پيش درآمد
ابعاد شخصيتى معصومان عليهم السلام از جمله امام سجاد عليه السلام چنان گسترده است كه در هر بعدى از نيازهاى بشرى مى توان الگوى كاربردى، ارائه و تشنگان هدايت را از سرچشمه هاى فضائل آنان سيراب كرد. بى شك يكى از مشخصه هاى بشر از آغاز خلقت تاكنون - و قطعا تا پايان جهان - زندگى جمعى اوست; اجتماعى كه در آن هر كس براساس استعدادها و نحوه برخوردارى از امكانات، موقعيتى مى يابد و در تعامل با ديگران نيازمندى هاى خود را رفع مى كند و در مقابل آن، نيازهاى ديگران را برطرف مى سازد. اعضاى جامعه بشرى - كه ما هم عضوى از آن هستيم - هيچ كدام به تنهايى توان رفع نيازهاى ضرورى براى تداوم حيات را ندارند. از اين رو با رو آوردن به «زندگى جمعى » هر كدام بنابر استعداد و توان خود، بخشى از نيازهاى ديگران را تامين مى كند تا در برابر، آنان هم نيازهاى وى را رفع كنند. امام سجاد عليه السلام به خوبى مى دانست كه بى نياز مطلق، خداست و غير او، همه به هم نيازمندند. لذا وقتى شنيد مردى مى گويد: خدايا! مرا از خلق خود بى نياز كن. فرمود:
«ليس هكذا، انما الناس بالناس ولكن قل: اللهم اغننى عن شرار خلقك (1); اين گونه نيست، مردم به مردم نيازمندند. اما بگو: خدايا! مرا از مردم بد كيش بى نياز كن.»
به اين دليل ما بايد به يك حقيقت مهم و در عين حال فراموش شده توجه كنيم و آن، حقى است كه جامعه (و افراد آن) به دليل ايفاى نقش در تداوم زندگى ما دارند. و اين، همان حقى است كه امام زين العابدين عليه السلام در كنار دو حق ديگر (حق خدا و حق خود) در رساله حقوق از آن ياد مى كند و حقوق گروههايى مثل رهبران، زيردستان، خويشان، نيكوكاران و توده هاى مردم مانند همسايه، رفيق، شريك، سائل و نيازمند و حتى حقوق اموال و... را تذكر مى دهد. و از همين جايگاه است كه انسانها جهت اداى اين حقوق موظف به «خدمت » به هم هستند. در واقع اسلام با اين ديد دقيق و عميق، خاستگاه «خدمت به خلق » را «حق خلق » مى داند و معتقد است مردم بايد خادم هم باشند چون به گردن هم حق دارند.
اين حق گاه چنان روشن است كه مردم را به پاسخگويى متقابل وادار مى كند، مانند حق پدر، معلم، و گاه به واسطه و پنهان است مانند حق نيازمندان، مستضعفان و... كه با دقت در زنجيره اجتماع مى توان حقوق آنها را نسبت به خود كشف كرد و آنگاه است كه خدمت به آنان نيز ضرورى مى شود.
درك اين تحليل وقتى راحت تر خواهد شد كه بدانيم مردى از امام زين العابدين عليه السلام درباره «حق معلوم » در آيه شريفه «والذين فى اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم » (2) سؤال كرد و امام فرمود: «حق معلوم، چيزى است كه شخص از مال خود بيرون مى كند و آن غير از زكات و صدقه واجب است.» آن مرد پرسيد: با اين مال چه بكند؟ امام فرمود: «با آن صله رحم مى كند و به ضعيفان كمك مى نمايد و رنج ايشان را برطرف مى سازد و يا به برادر دينى اش محبت مى كند و گرفتارى او را برطرف مى سازد.» (3)
امام سجاد عليه السلام با تعابير ديگر نيز اين پيوند و علقه اجتماعى بشر به هم را يادآور و «حق خدمت » ناشى از آن را هم متذكر مى شود. از جمله با عنوان «برادرى مردم » چنين مى فرمايد: «بئس الاخ يرعاك غنيا و يقطعك فقيرا(4); بد برادرى است كه در وقت توانگرى به تو توجه دارد و در وقت نيازمندى از تو مى برد.»
