فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

پیدایش تصوف

پیدایش تصوف

بعضی از "متصوفه" سعی دارند تاریخ خود را به آغاز اسلام برسانند، وحتی به اصطلاح "خرقه" را از علی (ع) بگیرند!!!

و سلمان و ابوذر و مقداد را از مشایخ خویش بشمرند.

اما در تاریخ اسلام هیچ شاهدی بر وجود این ادعا ها نیست.

بلکه مدارک روشنی در دست داریم که تصوف از "قرن دوم هجری" از خارج مرزهای اسلام، از اقوامی مانند هندوها، و یونانیان، و مسیحیان به مرزهای اسلام نفوذ کرد، و با معتقدات اسلامی آمیخته شد، و به شکل یک فرقه ی التقاطی در آمد.

  

نقد تصوف

انگیزه های گرایش به تصوف

 1- گرایش های شدید مادی:

 لذا میبینیم هر زمان اقبال به مادیات در جوامع اسلامی اوج گرفته و پس از مدتی مردم سر خورده شده اند بازار تصوف گرم شده است.

2- اسلام منهای روحانیت:

 تصوف، همیشه روحانیت را کنار زده، و زمام امر خود را به دست پیر و مرشد و ولی و قطب می سپارد، که غالبا غیر روحانی هستند.

3- آزادی عمل:

 بسیار کسانی هستند که، میخواهند دارای مذهبی باشند، و از طرفی هم آزاد باشند، در اینجا این افراد به سراغ فرقه و مذهبی می روند که بیشتر آنها را به سیر درون و باطن سوق دهد، و همچون تصوف زیاد به ظواهر شرع مقید نمی کند.

4- تلاشهای استعمار:

 جای پای استعمار در تاریخ تصوف به خوبی نمایان است، مخصوصا در عصر و زمان ما.

چون صوفیان درون گرا هستند و به برون کاری ندارند، و در تعلیمات آنها مسائلی مانند جهاد، قیام، و مبارزه با ستمگران وجود ندارد، بلکه به عکس آنها فقط خزیدن در خانقاه، و چشم بستن بر جهان ظاهر را قائلند، کاملا با منافع استعمار سازگار است.

 


در رابطه با خاستگاه تصوف و صوفی گری

سید حسین نصر می نویسد: «در حقیقت بُعد باطنی اسلام، ...در فضای تسنن، تقریبا به طور کامل با تصوف ارتباط یافته... و میتوان گفت باطنی گرایی اسلامی یا عرفان(gnosis) به صورت تصوف در میان اهل سنت تبلور یافته».1

همو در جای دیگر می گوید: «تصوف دارای شریعت(مذهب فقهی ویژه) نیست و سلوکی روحانی است که در کنار یکی از مذاهب فقهی از قبیل مالکی یا شافعی مورد عمل قرار می گیرد.»2

 به تصریح منابع معتبر تصوف، صوفیان ابتدایی همگی از اهل سنت بوده و گاه حتی در یکی از مذاهب اهل سنت صاحب فتوا بوده اند.3

 

چرا صوفیه نام خانقاه را به حسینیه تغییر داد؟

صوفیه در اوایل اسلام در مساجد به برگزاری مجالس خود می پرداختند و با گذشت زمان و ظهور بدعت های گوناگون از سوی فرقه های مختلف، اقطاب صوفیه ناچار شدند فقرای خود را از مسجد و علمای دین دور کنند تا در خانقاه به توجیه بدعت های خود بپردازند.

 از آنجا که فرقه صوفیه پس از انقلاب اسلامی ایران با بصیرت دینی عموم مردم مواجه شد برای توجیه مکان عبادت خود و چرایی جدا شدن فقرا از مساجد، نام خانقاه را به حسینیه تغییر دادند تا همچنان از عشق و محبت مردم به اهلبیت عصمت و طهارت استفاده ابزاری کنند.

 استفاده از کلمه حسینیه به جای خانقاه در میان دراویش در حالی است که کاشی کاری و تزئینات و اشعار مدح اقطاب که به روی دیوارهای محل اجتماعشان نصب شده دقیقا نمایانگر ماهیت خانقاه را دارد و هیچ شباهتی به حسینیه ندارد.

با رجوع به خانقاه های فرقه سیاسی صوفیه در کمال تعجب با تابلو حسینیه مواجه می شویم که این امر تنها برای سرپوش گذاشتن اعمال و افکار انحرافی این فرقه است، تا از این طریق هجمه وارده را خنثی کنند.

 نورعلی تابنده قطب فعلی فرقه سیاسی صوفیه چندی قبل به اعتراف خانقاه بودن مکان عبادی فرقه خود می پردازد و بیان می کند: از ده ها سال پیش درصدد بودیم که در مسجد مجلس بگذاریم ولی آقایان اجازه ندادند. ناچار این مجالس را باید در در محلی بگذاریم، از این رو می بینیم که خانقاه مورد استفاده قرار می گیرد.

هرگز به دو طرف چشمتان یک چشم بند نگذارید که فقط یک نقطه را ببینید و آن هم ایراد گرفتن باشد و بعد برای ایرادات خود دلیل پیدا کنید بلکه بروید ببینید چرا خانقاه درست شد!

با توجه به اعتراف دو سال قبل این قطب سیاسی چرا هنوز سر در خانقاه های این فرقه از کلمه حسینیه استفاده می شود جای تامل است!

 

خانقاه کجاست؟

 با بررسی معانی خانقاه در کتب تاریخی متوجه می شویم که محل اجتماع صوفیان از قدیم خانقاه بوده است:

خانقاه معرب خانگاه، محل زندگی و تجمع صوفیان است و برخی گویند، نخستین بار امیری نصرانی در رمله شام آن را برای صوفیان ساخت.

دو اصل در بنای خانقاه نقش دارند یکی شباهت به اصحاب صفه و دیگری دعوت و تبلیغ و اجتماعاتی که لازمه تحزب و فرقه بندی است.

----------------------------------------------

منابع:

 1 . سید حسین نصر : آموزه های صوفیان از دیروز تا امروز، ترجمه دکتر حسین حیدری، محمد هادی امینی ص 164

 2 . سید حسین نصر : آموزه های صوفیان از دیروز تا امروز، ترجمه دکتر حسین حیدری، محمد هادی امینی ص168

 3 . رک : جامی : نفحات الأنس، سلمی : طبقات الصوفیه و دیگر رجال نگاری های متصوفه. ضمن آنکه تصریح آثار اصلی صوفیه همچون اللمع سراج و التعرف کلابادی و رساله ی قشیریه و ... به این مسئله گواه ماجراست.

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عقل و عشق در تصوف(2)
تصوف و عرفان
تصوف در ادامه حیات خود به فرقه های مختلف و ...
فرآیند عوام فریبی فرقه‌ی نعمت اللهی (1)
بدعت بودن یا نبودن عشریه در تصوف
آشنایی با فرقه های آمریکایی
عقل و عشق در تصوف(1)
تشیع و تصوف
تحلیلی ازتصوف سنتی (1)
تحقیقی در تصوف

بیشترین بازدید این مجموعه

عقل و عشق در تصوف(2)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^