(1) سپاس خدايي را سزاست كه ما را براي سپاسگزاري خود راهنمايي نمود ( توفيق داد ) و از اهل سپاس ( كساني كه به سپاسگزاري شناخته شده اند ) قرار داد ( يا و از اهل و دوستان خويش گردانيد ) تا براي احسان و نيكيش از سپاسگزاران باشيم و ما را بر آن سپاسگزاري پاداش نيكوكاران دهد
(2) و سپاس خدايي را سزاست كه ( راهنمايي به ) دين خود ( آنچه كه به آن عبادت و پرستش مي شود ) را به ما عطا نمود ، و ما را ( نه امتهاي گذشته را به ملت خويش ( اسلام ) اختصاص داد ، و در راههاي احسان و نيكيش درآورد تا به وسيله نعمتش در آن راهها رفته به سوي رضا و خشنوديش دست يابيم ، سپاسي كه آن را از ما بپذيرد ، و به وسيله آن از ما خشنود گردد ( رحمتش را بر ما ارزاني دهد )
(3) و سپاس خدايي را سزاست كه ماه خود ماه رمضان ( مستفاد از اين جمله آن است كه رمضان يكي از نامهاي خداي تعالي است ) ماه صيام و روزه ( امساك و خودداري از خوردن و آشاميدن در اوقات معلومه ) و ماه اسلام ( ماه طاعت و فرمانبري از جهت بسياري طاعت و بندگي ، يا ماه دين اسلام براي اين كه واجب شدن روزه آن از مختصات اين امت است ، چنان كه حفص ابن غياث نخعي گفته : شنيدم حضرت صادق - عليه السلام - مي فرمود : خداوند روزه ماه رمضان را بر هيچيك از امتهاي پيش از ما واجب نكرده است ، پس به آن حضرت گفتم : معني قول خداي تعالي " سوره 2 ، آيه 183 " : يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم " اي اهل ايمان روزه بر شما واجب شد چنان كه بر آنان كه پيش از شما بودند واجب گرديد " چيست ؟ فرمود : خداوند روزه ماه رمضان را بر پيغمبران واجب گردانيد نه بر امتها ، پس اين امت را به ماه رمضان " بر امتهاي گذشته " برتري داد ، و وجوب روزه آن را بر رسول خدا و بر امت آن حضرت قرار داد ) و ماه پاكيزگي ، و ماه تصفيه و پاك كردن ( از گناهان ، يا ماه تخليص و رهايي از آنها ) و ماه قيام و ايستادن ( براي نماز در شبها ) را يكي از آن راههاي احسان قرار داد ( و اين كه ماه رمضان را ماه قيام گفتند براي آن است كه نماز مستحبي در شبهاي آن بسيار خوانده مي شود ، و مشهور در روايات علاوه از نمازهاي مستحبي كه در هر شب بايد خواند چنان كه بسياري از علما فرموده اند : خواندن هزار ركعت نماز در شبهاي آن مستحب است ، و كيفيت آن ، آن است كه هر شبي تا بيست شب بيست ركعت : هشت ركعت پس از نماز مغرب و دوازده ركعت پس از نماز عشاء و در شب نوزدهم به غير از بيست ركعت صد ركعت ديگر خوانده شود ، و در ده شب پس از بيست شب هر شبي سي ركعت : هشت ركعت پس از نماز مغرب و بيست و دو ركعت پس از نماز عشاء و در هر شب از بيست و يكم و بيست و سوم به غير از سي ركعت صد ركعت ديگر كه مجموع آنها هزار ركعت است ، و اگر ماه رمضان از سي روز كمتر باشد نماز شب سي ام ساقط است و به جاي آن خواندن درست نيست ) آن چنان ماهي كه قرآن در آن فروفرستاده شد ( خداي تعالي آن را در شب قدر به آسمان دنيا فرستاد و از آنجا در مدت بيست و سه سال به تدريج بر پيغمبر - صلي الله عليه و آله - نازل گردانيد ) در حالي كه براي مردم راهنما ( ي از گمراهي ) و نشانه هاي آشكار رهبري ( حلال و حرام ) و جداكننده ميان حق و باطل است ( جمله الذي انزل فيه القرآن هدي للناس وبينات من الهدي والفرقان از قرآن شريف " سوره 2 ، آيه 185 " اقتباس شده )
