خدايا،آنكه به تو راه جويد راهش روشن است،و آنكه به تو پناه جويد در پناه توست،و من به تو پناه آوردم اى خداى من،پس گمانم را از رحمتت نااميد مساز،و از مهربانىات محرومم مكن، خدايا،در ميان اهل ولايتت برنشانم،نشاندن آنكه به افزون شدن محبّتت اميد ...
خدايا،قلبى به من عنايت كن،كه اشتياقش او را به تو نزديك كند،و زبانى كه صدقش به جانب تو بالا برده شود. و نگاهى كه حق بودن او را به تو نزديك نمايد،خدايا،كسىكه به تو شناخته شد،ناشناخته نيست،و آنكه به تو پناهنده شد خوار نيسد، و هركه را تو به او روى ...
خدايا برايم نيرويى نيست كه خود را بوسيله آن از عرصه نافرمانىات بيرون برم،مگر آنگاه كه به محبّتت بيدارم سازى،و آنچنانكه خواستى باشم،پس تو را شكر گذارم، براى اينكه در آستان كرمت واردم كردى،و هم اينكه دلم را از آلايههاى غفلت از حضرتت پاك ...
خدايا،حاجتم را برمگردان،و طمعم را قرين نوميدى مساز، و اميد و آرزويم را از خود مبر.خدايا،اگر خوارىام را مىخواستى،هدايتم نمىنمودى،و اگر رسوايىام را خواسته بودى عافيتم نمىبخشيدى،خدايا،اين گمان را به تو ندارم كه مرا در حاجتى كه عمرم را در ...
خدايا و من بنده تو و فرزند بنده توام،در برابرت ايستادهام،به كرمت به حضرت تو متوسّلم.خدايا،بنهاى هستم،كه به درگاهت از آنچه كه با آن با تو روبرو بودهام از كمى حيايم از مراقبتت نسبت به من بيزارى مىجويم و از تو درخواست گذشت مىكنم،زيرا گذشت ...
خدايا چگونه از بارگاهت با نوميدى و محروميت بازگردم،درحالىكه خوشگمانىام به بخشش وجودت اين بوده كه مرا نجاتيافته و بخشيده باز مىگردانى،خدايا عمرم را در آزمندى غفلت از تو نابود ساختم، و جوانىام را در مستى دورى از تو پير نمودم.خدايا در ...
خدايا تو را سپاس،سپاسى ابدى و جاودانه،هميشگى و بىپايان،سپاسى كه افزون شود و نابود نگردد،آنگونه كه پسندى و خشنود گردى،خدايا اگر مرا بر جرمم بگيرى،من نيز تو را به عفوت بگيرم،و اگر به گناهانم بنگرى،جز به آمرزشت ننگرم،و اگر مرا وارد دوزخ كنى، به ...
خدايا،حاجتم را برمگردان،و طمعم را قرين نوميدى مساز، و اميد و آرزويم را از خود مبر.خدايا،اگر خوارىام را مىخواستى،هدايتم نمىنمودى،و اگر رسوايىام را خواسته بودى عافيتم نمىبخشيدى،خدايا،اين گمان را به تو ندارم كه مرا در حاجتى كه عمرم را در ...
خدايا جود تو آرزويم را گسترده ساخت،و عفو تو از عمل من برترى گرفت.بار خدايا،روزى كه در آن ميان بندگانت حكم مىكنى، مرا به ديدارت خوشحال كن.خدايا عذرخواهى من از پيشگاهت عذرخواهى كسى است كه از پذيرفتن عذرش بىنياز نگشته،پس عذرم را بپذير اى ...
خدا كارم را چنانكه سزاوار آنى بر عهدهگير،خدايا به سوى من با فضلت بازگرد،به سوى گناهكارى كه جهلش سراپايش را پوشانده،خدايا گناهانى را در دنيا بر من پوشاندى،كه بر پوشاندن آن در آخرت محتاجترم،گناهم را در دنيا براى هيچيك از بندگان شايستهات ...
