فارسی
چهارشنبه 07 شهريور 1403 - الاربعاء 21 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

تساوى حقوق زن و مرد

تساوى حقوق زن و مرد

خداوند در قرآن مى فرمايد:
يا اءَيُّهَا النَّاس اتّقوا ربّكم الّذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا كثيرا و نساء(234).
((اى مردم ! از مخالفت پروردگارتان بپرهيزيد. همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد؛ و همسر او را نيز از جنس ‍ او خلق كرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانى در روى زمين منتشر ساخت )).
تحليل آيه شريفه اين است كه روح زن و مرد هر چه باشد يك چيز است و از منظر قرآن تساوى واضح و كاملى بين زن و مرد برقرار است . در حقيقت ، هر دو از نوعى حقوق طبيعى و اخلاقى مشترك در روابط انسان برخوردارند. در سوره حجرات مى خوانيم :
يا ايُّها الذين آمنوا لا يَسخَر قوم من قوم عَسى اءَن يَكونوا خَيرا منهم و لا نِساء من نساء عسى اءَن يَكُن خَيرا مِنهُنَّ و لا تَلمِزوا اءَنفسكم و لا تَنابَزوا بالاَلقاب (235).
((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند؛ و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند؛ و يكديگر را مورد طعن و عيب جويى قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد)).
بر اساس اين سوره مباركه ، در حقوق طبيعى و انسانى ، نكات دقيق اخلاقى كه انسان ها ملزم به رعايت آنها هستند، بين زن و مرد هيچ تفاوتى احساس نمى شود؛ به همان ترتيب كه مى گويد مردها نبايد يكديگر را به سخره بگيرند، زن ها را هم از سخره يكديگر منع مى كند. همان گونه كه مردها نبايد همديگر را مورد طعن و سرزنش قرار دهند، زنها نيز بايد اين چنين باشند. همان گونه كه براى مردها با القاب زشت يكديگر را صدا زدن ، ممنوع است . زن ها هم بايد اين چنين باشند.
در آيه ديگر مى فرمايد:
ولا تجسَّسوا و لا يغتب بعضكم بعضا(236).
((هرگز در كار ديگران تجسس نكنيد؛ و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند)).
همان گونه كه تجسس و كنجكاوى در امور ديگران ، بر مردها ممنوع است . بر زن ها نيز ممنوع است ؛ و همان طور كه غيبت كردن و بدگويى ديگران ، براى مردها نهى شده ، درباره زن ها نيز نهى شده است . نمى توان گفت در مسائل اخلاقى ، مردان مكلّف به تكاليفى اند كه زن ها از آن استثنا شده اند؛ يا براى مردان امتيازاتى است كه زن ها از آن برخوردار نيستند. در همه جهات حقوق فطرى و انسانى ، بين زن و مرد اشتراك و تساوى كامل به چشم مى خورد؛ و از منظر قرآن در وصول به مدارج عالى معنوى ، كه براى انسان ميسر است ، هيچ تفاوتى ميان زن و مرد مشاهده نمى شود؛ حتى سعى در عبادت كه اجر اخروى دارد، براى هر دو على السويه است . آيات مختلفى در قرآن دلالت بر اين امر مى كند. در سوره مباركه آل عمران مى فرمايد: فاستجاب لهم ربِّهم اءِنِّى لا اءُضيع عمل عامل منكم من ذكر او اءُنثى (237).
((شما وقتى از خداوند چيزى را مى خواهيد، يا خدا را عبادت مى كنيد، خدا شما را پاسخ مى گويد و اجر هيچ يك از شما اعم از اين كه مرد باشد يا زن ، ضايع نمى كند)).
در سوره مباركه نخل مى فرمايد:
((من عمل صالحا من ذكر اءَو اءُنثى و هو مؤ من فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياة طيِّبَة و لنجزينَّهُ اءَجرهم باءَحسَنِ ما كانوا يعملون (238).
((هر انسانى زن و يا مرد عمل صالحى انجام دهد و مؤ من باشد، خداوند او را از حيات طيبه برخوردار مى كند و اجر و پاداش فراوان به او عنايت مى كند)).