براساس برادرى دينى و اجتماعى، مؤمنان موظف به رعايت و خدمت به هم هستند و ترك وظيفه امرى مذموم شمرده مى شود و به معناى ضايع كردن حقوق ديگران است.
در اين مجموعه موضوعات زير تبيين خواهد شد:
1 - آثار خدمت به خلق
2 - آثار ترك خدمت
3 - دعاى توفيق خدمت به خلق
4 - دعوت و تشويق به خدمت رسانى
5- بايسته هايى براى خدمت شايسته
آثار خدمت به خلق
از نگاه امام سجاد علیه السلام خدمت به خلق، هم اثر دنیایى دارد و در معادلات اجتماعى تاثیرگذار است و هم داراى آثار اخروى است. نمونه هایى از هر دو گروه را مرور مى كنیم.
الف: آثار خدمت در دنیا
یارى مردم
طبیعى ترین اثر خدمت، یارى مددجو و گیرنده خدمت است. امام سجاد علیه السلام مى فرمود: «در دنیا هیچ چیز یارى دهنده تر از نیكى به برادران نیست.» (5)
بقا و فزونى نعمت
«لینفق الرجل بالقصد و بلغه الكفاف و یقدم الفضل منه لآخرته. فان ذلك ابقى للنعمة و اقرب الى المزید من الله تعالى و انفع فى العاقبة; (6) انسان باید به مقدار اعتدال و به قدر كفاف خرج كند و زیادى اش را براى آخرت بفرستد. زیرا چنین رفتارى باعث بقاى بیشتر نعمت گشته و به فزونى نعمت از جانب خدا نزدیك تر و در عاقبت سودمندتر است.»
آقایى و بزرگى در دنیا
«سادة الناس فى الدنیا الاسخیاء و سادة الناس فى الآخرة الاتقیاء; (7) سروران مردم در دنیا، سخاوتمندان و در آخرت، پرهیزگاران هستند.»
«گرامى ترین انسانها نزد مردم، كسى است كه زیاد خیرش به آنها برسد و نیازى به آنها نداشته باشد و...» (8)
سرور قلبى خدمت رسان
«الكریم یبتهج بفضله و اللئیم یفخر بملكه; (9) شخص كریم با بخشندگى خود شادمان است و فرومایه به ثروتش مى بالد.»
ب: آثار خدمت در آخرت و نتایج معنوى
امام سجاد علیه السلام در روایاتى متعدد به آثارى چون: افزایش درجه خدمت رسانان در آخرت (10)، آمرزش گناهان (11)، یاور روز تنگدستى (قیامت) (12)، مقامات و قصرهاى بهشتى (13)، پوشش در آخرت (14) و... (15) تصریح مى كند.
جهت اختصار، تنها به روایتى از آن حضرت كه شرح جامع از آثار اخروى خدمت را بیان مى نماید، توجه مى كنیم: ابوحمزه ثمالى از امام على بن الحسین علیه السلام چنین نقل كرد:
«من قصى لاخیه حاجة فبحاجة الله بدا... ; كسى كه یك حاجت برادرش را برآورد خداوند صد حاجت او را برآورد. كسى كه اندوهى را از دل برادرش بردارد، خداوند اندوه روز قیامت را از او برطرف سازد; هر قدر هم كه زیاد باشد. و هر كس برادرش را كه در مقابل ستمكار قرار گرفته است، یارى دهد، خدا او را هنگام عبور از صراط یارى مى كند، در وقتى كه قدمها مى لغزد. و كسى كه به دنبال نیاز برادر مؤمنش برود و با برآوردن حاجتش او را شاد كند، چنان است كه رسول خدا را مسرور كرده است. و هر كس او را سیراب كند، خدا او را از شراب سر به مهر بهشتى سیراب مى سازد. و هر كس گرسنگى او را با طعام برطرف كند، خدا او را از میوه هاى بهشتى سیر مى كند. و هر كس برهنگى او را بپوشاند خدا او را با جامه هاى زربافت و حریر مى پوشاند. و اگر با اینكه برهنه نیست، او را لباسى بپوشاند، پیوسته در حفظ خدا است تا هنگامى كه نخى از آن جامه بر تن او باشد. و كسى كه كار مهم برادرش را كفایت كند، خداوند پسران بهشتى را خدمتگزار او مى سازد. و كسى كه او را بر مركبى سوار كند، خدا او را در قیامت بر ناقه اى بهشتى سوار مى كند كه فرشتگان به آن مى بالند. و هر كس مؤمنى را هنگام مردنش دفن كند، گویا او را از ولادت تا مرگ پوشانده است. و هر كس او را همسرى دهد كه مایه انس و آرامش باشد، خداوند براى او در قبر مونسى به شكل محبوب ترین افراد خانواده اش قرار مى دهد. و كسى كه برادر مؤمن بیمارش را عیادت كند، فرشتگان دور او را مى گیرند و دعا مى كنند تا وقتى كه از آنجا بیرون رود و به او مى گویند: «خوشا به حالت و بهشت گوارایت!» به خدا سوگند برآوردن حاجت مؤمن در پیشگاه خدا محبوب تر از دو ماه روزه پى در پى با اعتكاف آن دو ماه در ماه حرام است.» (16)