خدايا!اگر گذشت كنى،چه كسى از تو سزاوارتر به آن است؟و اگر مرگم نزديك شده باشد و عملم مرا به تو نزديك نكرده،اعترافم را به گناه وسيله خويش به بارگاهت قرار دادم. خدايا بر نفسم در فرمانبرى از آن گناه بار كردم،پس واى بر او اگر او را يامرزى،خدايا نيكىات ...
خدايا!به تو پناه مىآورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت.خدايا!اگر شايسته رحمت نيستم،تو سزاوارى كه بر من با فراوانى فضلت بخشش نمايى،خدايا!گويى من با همه هستىام در برابرت ايستادهام،درحالىكه حسن اعتمادم بر تو،بر وجودم سايه افكنده است،و آنچه را تو ...
خدايا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و شنواى دعايم باش آنگاه كه مىخوانمت،و صدايم را بشنو گاهى كه صدايت ميكنم، و به من توجّه كن هنگامىكه با تو مناجات مىنمايم،همانا به سوى تو گريختم،و در حال درماندگى و زارى در برابرت ايستادم، پاداشى را كه نزد ...
اى آقاى من در آنچه كه تا پايان عمر بر من فرود مىآيد از نهان و آشكارم جارى شده است،و تنها به دست توست نه به دست غير تو فزونى و كاستىام و سود و زيانم،خدايا!اگر محرومم كنى پس كيست آنكه به من روزى دهد؟و اگر خوارمسازى پس كيست آنكه به من يارى ...
خدايا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و شنواى دعايم باش آنگاه كه مىخوانمت،و صدايم را بشنو گاهى كه صدايت ميكنم، و به من توجّه كن هنگامىكه با تو مناجات مىنمايم،همانا به سوى تو گريختم،و در حال درماندگى و زارى در برابرت ايستادم، پاداشى را كه نزد ...
خدايا چگونه نيازمند نباشم،و حال آنكه مرا در نيازمندان نشاندى،يا چگونه نيازمند باشم در صورتى كه تو به جودت بىنيازم كردهاى،و تويى كه معبودى جز تو نيست،خود را به هرچيز شناساندى،پس چيزى جاهل به تو نيست،و تويى كه خود را در هرچيز به من ...
اى كه به رحمانيّتش چيره شد،در نتيجه عرش در ذاتش پنهان شد،آثار را با آثار نابود كردى،و اغيار را به احاطهكنندگان افلاك انوار محو نمودى،اى كه در سراپردههاى عرشش پردهنشين از اين شد كه ديدهها او را دريابد،اى آنكه به كمال زيبايىاش تجلّى كرد،پس ...
خدايا چگونه عزّت خواهم،درحالى كه در خوارى ثابتم كردهاى،و چگونه عزّت نخواهم با آن كه به خود نسبتم دادهاى؟ خدايا چگونه نيازمند نباشم،و حال آنكه مرا در نيازمندان نشاندى،يا چگونه نيازمند باشم در صورتى كه تو به جودت بىنيازم كردهاى،و تويى ...
خدايا مرا به رحمتت بخواه تا به تو رسم،و مرا به عطايت جذ كن تا به جانب تو رو كنم.خدايا اميدم از تو قطع نشود،گرچه نافرمانىات كردم،چنانكه ترسم از تو زايل نشود،گرچه اطاعتت نمودم،همانا جهانيان مرا به جانب تو راندهاند،و دانشم به كرمت مرا به ...
خدايا قضا و قدر مرا به آرزو انداخت،و هواى نفس مرا در بندهاى شهوت اسير كرد،پس تو ياور من باش تا پيروزم نمايى و بينايم كنى،و به فضل خود بىنيازم فرما،تا به وسيله تو از خواستهام بىنياز كردم،تويى كه انوار را در قلوب دوستانت تاباندى،تا تو را ...