انما تانيت بهم ليفيوا الى امرك ، و امهلتهم ثقة بدوام ملكك ... (549)
خداوند، اگر به اهل عصيان مهلت داده اى و آنان را بسرعت مجازات نكرده اى به سبب اين است كه آنان به فرمان تو بازگرداند و سر در خط اطاعت تو نهند. و البته مهلتى كه به ايشان مى دهى از آن جهت است كه مى دانى اقتدار و فرمانروايى تو هميشگى است و فرصت مجازات گنهكاران را از دست نخواهى داد.
كارآيى شفاعت ، در قيامت
از جمله مسائل عقيدتى كه در ضمن معارف گسترده صحيفه مورد توجه قرار گرفته ، مساله شفاعت به دو گونه قابل تصوير است :
1- شفاعت به معناى برخوردار شدن انسان از حمايت غير خدا براى پيشگيرى از تحقق اراده و دور ساختن عقاب الهى از خود! شفاعت به اين معنا، هم در قرآن مورد انكار قرار گرفته است و هم در روايات و بيان امام سجاد - عليه السلام -.
يومئذ لا تنفع الشفاعة الامن اذن له الرحمن (550)
يعنى : در آن روز روز قيامت هيچ شفاعت و وساطتى سود نمى بخشد مگر شفاعت كسى كه خداوند رحمان به او اجازه داده باشد تا ميان خلق و خدا واسطه شود.
امام سجاد - عليه السلام - نيز در اين باره چنين بيان داشته است :
و بيدك ، يا الهى ، جميع ذلك السبب ، و اليك المفر و المهرب ... اللهم انك ان صرفت عنى وجهك الكريم اومنعتنى فضلك الجسيم ... لم اجد السبيل الى شى ء من املى غيرك لاامر لى مع امرك ماض فى حكمك ... (551)
خداوند! تمامى عوامل و اسباب كار آمد و مؤثر به دست توست و به اراده تو مى تواند تاثير كند. تنها پناهگاه و ايمنى بخش تويى !
خداوند! اگر تو لطف و كرامت خويش را از من دريغ كنى و فضل خود را از من بازدارى ديگر راهى به سوى آرزوهايم نخواهم يافت ، جز راه تو... ! با وجود فرمان و حكم تو، در جهت منافع من فرمانى نيست ، حكم تو درباره من گذرا و نافذ است .
2- شفاعت به معناى برخوردار شدن انسان از حمايت اولياى الهى به اذن و اجازه خداوند نه در قبال خواست و اراده او.
شفاعت به اين معنا هم در قرآن مورد انكار قرار نگرفته در روايات و تعاليم معصومين امرى تحقق پذير معرفى شده است . امام سجاد - عليه السلام - نيز در مواردى متعددى به مساله شفاعت پيامبر ائمه - عليه السلام - و شفاعت اهل نجات و سعادت براى پيشگيرى از تحقق پذير معرفى شده است . امام سجاد نيز در مواردى متعددى به مساله شفاعت پيامبر - صلى الله عليه وآله -، شفاعت ائمه و شفاعت اهل نجات و سعادت براى از پادرافتادگان و اداى طاعت ، اشاعه كرده است .
شفاعت پيامبران براى امتها
اللهم اجعل نبينا صلواتك عليه و على آله يوم القيامة .. امكنهم امكن النبيين منك شفاعة . (552)
خداوند! پيامبران ما را كه درود تو بر او خاندانش باد - در روز قيامت بيش از ساير پيامبران حق شفاعت عنايت كن .
امام سجاد - عليه السلام - با اين بيان ، اصل وجود شفاعت را براى انبيا مسلم شمرده و از اين رو براى پيامبران اكرم - صلى الله عليه وآله - كه برترين انبياست ، امكان شفاعت بيشترى را آرزو كرده است .
شفاعت اهل بيت - عليه السلام - براى پيامبران
اللهم ... فانى لم آتك ثقة منى ... لا شفاعة مخلوف رجوته الا بشفاعة محمد و اهل بيته عليه و عليهم سلامك . (553)
خداوند! به من اميد شفاعت جستن از مخلوق ، رو به درگاهت نياورده ام مگر به اميد شفاعت محمد و اهل بيت او - درود تو بر پيامبر و خاندانش -.
شفاعت صالحان ، براى وابستگان خويش
اللهم و ان سبقت مغفرتك لهما فشفعهامى فى ، و ان سبقت لى بشفعنى فيهما حتى نجتمع برافتك فى دار كرامتك . (554)
خداوند! اگر بخشايش و غفران تو - قبل از من - شامل پدر و مادرم شد، پس آنها شفيع گران ، تا در پرتو لطف تو و در خانه كرمت - بهشت جاويدان - گرد هم و در كنار هم باشيم .
از اين نيايش استفاده مى شود كه هرگاه مورد غفران الهى قرار گيرد و به بهشت راه يابد مى تواند به اذن الهى براى وابستگان خود شفاعت كند.
شفاعت اعمال مؤمنان ، براى آنان
اللهم صل على محمد و آله ... صلاة تشفع لنا يوم لاقيامة .. (555)
خداوند! بر محمد و خاندان او دورد فرست ؛ درودى كه بتواند در روز قيامت شفيع ما گردد...
درود بر پيامبر - صلى الله عليه وآله - و خاندان او، يكى از اعمال شايسته مؤمنان است و امام سجاد - عليه السلام - در اين عبارتها به اصحاب و پيروان خود آموخته است كه اين عمل نيك خود مى تواند شفيع انسان در روز قيامت قرار گيرد.
