبى شنيده و يا خود ديده‌اند، ولى اين تنها انسان نيست كه حيوانات را رام خويش مى‌كند، بلكه شير به بره كه طعمه اوست محبت مى‌ورزد و سگ با روباه يا گرگ در يك جا با مسالمت زندگى مى‌كنند و موش با گربه هم كاسه مى‌شود و...

طرز رفتار و حركات درندگان دلالت دارد كه اين جانوران ذاتاً درنده و خونخوار نيستند، بلكه تا سر حد احتياج براى نجات خود از مرگ شكار مى‌كنند.

مثلًا شير كه سلطان حيوانات نام گرفته، جانورى است كه به هنگام سيرى به هيچ حيوانى ضرر نمى‌رساند، به همين دليل حيواناتى كه از قبيل گوراسب، آهو و گورخر كه شير از گوشت آن‌ها تغذيه مى‌كند داراى حسّ مخصوصى هستند و بر اثر غريزه يا عادت مى‌فهمند كه شير گرسنه است يا نه، اگر گرسنه باشد فرار مى‌كنند و الا در اطراف شير به چرا مشغول مى‌شوند.

رام شدن شير كه از قوى‌ترين حيوانات است به انسان، خود دليل ديگرى است كه اگر اين درنده و ساير درندگان مهربانى ببينند از گربه هم رام‌تر خواهند شد و اگر اين نوع حيوانات به شكار مى‌پردازند براى بقاى نسل سالم جانوران مى‌باشد و ادامه حيات حيوانات ضرورى است.

همان طور كه انسان زباله و اشياى زايد را از محيط زندگى خود دور مى‌كند حتى اگر دو سه روز رفتگر براى تحويل گرفتن زباله مراجعه ننمايد، زبان به اعتراض مى‌گشايد، اگر جانوران نيز كه رفتگران دنيا هستند از بين بروند يا وظيفه خود را انجام ندهند، حيات از صفحه گيتى برداشته خواهد شد.

مثلًا شيرى به گله گورخر حمله مى‌كند، مسلماً گورخران همگى فرار مى‌كنند، چون خداوند شير را طورى آفريده كه براى مدت طولانى نمى‌تواند به سرعت بدود، هميشه حيوانى را انتخاب مى‌كند كه شكار و دسترسى به آنان آسانتر باشد.

پس در گله گورخر آن كه از همه ضعيف‌تر و ناتوان‌تر است و در عقب گله مى‌دود نصيب شير مى‌شود. با اين ترتيب حيوان بيمار يا لنگ و يا ضعيف و ناتوان از بين همنوعانش جمع‌آورى مى‌گردد و از انتشار بيمارى و همه‌گيرى جلوگيرى مى‌شود و نسل حيوان مورد حمله، سالم مى‌ماند.

بعد از شكار نيز موضوعات جالبى رخ مى‌دهد، مثلًا پس‌مانده شير خوراك كفتار و شغال و روباه و نظاير آن‌ها مى‌شود، بعد لاشخورها و كركس‌ها فرا مى‌رسند، آن گاه‌ نوبت به حشرات مى‌رسد كه حسابى اسكلت حيوانات را پاك و صاف مى‌كنند، تنها استخوان‌ها باقى مى‌ماند كه كربنات كلسيم و فسفات‌هاى آن نصيب زمين مى‌شود، بنابراين حتّى ذره‌اى از حيواناتى كه قربانى گشته‌اند به هدر نخواهد رفت!

علف‌ها در جايى كه خون آن‌ها ريخته است بهتر رشد مى‌كنند، اين رفتگران، طبيعت زمين را از آلودگى پاك كرده، از شيوع بيمارى‌ها بين انسان و حيوان جلوگيرى مى‌كنند و ازدياد بى‌رويه نسل را هم كنترل مى‌نمايند.

