در زمان «منصور بن عمار» كه از زمره عارفان و اهل حال بود ثروتمندى مجلس معصيتى آراست، چهار درهم براى خريد وسائل پذيرايى به غلامش داد و او را روانه بازار كرد.
غلام در راهى كه به سوى بازار مىرفت به مجلس منصور بن عمار گذشت، گفت: بايستم و گوش فرا دهم كه ...
فضيل بن عياض يک قافله را غارت کرد، مال التجاره خيلى سنگين بود. آفتاب که طلوع کرد گفت: وسایلتان و اثاثها را باز کنيد، اما دستان صاحب بارها را بسته بودند. در ميان وسايل يک دستمالِ بسته بود، فضيل به نوچهاش گفت: دستمال را به من بده تا باز کنم.
وقتى که ...
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:شخصى به تنگدستى مبتلا شد، هر چه فعاليت كرد، موفق به اصلاح معاش مادى خود به نحوى كه مىخواست نشد، شيطان او را وسوسه كرد تا پايه گذار دينى شود و از اين راه به نان و نوايى برسد.
دينى را از پيش خود اختراع كرد و مردم ساده ...
اگر چنين مسيرى را حركت نكنى و ذكر بر اين اساس نباشد، در ذكر تو بهرهاى كه نيست هيچ، بلكه ذكرت باعث ايجاد فتنه و فساد است، همانند ذكرى كه فرقههاى صوفيه اين فرق باطل و دور از حقايق دينى و فقه اهل بيت عليهم السلام دارند؛ ولى اثرى مثبت از ذكر گويى ...
در روايات آمده است كه روزى اميرالمؤمنين، عليه السلام، پس از سه روز توقف در صحرا و اشتغال به كار كشاورزى به خانه بازگشتند و در منزل را زدند. وقتى فاطمه زهرا، عليها السلام، در را باز كرد، حضرت با ديدن چهره همسرشان از سبب پريدگى رنگشان جويا شدند. فاطمه ...
در برخى از تفاسير قرآن، داستان بهلول نبّاش را براى شأن نزول اين آيه نقل كردهاند كه چكيده آن به شرح زير است:
«روزى جوانى گريان خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله رسيد. او در حالى كه به شدّت ناراحت بود گفت: از خشم خدا مىترسم حضرت فرمود: آيا شرك ...
در عصر معتضد عباسى مأمور بيت المال از دنيا رفت و قرض بسيارى از خود به جا گذاشت ، در حدى كه تمام ما ترك ميت به تمام قرضهايش فراگير نبود ! معتضد ، عبداللّه سليمان را نزد ابو حازم قاضى فرستاد كه خليفه چهل هزار دينار از مأمور طلبكار است ، طلبش را از ماترك ...
حضرت عبدالعظيم حسنى از حضرت جواد و حضرت جواد از پدران معصوم و بزرگوارش روايت ميكند:
سلمان ابوذر را به خانهاش دعوت كرد و دو قرص نان جهت پذيرائى از ميهمان بر سفره گذاشت، ابوذر دو قرص نان را برداشت و به زير و رو كردن آن دو پرداخت، سلمان به ابوذر گفت: چرا ...
براى عاشقان اهل بيت عليهم السلام خانه قبر با نور خدا روشن مىشود و با حضور اهل بيت عليهم السلام بهشتى نمايان مىگردد كه مپرس. يا نُوْرَ المُسْتَوْحِشِيْنَ فِى الظُّلَمِ
مرحوم حاج شيخ مرتضى حائرى كه استاد بسيارى از بزرگان حوزه علميه ...
زنبور پروازكنان به سرعت در حال رفتن بود، جبرئيل از او پرسيد: كجا مىروى؟
گفت: خدا به همه دنيا خبر داده كه يك عاشق دارم كه مىخواهند او (ابراهيم را) را در آتش بسوزانند ما هم مىدانيم كه آتش را آب خاموش مىكند، دهانم را آب كردهام و مىخواهم روى ...