چنان كه مشاهده مى شود، امام سجاد علیه السلام در شرح آثار معنوى و اخروى خدمت به مؤمن، انواع متنوعى از خدمت را هم برشمرده است; از خدمت مالى تا آبرویى و از خدمت روحى تا غریزى و این، نشانگر آن است كه خدمت در تمام ابعاد آن مورد توجه است و تنها در امور اقتصادى و كمكهاى مادى به نیازمندان خلاصه نمى شود.
آثار ترك خدمت
پشیمانى، نزول بلا، پرده درى
ابوخالد كابلى مى گفت: شنیدم كه امام زین العابدین علیه السلام مى فرمود: «... الذنوب التى تورث الندم.... ترك صلة القرابة حتى یستغنوا... و الذنوب التى تنزل البلاء ترك اغاثة الملهوف و ترك معونة المظلوم... و الذنوب التى تكشف الغطاء... ترك التقرب الى الله عزوجل بالبر و الصدقة... و قساوة القلوب على اهل الفقر و الفاقة و ظلم الیتیم و الارملة و انتهار السائل و رده باللیل... ; (17) از گناهانى كه پشیمانى به بار مى آورد... ترك صله رحم به حدى كه احساس خویشاوندى نكند... از گناهانى كه باعث نزول بلا مى شود، به فریاد مظلوم نرسیدن و كمك نكردن به ستمدیدگان است... از گناهانى كه پرده حیا را مى درد... نزدیك نشدن به خداى عزوجل با نیكوكارى و صدقه و سنگدلى بر اهل فقر و تهیدستان و ستم به یتیم و بیوه زنان و دست رد به سینه سائل زدن هنگام شب است.»
نزول بلایى مثل یعقوب
امامى كه دیدگاهش این باشد كه خداوند هیچ سائلى را باز نمى گرداند «یا من لایرد سائله و لایخیب آمله... (18)، اى خدایى كه سائلى را برنمى گرداند و آرزومندى را ناامید نمى كند. اى آن كه درگاهش به روى درخواست كنندگان باز و پرده درش از مقابل امیدواران برداشته است...» خود نیز در برخورد با نیازمندان مى كوشد چنین صفتى را كسب كند. از این رو ابوحمزه ثمالى (ثابت) مى گفت: روز جمعه اى نماز صبح را با امام زین العابدین علیه السلام به جا آوردم. امام به سوى منزل رفت. من هم با ایشان بودم. وقتى به منزل رسیدیم، یكى از خادمه ها را صدا زد و فرمود: «امروز روز جمعه است; هر نیازمندى آمد، مبادا رد كنید.» من گفتم: هر سائلى كه مستحق نیست! فرمود: «اى ثابت! از آن مى ترسم كه یكى مستحق باشد و ما به او چیزى ندهیم و رد كنیم و به خانواده ما چیزى فرود آید كه به یعقوب و خانواده اش نازل شد. اطعامشان كنید.» (19)
نشانه بخل
امام سجاد علیه السلام مى فرمود: «از پروردگارم شرم دارم كه یكى از برادرانم را ببینم و از خدا براى او بهشت را بخواهم اما از دادن درهم و دینار، بخل ورزم كه وقتى قیامت شود، به من گفته شود: اگر بهشت مال تو بود، در دادن آن به مراتب بیشتر از دادن مال، بخل مى ورزیدى.» (20)
نیامرزیدن همیشگى
امام سجاد علیه السلام فرمود: «من بان شعبانا و بحضرته مؤمن جائع طاو قال الله عزوجل: ملائكتى اشهد كم على هذا العبد اننى امرته فعصانى و اطاع غیرى وكلته الى عمله و عزتى و جلالى لا غفرت له ابدا; (21) كسى كه سیر بخوابد و در كنار او مؤمنى گرسنه باشد، خداى متعال به فرشتگان مى فرماید: نگاه كنید به این بنده ام كه من امر كردم ولى فرمان نبرد و غیر مرا اطاعت كرد. پس من هم او را به عملش واگذاشتم. سوگند به عزت و جلالم هرگز او را نمى آمرزم.»
