دو نفر از عباد حضرت حق با يكديگر پيمان بستند هر يك زودتر از دنيا رفت ، خبرى از عالم برزخ در عالم خواب به دوست خود بدهد . يكى از آنان از دنيا رفت ، پس از مدتى به خواب دوستش آمد ، به او گفت : در برزخ گرفتارم ، علت گرفتاريم اين است كه روزى به مغازه عطارى محل ...
زمانى كه بيمارى هارون الرشيد در خراسان شديد شد ، فرمان داد طبيبى از طوس حاضر كنند ، آنگاه سفارش كرد ادرار او را با ادرار گروهى از بيماران و از افراد سالم بر طبيب عرضه كنند ، طبيب شيشه ها را يكى پس از ديگرى بررسى مى كرد و بى آنكه بداند از كيست ، گفت : به ...
مفضلبنعمر از اصحاب امام صادق(ع) میگوید: روزی در مسجدالنبی(ص) نشسته بودم، که ابنابیالعوجا (یکی از چهرههای شاخص زنادقه) وارد مسجد شده و با تعدادی از همفکران خود مشغول به صحبت شد. آنها در مورد پیامبر(ص) صحبت میکردند و ضمن سخنان خود، ایشان ...
مردى از آزار خدمهاش به رسول خدا صلى الله عليه و آله شكايت برد، حضرت فرمود: از آنان گذشت كن كه گذشت باعث اصلاح دل آنان است، عرض كرد: در بىادبى متفاوتند. فرمود: برو از آنان بگذر.
معلم اخلاق، شهيد دستغيب در يكى از كتابهايش از جلد سيزده «بحار الأنوار» از كتاب «كشف الغمة» اربلى نقل مىكند:محى الدين اربلى گفت: روزى در خدمت پدرم بودم. مردى نزد او بود و چرت مىزد.در آن حال عمامه از سرش افتاد و جاى زخم بزرگى در سرش ...
مرحوم آيت اللَّه العظمى حكيم كتابى دارند به نام حقايق الاصول، كه دو جلد است. در جلد اول آن، از آقا سيد اسماعيل صدر كه از شاگردان درجه اول ميرزاى شيرازى است، نقل مىكند كه مىگويد: من و همدرسىهايم، زمانى كه در رديف مجتهدان شيعه و صاحب ملكه ...
ابو سعيد خدرى مىگويد: روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله نشسته بود و تنى چند از يارانش از جمله على بن ابىطالب گرد او بودند، حضرت فرمود: هركس بگويد: «لا إله إلّا اللّه» داخل بهشت خواهد شد، پس دو تن از ياران گفتند: ما نيز مىگوييم: «لا إله إلّا ...
« اَطْعَمَنِى» خدايا! گرسنه ام غذايم بده. پس از فراغت از دعا شخصى را ديد كه به طرف او مىآيد، به شقيق سلام كرد و گفت:همراه من بيا، شقيق حركت كرد و به خانهاى رسيد. در آن خانه ظروفى از طعامهاى رنگارنگ و كارگرانى مشغول پذيرايى را ديد چون از غذا خوردن ...
... پيامبر صلى الله عليه و آله بلافاصله چوبى را برداشت و به دو طرف آن دست كشيد، با عنايت خدا تبديل به شمشيرى شد و آن را به زبير سپرد. زبير به وسيله آن در راه اسلام و پيش برد اهداف رسالت، رشادتها به خرج داد. مىگويند بهترين دفاع كنندگان از اسلام ...
چند سالى براى تبليغ به انگلستان مىرفتم، يكى از سالها در مجلسى از مجالس عرب زبان شيعه شركت كردم، سخنرانى با بيانى رسا و ذكر مصيبتى هنرمندانه براى آن جمعيت سخنرانى داشت، پرسيدم اين سخنران كيست و از كدام كشور است؟ پاسخ دادند از اهالى قاهره مصر ...
حاجى سبزوارى از حكما و فقها و عرفاى اسلامى بود، در حق آن بزرگ مرد الهى مىتوان گفت:
او از اولياى الهى و انسانى خود ساخته و مردى در ميان بزرگان اسلامى كمنظير است.
من قسمتى از احوالات آن عارف عاشق را مستقيماً از نبيره او آقاى اسرارى كه از علماى مهم ...
مولى محمد بن على اردبيلى مؤلف « جامع الرواة » مىگويد : اين مرد بزرگ و راوى عظيم القدر اصلاً از اهالى بغداد و در همان شهر سكونت داشت ، از ائمه طاهرين عليهمالسلام سه نفر آنان را زيارت و افتخار شاگردى و نصرت و يارى آنان را داشت و فرهنگ الهى آن ...
« محمّد بن ابى عمير » يكى از برجستهترين افرادى است كه تاريخ نمونه او را كمتر به ياد دارد . كتب رجالى از او مسائل مهمّى نقل كردهاند كه در اينجا به ترجمه مقاله « رجال الكشى » درباره او اكتفا مىكنيم : على بن الحسن مىگويد : ابن ابى عمير به خاطر ...
و باز به روايت بسيار مهمّ زير توجه كنيد :ابو الجارود از امام محمد باقر عليهالسلامروايت كرده كه پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله فرموده :هركس بگويد : « سبحان اللّه » ، خداوند درختى در بهشت براى او مىنشاند ، و هركس بگويد : « الحمد للّه » ، براى او ...
عبدالواحد بن زيد كه از زمره فسّاق و فجّار و بدكاران بود ، روزى به مجلس موعظه يوسف بن حسين كه از جمله عبّاد و زهّاد بود گذر كرد ، در حالى كه يوسف بن حسين اين كلام را براى مستمعان مى گفت :دَعَاهُم بِلُطْفِهِ كَأنَّهُ مُحتاجٌ إلِيْهِم .« خداى مهربان ...
امام صادق (عليه السلام) روايت مى كند : دلقكى بيكار در مدينه بود كه اهل مدينه از دلقك بازى و سخنانش به خنده مى آمدند . روزى به مردم گفت : اين مرد مرا خسته و درمانده كرد ( منظورش حضرت على بن الحسين (عليه السلام) بود ) .آن گاه به مردم خطاب كرد كه هيچ كارى از ...
حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مىكند:از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت ...
امام على عليهالسلام در « نهج البلاغة » به زهد چند نفر از انبيا بدين قرار اشاره دارند : اگر خواهى از موسى كليم اللّه سخن بگو كه به پروردگار عرضه داشت : رَبِّ إِنِّى لِمَا أَنزَلْتَ إِلَىَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ . پروردگارا ! به آنچه از خير بر من نازل ...
اليسع بن حمزه مىگويد: من در مجلس حضرت امام رضا عليه السلام بودم و با آن حضرت گفتگو داشتم، گروه بسيارى در محضر حضرت جمع بودند و از آن بزرگوار از حلال و حرام مىپرسيدند كه ناگهان مردى بلند قامت بر حضرت وارد شده، گفت: سلام بر تو اى پسر رسول خدا! مردى ...
«زبير» يكى از رجال برجسته اسلام بود، او در يارى پيامبر صلى الله عليه و آله و جهاد فى سبيل اللّه سهمى به سزا داشت.
در يكى از جنگها شمشيرش شكست، پيامبر صلى الله عليه و آله بلافاصله چوبى را برداشت و به دو طرف آن دست كشيد، با عنايت خدا تبديل به شمشيرى ...