همان گونه كه ملاحظه مى شود، در اين آيات براى عبادت كردن ، در اجر و مزد اخروى و تعالى و كمال روحى ، ميان زن و مرد هيچ تفاوتى به چشم نمى خورد و شايد بتوان گفت ، آن طور كه قرآن شريف درباره تعالى روحى و علو مرتبه معنوى مريم عليهاالسلام سخن رانده است ، درباره كمتر مردى چنين گفته است .
در سوره مباركه آل عمران مى فرمايد:
يا مريمُ انَّ اللَّه اصطفَاك و طهَّرَك و اصطفاك على نساء العالمين (239).
((اى مريم ! خداوند تو را از ميان همه انسان ها برگزيد و به طهارت روحى و معنوى مفتخر فرمود و بر همه زن هاى عالم برترى داد)).
و يا در آيات قبل از آن ، وقتى كه قرآن ، داستان تولد مريم عليهاالسلام و نذر مادرش را نقل مى كند، درباره مريم عليهاالسلام تعبيرات قابل توجهى مى آورد.
درباره فاطمه زهرا عليهاالسلام كه نمونه عالى انسانيت بوده و ائمه طاهرين عليهم السلام ميوه هاى درخت پرثمر وجود او هستند، در حديث قدسى خداوند خطاب به پيامبرش مى فرمايد:
لولاك لما خلقت الافلاك و لولا علىّ لما خلقتك و لولا فاطمة لما خلقتكما(240).
((اگر تو نبودى ، افلاك را خلق نمى كردم ؛ و اگر على عليه السلام نبود، تو را خلق نمى كردم و اگر فاطمه عليهاالسلام نبود، هيچ يك از شما را نمى آفريدم )).
در حقيقت ، عالم هستى و جهان خلقت ، طفيل وجود فاطمه زهرا عليهاالسلام هستند و درباره هيچ انسان ديگرى ، اعم از زن يا مرد چنين سخنى نداريم . بنابراين ، كمال بى انصافى است كه بدون آگاهى و اطلاع از مسائل اسلامى و آيات كريمه قرآن و روايات خاندان نبوت ، درباره زن ها چنين بگويد كه از جهات فطرى ، طبيعى و حقوقى كه برخاسته از نيازهاى او است ، در شرع مقدس بين زن و مرد تفاوتى قرار داده شده است .
بايد توجه داشته باشيم كه در شرع مقدس يك سلسله قوانين و حقوق مدونى داريم كه برگرفته از آيات و روايات است و شايد در ظاهر تصور شود كه در وضع اين قوانين بين زن و مرد، تبعيض قائل شده است ؛ ولى اين تفاوت نيست ، مگر به خاطر همان تفاوتى كه لازمه خلقت و تداوم نسل اين دو و برخاسته از همان مرد بودن مرد و زن بودن زن است ؛ يعنى در اساس آفرينش و طبيعت ، يك تفاوت و اختلافى ميان اين دو جنس وجود دارد كه براى همگان قابل درك است .
همان گونه كه با شعارها و تشكيل كنگره ها و سمينارها و صدور قطع نامه ها گرچه مورد اتفاق همه عقلاى عالم هم باشد هرگز نمى شود ماهيت و طبيعت زن و مرد را دگرگون كرد؛ همچنين هرگز نمى توان قوانين منطبق با اين نياز و شرايط حاكم بر اين طبايع را نيز تغيير داد. به عبارت روشن تر ما هرگز نمى توانيم طبيعت و خصوصيات طبيعى زن را كه در نهايت به پذيرش و تكميل نطفه ، باردارى و ولادت نوزاد منتهى مى شود انكار كنيم و چون اين امر، براى همگان قابل درك است ، الزاما بايد قوانين خاص مربوط به آن نيز مورد عنايت واقع شود. گرچه مى توانستيم همين قوانين را به حكم شعار لزوم تساوى زن و مرد، براى مرد هم تعميم دهيم .
نكات قابل توجه در تساوى حقوق زن و مرد
در تساوى حقوق زن و مرد بايد به چند نكته توجه كرد:
اول اين كه يك سلسله از قوانين برخاسته از تفاوت هاى طبيعى ميان زن و مرد است ؛ مثلا در شرايط باردارى ، يك سلسله براى زن قرار داده شده كه دليل آن برخوردار بودن از اين ويژگى است و نمى توان با شعار ضرورت تساوى زن و مرد اين قوانين را به مرد هم سرايت داد.