برادر مؤمنى داشتم كه از هر جهت مورد اطمينان بود ، بيست و پنج سال خدمتگزارى زائران خانه حق را به عهده داشت ، نيكان و پاكان سعى داشتند در اين سفر ملكوتى در معيت او باشند . روزى در محضر او از اين مقوله سخن بود ، داستان اعجابانگيزى در يكى از سفرهايش ...
عيسى بن مريم عليهالسلام ، شبى در شهر ناصريه بود ، صاحب خانه به محضر حضرت عرضه داشت : شهر را بيمارانى است كه طبيبان مادى از علاج آنان عاجزند ، اگر اجازه دهيد ، همه را براى شفا به خدمت شما بياورند . عيسى عليهالسلام قبول كرد . چون صبح شد ، بيماران را به ...
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در روايتى به دورنمايى از وضع جريح اشاره مىنمايد كه:
مادرش وى را صدا زد و او در نماز بود و از جواب مادر سرباز زد، دوباره صدا زد و او پاسخ نداد و به همين خاطر دچار زن بدكارهاى شد و آن جريمه پاسخ ندادن به مادر ...
حضرت ابراہیم خلیل خدا نے دعا مانگی تھی کہ خدا وند عالم ہم کو مسلم قرار دے اور ہماری اولاد میں سے ایک ( امت مسلمہ ) قرار دے گویا مسلمانوں کی قومی زندگی اور پیغمبر اسلام کی بعثت حضرت ابراہیم کی دعا کا نتیجہ تھی گویا حضرت ابراہیم مسلمانوں کے جد اعلیٰ تھے ...
سلمان فارسى از طرف حضرت مولى الموحّدين اميرالمؤمنين عليه السلام فرماندار مدائن بود.
اصبغ بن نُباته مىگويد:
من در مدائن با سلمان بودم و بسيار به ملاقاتش مىرفتم، يك روز به ديدنش رفتم در حالى كه مريض بود، همان مرضى كه منجر به مرگش شد، پيوسته از ...
امیرالمومنین با حضرت مجتبى (علیهما السلام) در مسجد الحرام نشسته بودند که ناگاه زمزمه اى سوزنده و مناجاتى جگرسوز شنیدند که مى گفت :
اى خدایى که کلید حل همه مشکلات به دست قدرت تو است !
اى خدایى که رنج ها را برطرف مى کنى !
اى خدایى که بیچاره و درمانده جز ...
مرقد مطهر حضرت ثامن الائمه عليه السلام، نيازمند به مسجدى آبرومند، جهت عبادت زائران و طاعت مطيعان و تدريس مدرسان بود.
قرعه اين فال الهى به نام خانمى ديندار و آگاهى دلسوز، موسوم به گوهرشاد خانم همسر شاهرخ ميرزا افتاد.
او تمام خانهها و زمينهاى ...
من استادى داشتم كه در ميان استادانى كه خدا نصيبم كرد، او تك بود. خيلى منظّم، اهل نماز شب، گريه و سينه زدن براى ابى عبدالله عليه السلام بود، با اين كه فقيه و مجتهد بود، اما روز عاشورا عبا و عمامه را كنار مىگذاشت، به خودش گِل مىماليد و پيراهن يك ...
يكى از ياران پيامبر صلىاللهعليهوآله مىگويد :در يكى از روزها كه هوا بسيار گرم بود ، من و گروهى از دوستان با رسول خدا صلىاللهعليهوآله در سايه درختى نشسته بوديم . ناگهان جوانى از راه رسيد ، لباسهاى خود را از بدن بيرون آورده و با پشت و ...
در خبر است كه:
يكى پيش رسول صلى الله عليه و آله آمد گفت: يا رسول اللّه! از جهادها كدام فاضلتر است تا آن كنم؟ فرمود:
انَّ أفْضَلَ الجِهادِ مَنْ جاهَدَ نَفْسَهُ الَّتى بَيْنَ جَنْبَيْهِ.
مسلماً بهترين جهاد، جهاد كسى است كه با تمايلات غير منطقى ...