(4) پس برتري آن را بر ماههاي ديگر به سبب حرمتها و گرامي داشتنهاي بسيار و فضايل و برتريهاي آشكار كه براي آن قرار داد هويدا گردانيد ، و در آن ماه از جهت بزرگ داشتن ، آنچه را كه در ماههاي ديگر حلال كرده حرام نمود ، و از جهت گرامي داشتن ، خوردنيها و آشاميدنيها را در ( روزهاي ) آن منع كرد ، و براي آن وقت آشكاري ( معيني ) قرار داد كه خداي بزرگ و توانا جايز و روا نمي داند كه پيش انداخته شود و نمي پذيرد كه از آن وقت به تأخير افتد
(5) پس از آن ( عبادت و بندگي در ) شبي ( شب نوزدهم يا بيست و يكم يا بيست و سوم ) از شبهاي آن را بر ( عبادت در ) شبهاي هزار ماه برتري داد ( چون خيرات و بركات و نيكيها و سودهاي ديني و دنيوي در آن است ) و آن را شب قدر ناميد ( شبي كه خداي تعالي اجلها و روزيها و هر امري كه حادث مي شود را مقدر مي فرمايد ) در آن شب ( بسياري از ) فرشتگان و روح ( القدس : جبرئيل يا وحي يا مخلوقي است بزرگتر از فرشتگان ) به فرمان پروردگارشان بر هر كه از بندگانش بخواهد با قضا و قدري كه محكم و استوار كرده ( تغيير و تبديلي در آن نيست ) براي هر كاري ( كه خدا مقدر فرموده ) فرود مي آيند ، آن شب سلام و درود ( فرشتگان ) است ( بر آنان كه براي نماز به پا ايستاده يا در حال ركوع و سجودند ، يا آن كه شب سلامتي و رهايي از ضرر و زيان شياطين است ) كه بركت و خير آن تا آشكار شدن روشني صبح دايم و هميشه است
(6) بار خدا بر محمد و آل او درود فرست ، و شناسايي برتري آن را ( بر ماههاي ديگر ) و بزرگ داشتن حرمت و حقش را ( كه قيام و ايستادگي بر آن واجب است ) و دوري گزيدن از آنچه را كه منع و حرام كرده اي به ما الهام نما ، و ما را بر روزه داشتن آن به وسيله بازداشتن اندام از گناهان و به كار بردن آن اندام در آن ماه به آنچه تو را خشنود مي گرداند ( خواسته تو در آن است ) ياري فرما ، تا با گوشهامان سخن بيهوده گوش ندهيم ، و با چشمهامان به سوي بازي ( كارهايي كه انسان را از مقصود بازدارد ) نشتابيم
(7) و تا دستهامان را به ( طلب يا فراگرفتن ) حرام دراز ننماييم ، و با پاهامان به سوي آنچه منع و حرام گشته نرويم ، و تا شكمهامان نگاه ندارد و گرد نياورد جز آنچه ( خوردني و آشاميدني ) كه تو حلال و رواگردانيده اي ، و زبانهامان گويا نشود جز به آنچه ( قرآن مجيد و گفتار پيغمبر اكرم و ائمه معصومين - عليهم السلام - كه ) تو خبر داده و بيان فرموده اي ( اين چند جمله اشاره به آداب و نيكو رفتاري روزه دار است كه در اين باره اخبار بسيار رسيده ، روايت شده : زن روزه دار به كنيز خود دشنام داد ، رسول خدا - صلي الله عليه و آله - شنيد ، فرمود : طعام و خوراك آوردند و به آن زن امر كرد كه بخور ، گفت : من روزه هستم ! حضرت فرمود : چگونه روزه هستي و به كنيز خود دشنام دادي ؟! تنها روزه از خوردن و آشاميدن نيست . طعام خواستن