«من كان عنده فضل ثوب فعلم ان بحضرته مؤمنا محتاجا الیه فلم یدفعه الیه اكبه الله عزوجل فى النار على منخریه (22) ; كسى كه لباس اضافى داشته باشد و بداند در اطرافش مؤمنى به آن نیاز دارد و ندهد، خدا او را به رو در آتش مى اندازد.»
دعاى توفیق خدمت به خلق
امام سجاد علیه السلام با توجه به ثواب فراوان و آثار دنیوى و اخروى خدمت به خلق، همواره دست به دعا برمى داشت و توفیق خدمت را از درگاه الهى خواستار مى شد.
از جمله آنها این دعاهاست:
«اللهم صل على محمد و آله و... اجر للناس على یدى الخیر و لاتمحقه بالمن; (23) خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و... به دست من كارهاى خیر را براى مردم جارى كن و چنان كن كه با منت گذاردن باطل نسازى ».
«اللهم صل على محمد و آله و احجبنى عن الشرف و الازدیاد و قومنى بالبذل و الاقتصاد و علمنى حسن التقدیر و اقبضنى بلطفك عن التبذیر و اجر من اسباب الحلال ارزاقى و وجه فى ابواب البر انفاقى... اللهم حبب الى صحبة الفقراء و اعنى على صحبتهم بحسن الصبر... ; (24) خدایا! بر محمد و آل او صلوات بفرست و مرا از اسراف و ولخرجى بر كنار دار و راه بذل و بخشش بر مستمندان، با میانه روى و اعتدال در مصرف را به من نشان بده. و خوب اداره كردن زندگى را به من بیاموز. و به لطف و كرمت از تجمل و اسراف بازم دار. و وسایل روزى مرا از راه حلال فراهم كن. و مرا به انفاق در راه خیر موفق بدار;... خدایا! مصاحبت با فقیران را برایم دوست داشتنى ساز و به همنشینى و شكیبایى با آنان یاریم كن.»
«اللهم صل على محمد و آله و حلنى بحلیة الصالحین و البسنى زینة المتقین فى... السبق الى الفضیلة و ایثار التفضل... ; (25) خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و جان مرا به زیور بندگان شایسته ات بیاراى. و بر من لباس تقوا بپوشان تا بتوانم در راه فضل و كمال از دیگران پیش بیفتم و زیادى مالم را به مستمندان، ایثار كنم...»
دعوت و تشویق به خدمت رسانى
حضرت زین العابدین علیه السلام كه چنین مشتاقانه از خداوند توفیق براى خود مى خواهد، دیگران را نیز متوجه این وظیفه اجتماعى و دینى مى سازد و با برشمارى ثوابهاى زیاد آن، مؤمنان را براى خدمت رسانى بیشتر به هم برمى انگیزد. برخى از تلاشهاى حضرت در تبلیغ و ترویج این سنت حسنه را مرور مى كنیم:
اهل خیر شوید
امام سجاد علیه السلام به فرزندش امام باقر علیه السلام مى فرمود: «افعل الخیر الى كل من طلبه منك فان كان اهله فقد اصبت موضعه و ان لم یكن باهل كنت انت اهله; (26) هر كس از تو انجام كار خیرى را خواست، برایش انجام بده; اگر اهلش بود، درست عمل كردى و گرنه تو خود اهل خیر شده اى.»
