اى خدا، اى بسيار مهربان، اى بخشايشگر، اى پديد آورنده آسمانها و زمين، اى دارنده هيبت و شكوه اى مهربان ترين مهربانان، خدايا! به حق اين دعا...
اى خدا، اى بسيار مهربان، اى بخشايشگر، اى پديد آورنده آسمانها و زمين، اى دارنده هيبت و شكوه اى مهربان ترين مهربانان، خدايا! به حق اين دعا...
و به نشانه هايت كه در زمين مصر، به بزرگوارى عزّت و غلبه ات واقع شد، با نشانه هاى تحسين برانگيز و حاكميت نيرومند و در سايه قدرت پرشكوت، به مقام كلمه تامّه، و كلماتى كه با آن بر اهل آسمانها و زمين و اهل دنيا و آخرت عطا و بخشش نمودى
اى خدا اى خدا اى بخشنده اى بخشنده اى مهربان اى مهربان ای پديد آورنده آسمانها و زمين اى صاحب جلال و بزرگوارى.
خدايا! تو را سپاس، سپاسى همواره و هميشگى كه گسست و پايانى برايش نباشد و تنها سزاوار تو باشد و به تو بيانجامد،
جنبش و نيرويى نيست جز برآمده از سوى خدا، توكل نمودم بر زنده پاينده اى كه نمى ميرد، و ستايش خداى را كه فرزندى نگرفته و در فرمانروايى شريكی برايش نبوده و از خوارى و ناتوانى سرپرستى نداشته است و بى اندازه بزرگش شمار.
و گفتى: اى بندگانم كه بر خود اسراف كرديد از رحمت خدا نااميد نباشيد، همانا خدا همه گناهان را میآمرزد، به يقين او آمرزنده مهربان است
اى مولاى من كه تو مهربان ترين مهربانانى جنبش و نيرويى نيست جز برآمده از سوى خدا، توكل نمودم بر زنده پاينده اى كه نمى ميرد،
توانا بود پيش از پيدايش توانايى و نيرو، دانا بود پيش از آفريدن دانش و آفرينش، همواره پادشاه بود آنگاه كه نه كشورى بود و نه مالى، و هميشه منزّه بود در همه حال، وجودش پيش از پيش بود در آغاز محض
اى صاحب جود و كرم، اى آن كه به عرشش قدمى پاى ننهد، اى بخشنده ترين بخشندگان، اى كريم ترين كريمان، اى شنواترين شنوايان، اى بيناترين بينايان، اى پناه پناه جويان،
و تو را سپاس اى ديرينه سپاس و تو را سپاس اى راست وعده، اى وفادار به عهد اى سپاه توانا، اى مجد و عظمتت پايدار و تو را سپاس اى بلند پايه ، اى پاسخگوى خواسته ها،
و ساختمان سپهر گردون را در اندازه هاى زيبايش محكم نمود، و پرتو خورشيد را به روشنايی شعله ورش در همه جا برافروزد، اى آن كه بر ذاتش دلى است و از شباهت و هم گونگى با آفريده گانش منزّه است و شأنش از سازگاری با كيفيّات مخلوقاتش برتر است،
پس من شهادت می دهم كه تنها تويى خدا، بالابرنده اى براى آنچه بر زمين نشاندى نيست و نه زمين زننده اى براى آنچه بالا بردى و نه عزّت بخشى آن را كه تو خوارش كردى،
و از حكومتش راه گريزى نيست، و از شدّت خشمش پناهگاهى وجود ندارد و از انتقامش راه نجاتى نمى باشد، رحمتش بر خشمش پيشى گرفت،
اى دگرگون كننده گناهان به نيكي ها، و بالا برنده حسنات در مراتب بهشت، خديا! تو را سپاس اى آمرزنده گناه و اى پذيراى توبه و اى عذابت سخت و اى صاحب عطاى بى حدّ، معبودى جز تو نيست، بازگشت همه به سوى تو است.
تويى توانمند و من ناتوان، و تويى عزّتمند و من خوار، و تويى بینياز و من تهيدست، و تويى آقا و من بنده، و تويى آمرزنده و من بدكار، و تويى دانا و من نادان، و تويى بردبار و من شتابزده .