حضرت براي آن زن روزه دار و امر بخوردن او شايد از جهت اين بوده كه مي دانسته روزه او روزه مستحبي بوده ، و احتمال مي رود كه روزه واجب بوده و امر حضرت بخوردن از روي تأديب است يعني مانند اين روزه را پاداشي نيست و گرفتن و نگرفتن آن يكسان است اگر چه گرفتن آن واجب باشد ) و رنج نكشيم جز در آنچه ( عبادت خالق و خدمت به خلق كه ) به پاداش تو نزديك گرداند ، و بجا نياوريم جز آنچه كه از كيفر تو نگاه دارد ، سپس همه آن كردارها را از ريا و خودنمايي خود نمايان و از سمعه و شنواندن شنوندگان خالص و پاكيزه گردان كه در آن كسي را با تو شريك نگردانيم ، و جز تو در آن مقصود و خواسته اي نطلبيم
(8) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و ما را در آن بر اوقات نمازهاي پنجگانه با حدود و احكامش كه مقرر نموده اي و واجباتش كه واجب كرده اي و شروط و اوقاتش كه شرط و تعيين گردانيده اي آگاه فرما ( حضرت صادق - عليه السلام - فرموده : براي نماز چهار هزار حد " حكم شرعي " است )
(9) و ما را در نماز همچون كساني قرار ده كه مراتب شايسته آن را دريافته اركان و جوانب آن را نگاه دارندگانند ( اركان نماز نيت ، تكبير ، قيام ، ركوع و دو سجده است كه به ترك و افزوني و كاستن آنها از روي عمد و سهو نماز باطل مي شود ) آن را در اوقات خود به همان طريقي كه بنده و فرستاده تو - درودهايت بر او و بر آل او باد - در ركوع و سجود و همه فضيلتها و درجات رفيعه اش قرار داده با كاملترين طهارت و پاكي و رساترين خشوع و فروتني بجا آورنده اند ( خشوع در نماز چنان كه اميرالمؤمنين - عليه السلام - فرموده آن است كه نمازگزار به سمت راست و چپ التفات نداشته و كسي را كه در سمت راست و چپ اوست نشناسد ، روايت شده : پيغمبر - صلي الله عليه و آله - مردي را در نماز ديد با ريشش بازي مي كند فرمود : اگر دلش خاشع و فروتن بود جوارح و اندامش هم فروتن مي بود )
(10) و ما را در آن ماه توفيق ده كه با نيكي فراوان و بخشش ، به خويشان خود نيكي كنيم ، و با احسان و عطا از همسايگانمان جويا شويم ، و داراييهامان را از مظالم و آنچه از راه ظلم و ستم به دست آمده خالص و آراسته نماييم ( اموالي كه از راه ظلم گرفته شده از آنها جدا كرده به صاحبانش يا اگر نيستند و يا معلوم نيست كيستند يا كجايند به حاكم شرع بازگردانيم ) و آنها را با بيرون كردن زكوتها ( زكوة شتر ، گاو ، گوسفند ، طلا ، نقره ، گندم ، جو ، خرما و مويز ، از چركي و عذاب و كيفر بر منع آن ) پاك كنيم ( رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرموده : ملعون كل مال لا يزكي " از خير و نيكي دور است هر مال و دارايي كه زكوة آن داده نشود " و ناگفته نماند : درخواست پاك كردن اموال به بيرون كردن زكوة در ماه رمضان در صورتي است كه بيرون كردن آن در آن ماه واجب شده يا پيش از آن واجب گشته و بيرون نشده باشد ، ولي اگر وقت وجوب بيرون كردن آن نرسيده يا پيش از آن واجب گرديده به تأخير افتد ، پس پيش انداختن آن در ماه رمضان يا به تأخير انداختن آن به ماه رمضان مستحب نيست ، زيرا هر واجبي را بايد