در تفسیر آیه 15 سوره توبه «... و یقبل التوبة عن عباده و یاخذ الصدقات » ; «توبه بندگان را مى پذیرد و صدقات را مى گیرد.» محمد بن مسلم از امام صادق، از امام سجاد علیهما السلام نقل كرد: «در پیشگاه خدا تعهد مى كنم كه صدقه به دست بنده خدا نمى رسد مگر آنكه پیش از آن در دست خدا قرار بگیرد.»
آن حضرت هر گاه مى خواست صدقه بدهد، اول آنچه را در دست داشت، مى بوسید و مى بویید، سپس به دست فقرا مى داد و مى فرمود: «براى هر چیزى فرشته واسطه اى هست، جز صدقه كه بى واسطه به دست خدا مى رسد.» (27)
خوش به حال انفاق گران!
ابوحمزه ثمالى مى گوید: امام على بن الحسین علیه السلام فرمود: «طوبى لمن طاب خلقه و طهرت سجیته و صلحت سریرته و حسنت علانیته و انفق الفضل من ماله و امسك الفضل من قوله و انصف الناس من نفسه (28) ; خوش به حال كسى كه خویى خوش و درونى پاكیزه و نهادى شایسته و ظاهرى آراسته دارد; زیادى مالش را انفاق مى كند و سخن بیهوده را ترك مى كند و با مردم منصفانه رفتار مى نماید.»
درجه خود را ارتقا دهید!
آن حضرت خطاب به شیعیان مى فرمود: «اى شیعیان ما! بهشت دیر یا زود از دست شما نمى رود اما براى ارتقاى درجات آن كوشش كنید و بدانید میان شما بالاترین درجات و زیباترین كاخها و سراها و بناها در بهشت از آن كسانى است كه در پاسخ دادن به نداى مؤمنان نیكوتر باشند و همدردیشان با فقراى مؤمن بیشتر باشد. بدانید خداوند گاهى یكى از شما را به سبب یك سخن پاك كه با برادر تنگدستش بگوید، بیشتر از مسافت یك صد هزار سال كه با گامهایش بپیماید، به بهشت نزدیك مى كند، اگر چه از عذاب شدگان به آتش جهنم باشد. پس نیكى كردن به برادر خود را كوچك نشمارید زیرا آن نیكى، روزى براى شما سودمند است كه هیچ چیز جایش را نمى گیرد.» (29)
اطعام نیازمندان
ابوحمزه ثمالى مى گفت: على بن حسین علیه السلام مى فرمود:
«هر كس مؤمنى را تا حد سیر شدن غذا بدهد، جز خدا كسى از پاداش اخروى آن خبر ندارد; نه فرشته مقرب و نه پیامبر مرسل. (بعد فرمود) از چیزهایى كه سبب آمرزش مى شود، غذا دادن به فرد مسلمان گرسنه است (و بعد این آیه را تلاوت كرد: ) «او اطعام فى یوم ذى مسغبة یتیما ذا مقربة او مسكینا ذا متربة » (30) ; یا اطعام دادن در روز گرسنگى به یتیمى از خویشان یا به تنگدستى نیازمند.» (31)
نمونه هایى براى خدمت
خدمت، اقدامى است كه به خاطر اداى حقوق متقابل (مستقیم یا با واسطه) انجام مى شود و گستره اى به وسعت تمام عوامل دخیل در جامعه بشرى دارد; از انسان تا خدا و از حیوان تا جهان طبیعت. فهرست رساله حقوق امام سجاد علیه السلام را به یاد آوریم تا به وسعت این گستره، عمیق تر بنگریم;
«1 - حق خدا (تمام حقوق از آن ناشى مى شود) 2 - حق خود (الف: جوارح: زبان، گوش، چشم، پا، دست، شكم، فرج; ب: افعال و كارها: نماز، روزه، صدقه، قربانى،) 3 - حق ائمه (رهبر حكومت، معلم، مالك، همسر، خدمتگزار) 4 - حق خویشاوندان و... (مادر، پدر، فرزند، برادر، منعم، (دهنده نعمت آزادى)، آزادكرده، نیكى كننده، اذان گو، پیشنماز، همنشین، همسایه، رفیق، شریك، مال، طلبكار، دوست معاشر، مدعى، فرد مورد ادعا، مشورت كننده، مشورت دهنده، نصیحت خواه، نصیحت كننده، بزرگتر، كوچكتر، سائل، فرد درخواست شونده، فرد خشنود كننده، توده مردم، اهل ذمه) از بین 50 مورد، ما به چند مورد اشاره مى كنیم كه امام سجاد علیه السلام در مورد خدمت به آنها رهنمودى ارائه فرموده اند.
