استاد انصاریان در سخنرانی خود در حسینیه آیتالله ابنالرضای خوانسار در ربیعالثانی 95 گفت: این که وجود مبارک امام یازدهم(ع) به شیعه سفارش میکنند «و الورع فی دینکم»، این دین به چه معناست و پیکره دین از چه حقایقی مرکب است.
وی ادامه داد: بهترین پاسخ در قرآن مجید در سوره مبارکه بقره در آیه صد و هفتاد و هفتم است که اگر کسی بخواهد دین را بشناسد و به دین معرفت پیدا کند و بداند که دین، چه حقیقتی و چه گوهری است، گوهر عرشی و ملکوتی و گوهری که تجلی وحی خداست باید در این آیه دقت کند.
استاد انصاریان تأکید کرد: خداوند متعال در ابتدای آیه میفرماید: روی کردن به این طرف و آن طرف و خود را هزینه کردن شرق عالم و غرب عالم، و یک سلسله کارهایی را به این سو و به آن سو، انجام دادن، از نظر پروردگار عالَم، نیکی و خوبی نیست، بلکه ضایع کردن عمر است، به این سو رفتن و به آن سو رفتن، برای کسی تولید منفعت در دنیا و آخرت نمیکند. این یک هزینه شدن باطل و یک هزینه شدن بیهودهای است و واقعاً اگر کسی دنبال نیکی، درستی و دنبال حقیقت میگردد، حقیقت و خوبی این است که «وَ لٰكِنَّ اَلْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّٰهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ وَ اَلْمَلاٰئِكَةِ وَ اَلْكِتٰابِ وَ اَلنَّبِيِّينَ» ﴿البقرة، 177﴾.
این مفسر برجسته قرآن کریم اظهار کرد: وجود آن انسانی، زیبایی و نیکی است که قلب او به پنج حقیقت گره غیرقابل باز شدن دارد، این گره غیر قابل باز شدن را من از یکی از آیات سوره مبارکه حجرات استفاده کردم که میفرماید: «إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ اَلَّذِينَ آمَنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتٰابُوا» ﴿الحجرات، 15﴾ این ارتباط به صورت گره باز شدنی نباشد. چون ارتباطی که گره آن را بشود با گناه و با معصیت و با این سو و آن سو رفتن باز کرد، این ایمان نیست.
استاد انصاریان یادآور شد: برّ وجود انسان، «من آمن بالله و الیوم الاخر و الملائکه و الکتاب و النبیین» است، احتمالاً پروردگار میخواهد بگوید چنین انسانی که دلش گره غیر قابل باز شدن با این پنج حقیقت دارد، این باید سرمشق شما باشد و وجود او حجت را به شما تمام میکند و پیامش هم این است که من هم مثل شما یک انسانم، در دنیا هم زندگی کردم یا میکنم، زن دارم، بچه دارم، رفت و آمد دارم ولی با این پنج حقیقت گره غیر قابل باز شدن خوردم.
این مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: نمیدانم برادرانم به خصوص عزیزانی که اهل تبلیغ هستند، با اصحاب سیدالشهدا(ع) چقدر آشنایی دارند. من در این زمینه کتابهای زیادی را دیدم ولی به نظر خودم شاید این نظر، نظر جامعی نباشد، بهترین کتاب برای شناخت این هفتاد و دو نفر، کتاب «عنصر شجاعت» است که نویسندهاش یک مجتهد، یک حکیم و ادیب و یک آگاه به علوم روز، مرحوم حاج میرزا خلیل کمرهای است که شصت سال پیش این کتاب نوشته شد و یک چاپ هم بیشتر نخورد و دیگر در بازار نبود و پیدا هم نمیشد.
وی افزود: خداوند مهربان با لطف حضرت سیدالشهدا(ع) به من منت گذاشت و این توفیق را داد که این کتاب هفت جلدی را با یک فهرست کامل جامع که شد هشت جلد و با نشان دادن تمام مدارک مطالب هفت جلد، دو بار و هر بار در دو هزار دوره چاپ کردم، خیلی هم استقبال شد و یکی از مراجع بزرگ فعلی، نامه خیلی مهمی را برای زنده کردن این کتاب به من نوشتند. البته من توقع تعریف و پاداش برای این کتاب از کسی نداشتم، من وقتی که از وارث ایشان اجازه چاپ خواستم، همه خانوادهشان استقبال کردند و به من گفتند ایشان این کتاب را در مدت بیست سال، از دوازده شب، نماز شب را میخواند و مینشست برای نوشتن و در این بیست سال هم، خانواده میگفتند گاهی نصف شب، از صدای گریه شدید، ما از خواب بیدار میشدیم.
این مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به شجاعت هفتاد و دو یار امام حسین(ع) اظهار کرد: عدهای از این هفتاد و دو نفر، زمان پیغمبر اسلام(ص) را درک کرده بودند اما تعدادشان کم است و یک عدهای بعد از پیغمبر را درک کردند، یک عدهای هم زمان امیرالمؤمنین(ع) به دنیا آمدند و یک عدهای هم بعد از شهادت امیرالمؤمنین متولد شدند. این هفتاد و دو نفر، زندگیشان در امواج بسیار خطرناک حکومت بنی امیه بود که حکومت قتل، تهدید، ترغیب به مادیگری، حکومت لائیک، حکومت بیدینی، حکومت کفر، حکومت شرک، و حکومت نفاق بود.
وی ادامه داد: یکی از این پنج حقیقت، «آمن بالله» است. این آمن به فارسی یعنی باور و باور یقینی و باور بیشک، و باور بیاضطراب، نه اینکه علم به خدا داشته باشند، علم به خدا را که انیشتین و نیوتن هم داشتند و در کتابهایشان هم ذکر کردند. مقالاتی که نیوتن یا انیشتین نوشتهاند را من دیدم، آنها میگویند که بیبرو برگرد، عالَم یک کارگردان عالِم حکیم و ناظم توانمندی دارد، یعنی ما عالِم به این حقیقت هستیم، علم، علم است، کاری صورت نمیدهد، یک تصویری روی دل است و نقشی روی نفس است ولی باور به معنای مشاهده قلبی است. «آمن الرسول بما انزل الیه» نه به این معنای معمولی، بلکه ایمان یقینی، ایمان شهودی، ایمان کشفی و یک باوری است که این باور از هیچ خطری زخم نخورده است، یعنی صلابت این باور در حدی باشد که تیر هیچ حادثهای به آن کارگر نباشد و انسان کنار خدا بایستد و هر پیشامدی هم که برایش آمد، شامل پیشامدهای تلخ اقتصادی، اجتماعی، شخصیتی، خانوادگی، از جا در نرود و در کنار خدا میدان را از توحید خالی نکند.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم یادآور شد: این ایمان به خدا باید همراه با شناخت صفات پروردگار هم باشد که این صفات را وحی معرفی میکند. انبیاء الهی تبلیغ کردند و شما هزار تا از آن به آسانی در اختیارتان است. دعای جوشن کبیر، این شناسنامه اوصاف پروردگار مهربان عالم است و باور یک چنین خدایی که امامان ما این آگاهان بینظیر عالم در دعای جوشن کبیر به ما معرفی کردند، این صفات حق است.
استاد انصاریان با بیان اینکه مردم ارتباط قلبی چندانی با جوشن کبیر ندارند، عنوان کرد: جوشن کبیر باید برای شیعه کتاب درس باشد، نه کتاب خواندن سه شب احیا که به شخصی ساعت بدهند و بگویند چهل و پنج دقیقه وقت داری دعا را بخوانی و بروی، اینقدر هم به تو میدهیم، این دعا برای این نظام داده نشده است بلکه این دعا، درس معرفتی برای شناخت کمالات حق و برای شناخت صفات حق است تا صفات خدا را باور کنند، یعنی یک معرفت قابل قبول و یک معرفت اثرگذار باشد. این خیلی مهم است که اگر ایمان من به پروردگار، اثرگذار نباشد، یقین بدانید ایمان نیست.
این مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: آدم باید ایمانی داشته باشد که ایمان اثرگذار باشد، نه اینکه پروردگار در زوایای قلب آدم حبس و بیکار باشد، آن ارتباط باید ارتباط زنده، فعال و ارتباط کارکردی باشد و بتواند برای آدم کسب رضایت خدا و قرب خدا، لقاء خدا و آخرت خدا را در پی داشته باشد، این به معنای ایمان است.
منبع : پایگاه عرفان