جریان نظام طبیعت به مقتضای حکمت الهی بر اساس نظام سببی و مسبّبی و علّت و معلول، پایه گذاری شده و وجود افراد ناقص الخلقه و استثنایی و معلول نیز از این قانون علت و معلول مستثنی نیست. علم امروز توانسته است بر قسمتی از علل و اسباب و معلولیتها و... دست یابد.
امروزه در غرب عواملی از قبیل الکل، موادّ مخدّر، آمیزشهای حرام و تا حدّ زیادی وراثت را علل وجود این نوع مسائل معرّفی میکنند. ولی علل پیدایش این پدیدهها منحصر به عوامل مذکور نیست. چرا که در جهان اسلام هم که برخی از این عوامل کمتر وجود دارد باز شاهد چنین آسیبهایی هستیم بنابراین باید گفت: یک رشته عوامل دیگری نیز پدید آورنده این گونه انسانها میباشند.
قبل از این که به بیان عوامل دیگر بپردازیم ذکر این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که در قرآن مجید آیات فراوانی به چشم میخورد که با صراحت رابطه عظیمی از مصائب را با اعمال نادرست انسان روشن میسازد تا آن جا که لحن بعضی از این آیات جنبه عموم دارد و تمام مصائب را شامل میشود در حالی که میدانیم هدف بخش مهمّی از مصائب و مشکلات است که بر اثر فزونی به این صورت بیان شده است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«مَا أَصَابَک مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَک مِن سَیئَةٍ فَمِن نَفْسِک»[1].
[ای انسان!] آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خدا است و آن چه از بدی به تو رسد، از سوی خود تو است.
این که حسنات را به خدا نسبت میدهد به خاطر آن است که خداوند تمام امکانات آن را در اختیار انسان گذاشته و این که سیئات را به خود انسان نسبت میدهد به خاطر آن است که این امکانات را از اهدافی که خدا آنها را به خاطر آن آفریده منحرف میسازد وگرنه از آن جهت که سبب الاسباب او است همه را میتوان به او نسبت داد.
نمیتوان انکار کرد که بسیاری از حوادث دردناک زندگی انسان از خود او سرچشمه میگیرد. مثلاً بسیاری از بیماریها به خاطر بیاعتنایی به اصل بهداشت و یا افراط در غذا خوردن، یا عدم دقّت در نظافت یا عدم تحرّک و گوشهگیری و... گریبان گیر انسان میشود.
از احادیث اسلامی استفاده میشود که قسمت اعظم این نقیصهها مربوط به جهل و نادانی والدین نسبت به وظایف خود درباره همسران و نحوه آمیزش و کیفیت پرورش فرزندان است. به یک معنی این نقیصهها و کمبودها غرامتی است که پدران و مادران در مقابل جهل و نادانی و یا سهل انگاری خود میپردازند.
امّا عوامل دیگری که از احادیث اهلبیت علیهمالسلام استفاده میشود عبارتند از:
الف: سوء تغذیه
احادیث اسلامی، سوء تغذیه را مایه پیدایش این نوع کمبودها دانسته و حسن تغذیه را یک نوع پیشگیری تلقّی کرده است.
مردی به حضور امام صادق علیهالسلام رسید و یادآور شد: فرزندان ما لاغر و ناتوان چشم به جهان میگشایند. امام فرمود:
«از خورانیدن «قاووت» خودداری نکن؛ زیرا آن مایه استحکام استخوان و رشد گوشت میشود»[2].
ب: وراثت
وراثت اصلی است که اسلام آن را کاملاً محترم شمرده و بر آن صحّه نهاده است. قانون وراثت به صورت کلّی در قرآن و احادیث وارد شده است، قرآن مجید میفرماید:
«وَالْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَیخْرُجُ إِلاَّ نَکداً»[3].
و زمین پاک است که گیاهش به اذن پروردگارش بیرون میآید، و زمینی که ناپاک است، جز گیاهی اندک و بیسود از آن بیرون نمیآید.
و امیرالمؤمنین علیهالسلام بعد از فاطمه زهرا علیهاالسلام در ازدواج به این مسأله توجّه داشت به همین دلیل فرمود: همسری میخواهم که برایم پسران شجاع
و نیرومند بیاورد.
ج: آمیزش در ایام معذوریت
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«افراد کریه المنظر و بدقیافه میوههای تلخ و بدرنگ آمیزشهای دوران قاعدگی زنان میباشند»[4].
در حدیثی نزدیکی با همسر در دوران قاعدگی مایه ابتلای فرزند به بیماری جذام و پیسی دانسته شده است.
د: آداب آمیزش
آمیزش زن و مرد اجابت یک درخواست فطری است و در اسلام برای آن آدابی بیان شده که تخلّف از آن مایه تباهی فرزند میشود.
علم بشر هر چند بر بسیاری از اسرار این نوع آداب و دستورها پی نبرده ولی امید است که پیشرفت علم بر اسرار این آداب دست یابد و اگر مواردی به اسرار این مسائل پی نبردیم نباید انکار کنیم چرا که بسیاری از این عوامل با علوم محدود انسان قابل تفسیر و توجیه نیستند.
وحی ابزار شناختی است که هرگز خطا نمیپذیرد و اگر صدور این احادیث از مقام وحی، قطعی باشد به طور مسلّم عوامل معرّفی شده از اسباب پیدایش انسانهای ناقص الخلقه خواهد بود و بیچاره کسی که به علم نارسا و دانش کوتاه خود بنازد و گزارشهای آموزگاران الهی را نادیده بگیرد.
[1] نساء 4 : 79 .
[2] بحار الانوار : 63/276 ، باب 3 الأسوقد وأنواعها ، حدیث 7 ؛ المحاسن : 2/488 ، باب 72 ، حدیث 561 .
[3] اعراف 7 : 58 .
[4] محجّة البیضا : 3/113 .