نوع خدمت به سائل (نیازمندان)
«حق السائل فاعطاؤه اذا تهیات صدقة و قدرت على سد حاجته والدعاء، له فیما نزل به و المعاونة له على طلبته و ان شككت فى صدقه و سبقت الیه التهمة له و لم تعزم على ذلك لم تامن ان یكون من كید الشیطان اراد ان یصدك عن حظك و یحول بینك و بین التقرب الى ربك فتركته بستره و رددته ردا جمیلا و ان غلبت نفسك فى امره و اعطیته على ما عرض فى نفسك منه فان ذلك من عزم الامور; حق سائل آن است، كه اگر صدقه اى آماده دارى، به او بدهى و اگر توان برآوردن نیاز او را دارى، برآورى و براى گرفتاریش دعا كنى و به خواسته اى كه دارد، به او كمك كنى و اگر در راستگویى او تردید كنى و زود او را متهم كنى، در صورتى كه یقین ندارى، بعید نیست كه شیطان مى خواهد تو را فریب داده و از اجر و ثواب بى بهره كند و تو را از نزدیكى به خدا باز دارد; در این صورت، آبروى او را حفظ كن و با روى خوش او را از خود دور كن. اما اگر بر نفس خود غلبه كنى و على رغم چیزى كه در دلت گذشته، به او كمك كنى، از امور مهم و حاصل اراده استوار است.» (32)
حق مال; صرف در راه خدمت
«و اما حق المال فان لا تاخذه الا من حله و لا تنفقه الا فى حله و لا تحرفه عن مواضعه و لا تصرفه عن حقائقه و لا تجعله اذا كان من الله الا الیه و سببا الى الله و لاتؤثر به على نفسك من لعله لا یحمدك و بالحرى ان لا یحسن خلافته فى تركتك و لا یعمل فیه بطاعة ربك فتكون معینا له على ذلك او بما (احدث فى مالك) احسن نظرا لنفسه فیعمل بطاعة ربه فیذهب بالغنیمة و تبوء بالاثم و الحسرة و الندامة مع التبعة و لاقوة الا بالله; اما حق مال آن است كه جز از راه حلال به دست نیاورى و به جز راه حلال خرج نكنى و مبادا بى مورد در غیر راه هاى درست به كار ببرى و چون مال از آن خداست، نباید جز در راه خدا و جایى كه وسیله تقرب به اوست، به كار بندى. و كسانى را كه شاید از تو تشكر هم نكنند، بر خود مقدم دار. میراث گذاردن آن را براى دیگران صحیح ندانى كه در راه نافرمانى خدا به كار برده شود و تو نیز در این گناه، كمك كار باشى و یا از تو بهتر به سود خود منظور دارد و در اطاعت خدا مصرف كند و غنیمت را او ببرد اما بار گناه و افسوس و پشیمانى با عقوبت و كیفر نصیب تو گردد. و هیچ نیرو و توانى غیر خدا نیست.» (33)
خدمت رسانى به همه
«و اما حق اهل ملتك عامة فاضمار السلامة و نشر جناح الرحمة و الرفق بمسیئهم و تالفهم و استصلاحهم و شكر محسنهم الى نفسه و الیك فان احسانه الى نفسه احسانه الیك اذا كف عنك اذاه و كفاك مؤونته و حبس عنك نفسه فعمهم جمیعا بدعوتك و انصرهم جمیعا بنصرتك و انزلتهم جمیعا منك منازلهم. كبیرهم بمنزلة الوالد و صغیرهم بمنزلة الولد و اوسطهم بمنزلة الاخ فمن اتاك تعاهدته بلطف و رحمة و صل اخاك بما یحب للاخ على اخیه; اما حقوق توده مردم آن است كه با حسن نیت و محبت و مدارا با