کلمه «ولی» بیشترین استعمالش در مسأله جانشینی است و تنها در موارد خاصّی به دوستی معنا میشود. گذشته از این مطلب، با قرائن و شواهدی که در اصل ماجرای غدیر وجود دارد نمیتوان ولی را به معنای دوستی گرفت، مگر عاقلی میپذیرد که در آن شرایط حسّاس رسول خدا مردم را در آن اوضاع جمع کنند و بگویند علی دوست من است!
یادآوری دوستی علی نیاز به این همه مقدّمات و تشکیلات و خطبهخوانی در وسط بیابان خشک و سوزان و متوقّف ساختن جمعیت و گرفتن اعترافهای پی در پی از جمعیت ندارد، دوستی مسلمانان با یکدیگر از بدیهیترین مسائل اسلامی است، و این مطلبی نبود که پیغمبر تا آن زمان آن را تبلیغ نکرده باشد، امری نبود که از ابراز آن وحشت داشته باشد. مسألهای نبود که خداوند با این لحن که «اگر آن را ابلاغ نکنی تبلیغ رسالت نکردهای با پیامبرش سخن بگوید[1].
ابن ابی شیبه و احمد و سنایی نقل میکنند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به بریره فرمودند:
آیا من نسبت به مؤمنان از خود آنان اولی نیستم؟ گفت: آری. فرمودند: هر کس من مولای اویم پس علی علیهالسلام نیز مولای او میباشد. از این که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در آغاز سخن، ولایت و اولویت خویش را نسبت به مؤمنان یادآور شدند و از آنان اقرار گرفتند، معلوم میشود معنای مولا (ولی) در اینجا صاحب اختیار است نه چیز دیگر.
سبط ابن جوزی و بسیاری از علمای اهل سنّت اعتراف کردهاند که ولایت به معنای اولویت در تصرّف است[2].
[1] مائده 5 : 67 .
[2] تذکرة الخواص : 1/271 باب 2 .