اللهم إني اخلصت بانقطاعي اليك . و اقبلت بكلي عليك . و صرفت وجهي عمن يحتاج الي رفدك . و قلبت مسألتي عمن لم يستغن عن فضلك . و رأيت أن طلب المحتاج الي المحتاج سفه من رأيه و ضلة من عقله . فكم قد رأيت - يا الهي - من اناس طلبوا العز بغيرك فذلوا ، و راموا الثروة من سواك فافتقروا ، و حاولوا الارتفاع فاتضعوا . فصح بمعاينة امثالهم حازم وفقه اعتباره ، و ارشده الي طريق صوابه اختياره . فأنت يا مولاي دون كل مسئول موضع مسألتي ، و دون كل مطلوب اليه ولي حاجتي . أنت المخصوص قبل كل مدعو بدعوتي ، لا يشركك احد في رجائي ، و لا يتفق احد معك في دعائي ، و لا ينظمه و إياك ندائي . لك - يا الهي - وحدانية العدد ، و ملكة القدرة الصمد ، و فضيلة الحول و القوة ، و درجة العلو و الرفعة . و من سواك مرحوم في عمره ، مغلوب علي امره ، مقهور علي شأنه ، مختلف الحالات ، متنقل في الصفات . فتعاليت عن الاشباه و الاضداد ، و تكبرت عن الامثال و الانداد ، فسبحانك لا إله إلا أنت .
(1) بار خدايا من به بريدن از ديگري و پيوستنم به تو خود را پاك و پاكيزه نمودم ( از هر چه جز تو چشم پوشيده بس به تو مي نگرم )
(2) و به همه ( اندام و حواس ) ام به تو روآورده ام
(3) و از كسي كه به بخشش تو نيازمند است روگردانيده ام
(4) و خواهشم را از كسي كه از احسان تو بي نياز نيست برگردانيده ام
(5) و دانستم كه خواستن نيازمند از نيازمند از سبكي انديشه ( بينايي ) و گمراهي خرد اوست
(6) زيرا بسا از مردم را ديدم - اي خداي من - كه به وسيله جز تو عزت و بزرگي طلبيدند و خوار شدند ، و از غير تو دارايي خواستند و بي چيز شدند ، و قصد بلندي كردند و پست گرديدند ( زيرا هويداست كه خداي تعالي افاضه كننده هر خير و نيكي و بخشنده هر نعمتي است به هر كس به اندازه استعداد او بي وسيله يا با وسيله ، پس هر كه گمان كند كه براي غير خداي تعالي قدرت كامله است و ديگري را افاضه كننده خير و نيكي بداند سبب گردد كه خداي متعال افاضه خير را از او بازدارد و كسي كه خداوند خير خود را از او منع نمايد خوارتر از هر خوار و فقيرتر از هر فقير و پستتر از هر پستي خواهد بود ، از پيغمبر - صلي الله عليه و آله - روايت شده : خداي جل جلاله فرموده : هر مخلوقي كه به مخلوق پناه برد نه به من وسايل آسمانها و زمين نزد او قطع شود پس اگر من را بخواند اجابتش ننمايم ، و اگر از من بخواهد به او ندهم ، و هر مخلوقي كه به من پناه برد نه به خلق من آسمانها و زمين روزي او را ضمانت كنند ، پس اگر از من بخواهد به او بدهم ، و اگر من را بخواند اجابتش نمايم ، و اگر آمرزش طلب كند او را مي آمرزم )
(7) پس بر اثر ديدن مانندهاي ايشان ( كساني كه از غير خداي تعالي بزرگي و دارايي و بلندي طلبيدند و خوار و بي چيز و پست گرديدند ) دور انديشي دور انديش درست و بجاست كه پند گرفتنش او را ( از ديدن احوال آن مردم به توجه و روآوردن به خداي متعال ) موفق ساخته ، و اختيار و برگزيدنش ( خداي تعالي را بر غير او ، يا آزمايشش اگر " و ارشده الي طريق صوابه اختباره " به باء موحده بخوانيم كه آن هم روايت شده ) او را به راه راست و شايسته ( كه آن درخواست هر چيز است از خداي متعال و بس ) رهبري نموده است
(8) پس از اين رو اي مولي و آقاي من تويي درخواستگاه من نه هر كه از او درخواست مي شود ، و تويي رواكننده حاجت و خواهشم نه هر كه از او طلب و خواهش مي شود
(9) تو اختصاص داده شده و يگانه اي به دعا و خواندن من پيش از هر خوانده شده اي ، كسي در اميد من با تو شريك نمي شود و در خواندنم با تو برابر نمي گردد ، و دعايم كسي را با تو به يك رشته در نمي آورد ( اميد و درخواستم متوجه به توست و بس و هيچگاه ديگري در نظر نيست )
(10) بار خدايا مخصوص توست يكتايي عدد و شمار ( بي شريكي و بي دومي ، مراد از جمله لك يا الهي وحدانية العدد وحدة عددية " يكي در برابر دو " نيست ، چون خداوند متعال واحد حقيقي و منزه از واحد عددي است ، بلكه مراد آن است كه وحدتي كه اعداد به آن نسبت داده و از آن تركيب مي شود و آن تحت عددي نمي باشد " چون گفته اند : بناي عدد از واحد است و واحد از عدد نيست ، زيرا عدد بر واحد واقع نمي شود بلكه بر اثنين و دو واقع مي گردد " به غير تو گفته نمي شود ) و براي توست صفت قدرت كامله ( كه ضعف و سستي در آن راه ندارد ) و كمال توانايي و نيرومندي و پايه بلندي و برتري
(11) و هر كه جز تو در حيات و زندگانيش به رحمت و مهرباني نيازمند است ، و بر كار و حال خود مغلوب و زير دست است ( زيرا او را قوه توانايي نيست جز به وسيله تو ) در حالات مختلف و گوناگون و در صفات منتقل شونده است ( از بچگي به پيري ، از ناداني به دانايي ، از بي چيزي به توانگري ، از تندرستي به بيماري و بالعكس مي رسد )
(12) پس تو از داشتن مانندها و همتاها برتر و از داشتن مانندها و همتاها بزرگتري و ( از صفات آفريده شدگان ) منزه و پاكي جز تو خدايي نيست ( كه شايسته پرستش باشد ) .