بدیهایشان رفتار كنى و با دلجویى در صدد اصلاح حالشان برآیى. و از كسانى كه به ایشان و شما نیكى مى كنند، سپاسگزار باشى; زیرا احسان كسى نسبت به خود، در حقیقت احسان به تواست، به خاطر آنكه آزارى به تو نرسانده و زحمتى بر دوش تو ندارد و جلوى هواى نفسش را گرفته است. وانگهى همه را دعا كن و به همه كمك نما و هر كدام را در حد خود محترم شمار; بزرگترها را به منزله پدر و كوچك ترها را به منزله فرزند و میان سالها را همچون برادرت بدان. هركس نزد تو آمد، با او به مهر و محبت برخورد كن و با برادرت با رعایت حقوق برادرى، رابطه برادرانه داشته باش.» (34)
بایسته هایى براى خدمت شایسته
1 - منت نگذاشتن
«لم تمش بها على احد لانها لك، فاذا امننت بها لم تامن ان تكون بها مثل تهجین حالك منها الى من مننت بها علیه لان فى ذلك دلیلا على انك لم ترد نفسك بها و لو اردت نفسك بها لم تمتن بها على احد; به خاطر صدقه اى كه داده اى، بر كسى منت نگذارى; زیرا قدمى به سود خود برداشته اى در صورتى كه اگر منت بگذارى، در امان نیستى از اینكه روح او را آزرده و خود را معیوب كرده اى. زیرا این عمل تو دلیل آن است كه تو این كار را به خاطر خود نكرده اى، در صورتى كه اگر براى خودت مى خواستى، بر كسى منت نمى نهادى.» (35)
2 - استحكام اعتقاد قبل از خدمت
«و اما حق الصدقة فان تعلم انها ذخرك عند ربك و ودیعتك التى لاتحتاج الى الاشهاد فاذا عملت ذلك كنت بما استودعته سرا اوثق بما استودعته علانیة و كنت جدیرا ان تكون اسررت الیه امرا اعلنته و كان الامر بینك و بینه فیها سرا على كل حال و لم یستظهر علیه فى ما استودعته منها باشهاد الاسماع و الابصار علیه بها كانها اوثق فى نفسك لا كانك لاتثق به فى تادیة ودیعتك الیك; اما حق صدقه و زكاتى كه مى دهى این است كه بدانى آن، پس اندازى است نزد پروردگارت و امانتى است كه شاهد نمى خواهد. وقتى چنین باورى داشتى، بر آنچه در نهان به امانت مى گذارى، بیشتر اطمینان خواهى داشت تا آنچه آشكارا مى دهى. و خود را سزاوار خواهى دید تا آنچه را كه مى خواهى در نظر دیگران به خدا بسپارى، در نهان بسپارى و در هر حال به عنوان رازى نهفته بین تو و او باشد و حتى در این امانتى كه به او مى سپارى، از گوشها و چشمها - به دلیل اعتماد بیشتر به اینها و نه به آن جهت كه در بازپرداخت امانت به خدا اعتماد ندارى - به عنوان شاهد و گواه پشتیبانى نخواهى.» (36)
3 - خدمت به تناسب توان
«ان من اخلاق المؤمن الانفاق على قدر الاقتار و التوسع على قدر التوسع و انصاف الناس من نفسه... ; (37) از اخلاق مؤمن انفاق به قدر توان، توسعه دادن به زندگى به قدر گنجایش، و رفتار منصفانه با مردم و... است.»
4 - خوش رفتارى با خدمت جویان
آن حضرت هرگاه گدایى نزدش مى آمد، مى فرمود: «مرحبا بمن یحمل زادى الى الاخرة; (38) آفرین به كسى كه بار مرا به آخرت حمل مى كند!»