خلاصه همان طور كه انسان با كشتن مرغ و خروس كه بر سفره رنگين خود مى‌نهد، خويش را بى‌عاطفه و فاقد محبت نمى‌داند و يا گاو و گوسفندى را كشته، خود و همنوعان و حتى حيواناتى كه در دسترس او هستند سير مى‌كند و عمل خويش را منصفانه و عاطفى مى‌شمرد و در حقيقت صحيح هم هست، اعمال جانورانى كه حيوانات يا حشرات را شكار مى‌كنند مانند اعمال انسان منطقى و درست مى‌باشد، پس حيوانات را نمى‌توان فاقد عاطفه و محبت دانست، به خصوص كه در بعضى موارد اعمال عاطفى و مهرورزى عجيب آن‌ها با عاطفه‌ترين انسان‌ها را به اعجاب وامى‌دارد.

انس سگ به گربه، شير به بره و مهر گربه به موش و پذيرايى كلاغ از سگ مجروح و نظاير آن‌ها از موضوعات تازه و نو نيست كه فقط بر اثر تربيت و تعليم جانورشناسان به وجود آمده باشد، بلكه اين خوى و عادت در خلقت جانوران وجود داشته و دارد و به همين جهت در اثر تربيت زودتر نمايان مى‌گردد.

در ميان حيوانات كمك به هم نوع زياد رايج است، مثلًا گنجشك‌ها جوجه‌هاى گرسنه گنجشكان ديگر را كه به عللى پدر و مادر خود را از دست داده‌اند غذا مى‌دهند و پرواز مى‌آموزند و كلاغ‌ها با يكديگر همكارى و معاضدت شديد دارند، لك‌لك‌ها نيز چنين‌اند.

پنگوئن‌ها روى تخم‌هاى يكديگر خوابيده، آن‌ها را شكوفانيده و از بچه‌هاى بيگانه دقيقاً پرستارى كرده و به آن‌ها شديداً عشق مى‌ورزند.

گوزن، آهو و ميمون به صورت دسته‌جمعى و قبيله‌اى زندگى مى‌كنند، حتى حشرات با هم زندگى مشترك دارند، مانند پروانه‌ها كه گاهى اجتماع آن‌ها به قدرى زياد است كه مانند ابر متراكم در آسمان جلوه‌گرى مى‌كنند.

همكارى و محبت به هم نوع در ميان جنبندگان موضوع روشن و غير قابل انكارى است، اما آنچه بيشتر جالب است محبت‌ورزى به دشمن است.

سگ ماده براى بچه شير مادر مهربانى است، از او به اندازه بچه خود پرستارى مى‌كند و به او شير مى‌دهد و نوازشش مى‌دهد و بچه شير هم پس از اين كه بزرگ شد به سگ ماده كه برايش مادرى كرده احترام مى‌گذارد و هرگز او را نمى‌آزارد.

بين مرغ هوا و خرس جنگل تجانسى نيست ولى اين حيوان‌ها با همديگر به بازى و تفريح مى‌پردازند و محبت خود را به همديگر ابراز مى‌كنند و به اين وسيله به ما مى‌فهمانند كه خداوند مهربان بين همه جانوران مهر و الفت نهاده و هر دارنده دل را صاحب دل كرده و تمام موجودات را به يكديگر پيوند داده است.

اى فروغ جمال تو خوبان‌

 

پرتو خوبى تو محبوبان‌

جلوه حسن تو كجاست كه نيست‌

 

جذبه عشق تو كراست كه نيست‌

همه ذرات مست عشق تواند

 

پاى كوبان زدست عشق تواند

     

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
  • عاطفه
  • عاطفه جانوران‏
  • جانوران‏
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    مريض واقعى‏
    داستانى از تواضع اميرالمؤمنين عليه السلام‏
    از على آموز اخلاص عمل‏
    حكايت زنبور و آتش نمرود
    ابن سکّیت و حق گویى
    داستانى عجيب از صبر براى خدا
    كريمى كريم‏تر از خدا نيست
    وصاياى پيامبر (صلى الله عليه وآله) به ابوذر
    تائب ، اهل بهشت است
    حکایت غضب و شهوت‏

    بیشترین بازدید این مجموعه

    اثر روضه قمر بنی هاشم بر جوان عرق خور
    ابن سکّیت و حق گویى
    نصيحت شيطان به نوح
    داستانى عجيب از صبر براى خدا
    داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
    داستانى از تواضع اميرالمؤمنين عليه السلام‏
    مريض واقعى‏
    مثل اعلاى مبارزه با نفس‏
    از على آموز اخلاص عمل‏
    اسم اعظم و اسم اصغر

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^