دوم اين كه بنا به تعليمات آيين مقدس اسلام ، الزاما ذات اقدس الهى ، خالق انسان و قانون گذار است ؛ چرا كه خود او بيش از هر كسى مى داند چه آفريده است ؟ چه اسرار و رموزى در زن و مرد وجود دارد؟ نيازها و احتياجات آنها چيست ؟ و با چه قواعد و قوانينى مى توان اين نيازها را تاءمين كرد؟ و به همان دليل هم ذات اقدس پروردگار بر خود لازم و واجب فرمود كه با ارسال پيامبران و با تشريع اديان الهى به هدايت اين موجود قابل هدايت اهتمام كند. خداوند براى هيچ موجود و مخلوق ديگرى ، اقدام به ارسال رسل و انبيا نكرده است . براى هيچ موجودى هدايت تشريعى قائل نشده است و اين از ويژگى هاى بشر است . و بر اساس اين نكته است كه قران مى فرمايد:
فاءَقِم وَجهَك للدِّين حنيفا فطرتَ اللَّه الَّتى فَطَرَ النَّاس عليها لا تبديل لخلق اللَّه ذلك الدِّين القيِّم و لكن اكثر النَّاس لا يعلمون (241).
((پس روى خود را متوجه آيين خالص پروردگار كن ، اين فطرتى است كه خداوند، انسان را بر آن آفريده ؛ دگرگونى در آفرينش الهى نيست ؛ اين است آيين استوار، ولى اكثر مردم نمى دانند)).
پس اگر قبول داشته باشيم و بپذيريم كه دين فطرى است ؛ ولى در جعل قوانين بگوييم كه رعايت فطرت و نيازهاى فطرى نشده است ، تناقضى آشكار خواهد بود.
نعمت بودن زن و شوهر
زناشويى و ازدواج يك نياز طبيعى است ، در سايه آن تشكيل خانواده و زندگى مشترك رسميت پيدا مى كند و براى اين زندگى مشترك قوانين و مقرراتى قرار داده مى شود؛ و اين موضوع ، بحث اصلى ما است كه در سخن امام سجاد عليه السلام از هر يك از زن و مرد براى ديگرى ، به نعمت تعبير شده است ؛ تعبير امام عليه السلام اين بود:
و يعلَمَ اءَنَّ ذلك نعمة منهُ عليه .
((بايد زن و مرد بدانند كه هر يك براى ديگرى نعمت است )).
شايد بتوانيم نعمت را چنين تعريف كنيم : چيزى كه انسان بدان محتاج است و شخص ديگرى براى رفع نياز و احتياج وى ، آن چيز را در اختيار او قرار مى دهد.
بالطبع بخشنده نعمت ، حقّ دارد سوال كند كه تو چگونه از اين نعمت بهره بردى و منتفع شدى . بنابراين در ادامه سخن ، امام سجاد عليه السلام مى فرمايند:
كُلّ واحد منكما يجبُ اءَن يَحمَدَ اللَّه على صاحبه .
((واجب است كه زن و مرد بر نعمت وجود ديگرى ، خدا را سپاس گويند)).
اگر به اين تعبيرات امام سجاد عليه السلام خوب توجه شود، درمى يابيم كه امام عليه السلام سعى دارند، اين منظر و ديدگاه را در زن و مرد القا فرمايند كه هر دو نگاهشان به يكديگر، نگاه نعمت باشد. چيزى كه بدان محتاج بوده اند و حال با به دست آوردن آن ، نياز خود را برآورده مى بينند. پس بايد قدر اين نعمت را بدانند. پرواضح است كه اگر انسان چيزى را نعمت بداند، سعى مى كند كه از آن به بهترين صورت حفاظت كند و موجبات نابودى و از دست دادن آن را فراهم نكند؛ زيرا آزردن زن يا مرد به وسيله ديگرى به معناى نابودى تدريجى او است .
از آفات در اختيار داشتن يك نعمت اين است كه در استمرار بهره مندى از آن ، از قدر و منزلت آن كاسته مى شود؛ بنابراين بايد گفت كه تعبير نعمت براى زن و مرد، جنبه عاطفى داشته و در زندگى مشترك ، حاكميت منطق و قانون نيز بايد جايگاه ويژه خود را داشته باشد. از آن جمله اين كه در اداره هر مجموعه اى يك مديرمسؤ ول لازم است . به اقتضاى فطرت و طبيعت آفرينش ، اسلام اين مسؤ وليت را در خانواده بر عهده مرد گذاشته و زن را از به دوش كشيدن بار سنگين مسؤ وليت معاف كرده است . لازمه مسؤ ول بودن ، داشتن اختيار و قدرت است ؛ يعنى از آن جا كه در مقام ايفاى مسووليت خود بايد پاسخگو باشد، بالطبع بايد اختياراتى داشته باشد. نمى شود انسان را مسوول قرار بدهند و از او كارى را مطالبه كنند؛ اما اختيارات او به اندازه مسووليت وى نباشد. امام سجاد عليه السلام در ادامه سخن مى فرمايند:
و ان كان حقُّك عليها اءَغلَظَ و طاعتك بها اءَلزَمَ فيما اءَحبَّت و كرهت ما لم تكن معصية .
چون مرد مسوول است و روزى بايد پاسخگو باشد، زن موظف است ، نسبت به فرامين او تمكين كند؛ به شرط آن كه مرد و مدير خانواده پا را از قواعد و محدوده معين ، فراتر نگذارد؛ و گام اول ، همانند همه كسانى كه از نظر اجتماعى مسووليتى مى پذيرند، براى انجام درست و صحيح آن ، به اصلاح ديدگاه خود، نسبت به حوزه مسووليتش اهتمام ورزد و بداند كه زن و همسر با ساير مجموعه هايى كه بر آنها رياست دارد، متفاوت است ؛ مثلا اگر در اداره اى براى حل مشكلات و اداره آن مجموعه ، گاه بايد به خشونت متوسل شود، در خانواده به ويژه درباره همسر نبايد از اين شيوه استفاده كرد.
مرد بايد بداند كه خداوند متعال ، همسر را براى آرامش ، رفاه و انس قرار داده است . همان طور كه در فرمايش امام سجاد عليه السلام در آغاز سخن آمده بود كه :
وَ اَمَّا حقّ رَعِيَّتِك بملك النّكاح فاءن تعلم اءنّ اللَّه جعلها سكنا و مستراحا و اءُنسا و واقية .
((خداوند متعال ، زن را براى آرامش ، موانست و نگهدارى مرد آفريده است )).
محيط كار و تلاش خارجى براى مسائل اقتصادى ، كسب درآمد، تحصيل و تدريس علم و هر كار ديگرى كه باشد، تحت شرايط خاص خود اداره مى شود، اما مديريت خانه با ساير مجموعه ها متفاوت است . مدير خانواده بايد بداند كه خانه ، محيط سكوت ، آرامش ، انس ، محبت ، صفا و صميميت است . و آن كه موجبات موانست ، رفاه و آرامش را فراهم مى آورد، همسر است . خانه ، بدون همسر، گرمى و صفا نخواهد داشت . خداوند در قرآن مى فرمايد:
و من آياته اءَن خَلَقَ لكم من اءنفسكم اءَزواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودَّة و رحمة انَّ فى ذلك لايات لقوم يتفكرون (242).
((از نشانه هاى خداوند اين است كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در اين نشانه هايى است براى گروهى كه تفكر مى كنند)).
مفهوم آيه قابل دقت است ؛ زن براى سكون ، قرار و آرامش است ؛ يعنى به طور طبيعى ، قبل از آرامش و سكون ، بى قرارى و تحرك است ، بى قرارى و تحرك ، معمولا براى تحصيل كمال است ؛ يعنى موجود ناقص تلاش مى كند كه خود را به تكامل برساند؛ وقتى كامل شد، آرام مى گيرد. مرد بدون زن و زن بدون مرد ناقص است و هنگامى كه ازدواج صورت گرفت ، كمال محقق مى شود و در نتيجه ، آرامش برقرار مى شود و تداوم اين آرامش ، مستلزم وجود ابزار و قواى ديگرى است كه در آيه شريفه فوق بدان اشاره شده است ؛ يعنى اگر مى خواهيد اين سكون ، رفاه و آرامش تا پايان زندگى تداوم داشته باشد، بايد از ابزارى به نام الفت ، مودت و رحمت استفاده كنيد.

 

به تعبير بعضى از مفسرين ، در اين جا مودت عبارت است از اظهار علاقه ظاهرى و رحمت عبارت است از ودّ و مهربانى درون قلب . خداوند متعال اين دو خلق و خو را به انسان داد: يكى در باطن انسان ؛ كه در دل به همسر خود، احساس مهربانى و رحمت كند و ديگر اين كه اين محبت و راءفت درونى را با زبان و رفتار به او ابراز دارد.

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

معرفت بالله
اخلاق امام سجاد (ع)
بندگان صالح خدا
آثار برخی گناهان از زبان امام سجاد(ع)
حضرت زین العابدین ( علیه السلام ) تداوم‏بخش عزت و ...
زندگانی امام سجّاد (ع)
امام سجاد (علیه السلام) در كوفه
خدا برایم كافی است
امام سجاد(ع) و بیان مصیبت كربلا
قال الإمام زین العابدین - علیه السلام

بیشترین بازدید این مجموعه

اخلاق امام سجاد (ع)
معرفت بالله

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^