5 - حسن ظن به خدمت جویان
6 - خدمت صادقانه (39)
7 - كوچك نشمردن خدمت
آن گاه كه خدمت به مردم خاستگاهى الهى داشته باشد، حجم آن مهم نخواهد بود بلكه كیفیت خدمت و رعایت خلوص و داشتن رنگ الهى، ارزشمند خواهد بود. از این روى گاه خدمت با یك نگاه و ایجاد آرامش روحى در قلب یك فرد، مى تواند خدمتى ارزشمند شمرده شود. لذا امام سجاد علیه السلام مى فرمود:
«نظر المؤمن فى وجه اخیه المؤمن للمودة و المحبة عبادة ; (40) نگاه مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى دوستى و محبت، عبادت است.»
نهایت ظرافت و دقت نظر امام سجاد علیه السلام را در این جمله ببینیم كه فرمود: «حق كسى كه خداوند او را باعث شادى تو كرده و تو را به دست او شاد كرده، این است كه اگر واقعا قصد خوشحال كردن تو را داشت، خدا را شكر كنى و به اندازه كافى از او سپاسگزار باشى و به خاطر آغاز چنین خدمتى از طرف او، متقابلا تو هم باعث خشنودى او شوى و در صدد جبران برآیى. و اگر قصد نداشت، باز خدا را شكر و سپاس گویى و بدانى از جانب خداست كه باعث شادى تو شده است و آن شخص نیز یكى از عوامل نعمتهاى خدا بر تو گردیده است. دوست بدارى و خیرخواه او باشى زیرا وسایل نعمتهاى الهى هر جا باشند، خود موجب بركت هستند، هر چند از روى قصد نباشد...» (41)
به این ترتیب، خدمتگزار نباید به حجم كار توجه كند بلكه هر نوع خدمتى را كه در توان دارد، نثار دیگران كند.
محمد عابدي
پى نوشت ها:
1. تحف العقول عن آل الرسول، ص 278.
2. معارج/24 و 25.
3. وسايل الشيعه، ج 6، ص 69.
4. زندگانى امام زين العابدين عليه السلام، عبدالرزاق موسوى مقرم، ص 316نقل ازلواقع الانوار، شعرانى، ص 28.
5. همان.
6. تحلیلى اززندگانى امام سجاد علیه السلام، قرشى، ج 2، ص 218.
7. تحف العقول، ص 409.
8. احتجاج طبرى، ص 174 (یك جلدى).
9. اعلام الدین، ص 299.
10 تا 15. زندگانى امام زین العابدین علیه السلام، مقرم، به ترتیب: ص 226، 274، 271، 275، 269 و 245. كه به ترتیب از: تفسیر برهان، ج 1، ص 44، وافى، ج 3، ص 88، مشكاة الانوار، ص 233، لئالى الاخبار، ص 214، مشكاة الانوار، ص 224 و حلیة الاولیاء، ج 3، ص 159 نقل كرده است.
16. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 325.
17. معانى الاخبار، صدوق، ص 27، ح 2 و مستدرك الوسایل، ج 12، ص 95.
18. صحیفه سجادیه، «مناجات راجین ».
19. دارالسلام، نورى، ج 2، ص 145، به نقل از تفسیر عیاشى. شرح داستان حضرت یعقوب را در آن ببینید.
20. زندگانى امام زین العابدین علیه السلام، ص 262 نقل از مصادقة الاخوان، صدوق، ص 34.
21. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 569.
22. همان، ص 568.
23. صحیفه سجادیه، دعاى 20.
24 و 25. همان، دعاى 30 و...
26. تحف العقول، ص 282.
27. تفسیر صافى، ص 223 و برهان، ج 1، ص 441 به نقل از عیاشى.
28. كافى، ج 2، ص 156.
29. تفسیر برهان، ج 1، ص 44.
30. بلد/14 - 16.
31. وافى، ج 3، ص 120، (باب اطعام مؤمن).
32. تحف العقول، ص 270.
33. همان، ص 267.
34. همان، ص 271.
35 و 36. همان، ص 259.
37. همان، ص 282 و اصول كافى، ج 2، ص 241.
38. بحار الانوار، ج 46، ص 98.
39. تحف العقول، ص 270.
40. همان، ص 282.
41. همان، ص 271.