سيماى انسان و فضايل انسانى در صحيفه سجاديه
مراحل پيدايش و تكامل انسان
نيايشهاى صحيفه سجاديه ، هر چند در نگاه نخست راز و نياز خلق با خالق را مى نماياند، اما اين مجموعه معرفتى همچنان كه پيامدار معارف اصولى و بيانگر عقايد ناب اسلامى است ، از پرداختن به انسان و ارزشهاى انسانى دور نمانده ، بلكه در نمودن فضايل اخلاقى ، گنجينه اى است گرانبها و پر گوهر.
امام سجاد - عليه السلام - مراحل پيدايش و تكامل انسان را چنين بيان داشته است :
اللهم و انت حدرتنى ماء مهينا من صلب متضائق العظام ... حتى اذااحتجت الى رزقك و انت حدرتنى ماء عن غياث فضلك ، جلت لى قوتا.. و لو تكلنى يا رب فى تلك الحالات الى حولى ، او تضطرنى الى قوتى لكن الحو عنى معتزلا... (556)
خداوند! من قطره اى ناچيز بودم كه تو مرا از تنگناى استخوانهاى صلب ، به صورت مايه اى بى مقدار، در فضاى كوچك رحم مادر فرو افكندى ؛ فضايى پوشيده شده در حجابها و پوششها متعدد. از آن پس دگرگونيهاى پياپى در من پديد آوردى تا آن جا كه مشكلى كامل و انسانى به خود گرفتم و اندامى بايسته و مناسب يافتم . چنان كه اين مراحل را در قرآن خويش بيان داشته اى نخست نطفه ، سپس عقله خون بسته ، پس از آن به صورت پاره گوشت و در مرحله بعد تبديل شدن به استخوان و نيز پوشيده شدن استخوانها به وسيله گوشت و پس از آن گاه راه يافتن به مرحله جديد زندگى و برخوردار شدن از جان انسانى .
در اين هنگام تن من نيازمند تغذيه و روزى تو گشت و تو در آن فضاى نهان از آنچه مادرم مى نوشيد و تغذيه مى كرد، مرا بهرهند ساختى و از آنچه او مى خورد، غذايى پديد آوردى كه متناسب با نيازهاى من باشد.
در آن ظلمتكده ناپيدا و در آن تنگناى بى آشنا، اگر مرا به خويش وانهاده بودى ، كارى از من بر نمى آمد و چاره و توانى در اختيار نداشتم ! اما فضل و لطف تو مرا تنها نگذاشت و از غذايى شايسته و متناسب مرا بهره مند ساختى .
نيروى انسانى متكى به خدا
اللهم و انك من الضعف خلقتنا، و على الوهن بنيتنا، و من ماء مهين ابتداتنا فلا حول لنا الا بقوتك ، و لا قوة لنا الا بعونك . (557)
خداوند! بناى نخستين وجود ما را مايه اى ضعيف و ماده اى سست و ناتوان قراردادى و آبى بى مقدار را آغاز پيدايش ما ساختى و اين شگفتى كار آفرينش تو است كه از كمترينان ، موجودى با كرامت و نيرومند مى آفرينى . بنابراين ما با چنين بنيادى نمى توانستيم از خويش توانى داشته باشيم و اين است كه نيروى نداريم جز به قوت و قوتى مگر در پرتو يارى و حمايتهاى تو.
فلسفه آفرينش انسان
از جمله پرسشهاى مهم انسان درباره پيدايش اين است كه هدف خداوند از آفرينش انسان چه بوده است ؟
پاسخهايى كه به اين سؤ ال داده شده ، هر كدام جهتى را بيان مى دارد و چه بسا هر كدام مساله اى را از زاويه اى مطرح كرده باشند و نه از همه ابعاد و زواياى آن .
امام سجاد - عليه السلام - نيز به فلسفه آفرينش از اين جهت اشاره كرده است كه هدف خداوند از آفرينش انسان ، نفعى نيست كه به خدا بازگردد، زيرا ذات بى نياز او، نمى تواند محتاج به مخلوقات باشد كه خود آفريده است .
استوهبك يا الهى - نفسى التى لم تخلقها لتمتنع بها من سوء او لتطرق بها الى نفع و لكن انشاتها اثباتها لقدربك على مثلها و اتجاجا به على دارى ؛
آن نفسى كه نيافريديش تا زيانى را از تو دور گرداند، يا سودى را به تو برساند! بلكه آن را پديد آوردى تا گواهى باشد بر قدرت آفرينشگرى تو و نمودى باشد از آفرينش چيزهايى كه توان آفريدن آن ها را دارا هستى .
انسان ، همواره در معرض آزمون الهى
امام سجاد - عليه السلام - پس از بر شمردن نعمتها گوناگون خداوند در آفرينش شب و روز آسايشها و منافعى كه در آنها براى آدميان قرار داده است مى فرمايد:
بكل ذلك يصلح شانهم و يبلوا اخبار هم ، و نيظر كييف هم فى اوقات طاعته و منازل فروضه ، و مواقع احكامه ، ليجزى الذدين اساوا بماعملوا، و نيظر كيف هم فى اوقات طاعته ، و منازل فروضه و مواقع احكامه ليجزى الذين اساوابماعملوا، و يجزى الذين احسنوا الحسنى . (558)
خداوند به وسيله همه اينها ((امكانات و مزاياى زندگى دنيا، رفاهى ، لذتها و تلاشها))از يك سو به زندگى انسانها سامان بخشيده و نيازهايشان را بر آورده ساخته و از سوى ديگر ايشان را مورد آزمون قرار داده است است تا عملكرد آنان را به هنگام طاعت و عبادت محك زند و موضعگيرى آنها را در قبال احكام شريعت آشكار سازد و در نتيجه اين آزمون ، بدكاران را كيفر دهد و نيك روشان را پاداشى نيك عطا كند.