در وقت خود بجا آورد و وجوب آن فوري است ، و تقديم و تأخير آن بنابر قول به جواز آن از جهت رخصت و آساني است نه از جهت مستحب بودن ) و به كسي كه از ما دوري گزيده بازگرديم ( به او به پيونديم ) و به كسي كه به ما ظلم و ستم نموده از روي ( آنچه مقتضي ) انصاف و عدل ( است ) رفتار كنيم ( نه آن كه از جهت فرونشاندن خشم از عدل تجاوز نماييم ) و با كسي كه به ما دشمني كرده آشتي نماييم ( نه آن كه ما هم در صدد دشمني با او برآييم ) جز كسي كه در راه تو و براي تو با او دشمني شده باشد ، زيرا او دشمني است كه او را دوست نمي گيريم ، و حزب و گروهي است كه با او از روي دل دوستي نمي كنيم
(11) و ما را توفيق ده كه در آن به سوي تو تقرب جسته نزديك شويم ( طلب كنيم آنچه را كه موجب به دست آوردن رحمت توست ) به وسيله كردارهاي پاكيزه آراسته كه ما را به آن از گناهان پاك كني ( بيامرزي ) و در آن ما را حفظ كرده نگاهداري از اين كه بخواهيم عيوب و زشتيها ( كردارهاي ناشايسته ) را از سر گيرم ، تا هيچيك از فرشتگانت ( كه نويسندگان اعمال هستند گناهان ما را ) بر تو پيشنهاد ننمايند جز آن كه كمتر باشد از اقسام طاعت و بندگي براي تو ، و انواع تقرب به سوي تو كه با بجا آورديم
(12) بار خدايا از تو درخواست مي نمايم به حق ( به فضيلت و برتري ) اين ماه و به حق كسي كه در آن از آغاز تا انجامش در عبادت و بندگي براي تو كوشيده : از فرشته اي كه او را مقرب ساخته اي ، يا پيغمبري كه فرستاده اي ، يا بنده شايسته اي كه برگزيده اي ، كه بر محمد و آل او درود فرستي و ما را در آن براي كرامت و ارجمندي كه به دوستانت وعده داده اي سزاوار گردان ، و آنچه كه براي كوشش كنندگان در طاعت و فرمانبريت واجب و لازم كرده اي براي ما لازم نما ، و به رحمت و مهربانيت ما را در صف كساني ( انبياء و اوصياء ايشان - عليهم السلام ) - كه سزاوار بالاترين مرتبه ( بهشت ) هستند قرار ده
(13) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و ما را در توحيد و يگانگيت از عدول و بازگشتن ( شرك آوردن آشكار و نهان ) و در بزرگ داشتنت از تقصير و كوتاهي ، و در دينت ( اسلام ) از شك و دو دلي ، و از راهت ( به دست آوردن رضا و خشنوديت ) از كوري ( گمراهي ) و براي حرمتت ( آنچه قيام به آن واجب است ) از سهل انگاري ، و از دشمنت : شيطان رانده شده ( از خيرات و نيكيها ) از فريب خوردن ، دور گردان
(14) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و هرگاه در هر شب از شبهاي اين ماه ما براي تو بندگاني باشد كه عفو و بخشيدنت آنها را آزاد مي نمايد ، يا گذشتت ايشان را مي بخشد پس ما بندگان را از آن بندگان بگردان ، و ما را براي ماه ، از بهترين شايستگان و ياران ( برگزيدگان ) قرار ده ( حضرت صادق - عليه السلام - فرموده : در هر شب از ماه رمضان براي خدا آزاد شده و رها شدگاني از آتش است جز كسي كه به مسكر ( آنچه مستي آورد ) افطار كند " بخورد و بياشامد " و در شب آخر مانند آنچه كه در همه آن ماه آزاد كرده آزاد مي نمايد )
(15) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و با كاسته شدن ماه آن گناهان ما را بكاه ، و با به پايان رسيدن روزهايش بديها و گرفتاريهاي ما را از ما بكن تا اين كه اين ماه از ما بگذرد در حالي كه ما را از خطاها ( گناهان كوچك ) پاكيزه گردانيده ، و از بديها ( گناهان بزرگ ) خالص و آراسته ساخته باشي
(16) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و اگر در آن از حق برگرديم ما را ( بر آن ) بازگردان ، و اگر در آن عدول نموده به راه كج رفتيم ما را به راه راست آور ، و اگر دشمن تو شيطان ما را احاطه كرده فراگيرد از او رهاييمان ده
(17) بار خدايا ماه رمضان را از عبادت و پرستش ما تو را مملو و پر گردان ، و اوقات آن را به طاعت و فرمانبري ما براي تو آراسته نما ، و ما را در روزش به روزه داشتن و در شبش به نماز و زاري به سوي ( درگاه ) تو و فروتني براي تو و خواري در برابر تو ، ياري فرما تا روزش بر ما به غفلت و بي خبري و شبش به تقصير و كوتاهي ( در عمل ) گواهي ندهد ( گواهي دادن شب و روز به زبان حال است و گفتار و كردار انسان در آن در علم خداي تعالي به منزله گواهي دادن نزد اوست )
(18) بار خدايا و ما را در باقي ماهها و روزها تا زماني كه زنده داري همچنين ( به طوري كه براي ماه رمضان درخواست شد ) قرار ده ، و ما را از بندگان شايسته ات بگردان كه ( الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون " سوره 23 ، آيه 11 " يعني ) آنان بهشت را به ميراث مي برند در حالي كه در آن جاويد هستند ( گفته اند : بهشت مسكن و جايگاه پدر ما حضرت آدم - علي نبينا وآله و عليه السلام - بوده پس هرگاه به فرزندان او داده شود مانند آن است كه از او به آنها ارث رسيده ) و آنان كه آنچه ( صدقات ) را مي دهند در حالي مي دهند كه دلهاشان از ( انديشه ) بازگشت به سوي پروردگارشان ترسان است ، و از آنان كه در نيكيها مي شتابند و ايشان براي آن نيكيها ( بر ديگران ) پيشي گيرنده اند ( علي ابن ابراهيم - رحمه الله - فرموده : ايشان اميرالمؤمنين و ائمه طاهرين - عليهم السلام - هستند كه بعد از پيغمبر - صلي الله عليه وآله - كسي از ايشان در علم و عمل پيشي نگرفته است ، و جمله والذين يؤتون ما اتوا وقلوبهم وجلة انهم الي ربهم راجعون ، ومن الذين يسارعون في الخيرات وهم لها سابقون كه در بالا ترجمه و شرح شد از قرآن كريم " سوره 23 ، آيه 60 و 61 " اقتباس شده ، و فرمايش امام - عليه السلام - ومن الذين يسارعون في الخيرات اقتباس از قول خداي تعالي : اولئك يسارعون في الخيرات است ، و در شرح جمله دوازدهم از دعاي يكم گفتيم : اقتباس از قرآن مجيد در حقيقت قرآن نيست بلكه كلامي است مانند آن ، چون اگر قرآن بود تغيير در آن جايز نبود )
(19) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، در هر هنگام و هر زمان و بر هر حال به شماره درودي كه فرستاده اي ، بر هر كه درود فرستاده اي ، و چندان برابر همه آنها به چندان برابري كه جز تو آنها را نتواند شمرد ، زيرا تو هر چه را بخواهي بجا آورنده اي ( انجام كار تو را ناتوان نمي گرداند ، و مانع و جلوگيري تو را از آن بازنمي دارد ) .