فارسی
چهارشنبه 09 خرداد 1403 - الاربعاء 20 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

آثار مثبت عمل، ص: 354

چشم هايت می بينی كه همسرت بيرون از خانه، با اين شهر شلوغ و آلوده، چگونه برای اداره امور زندگی تلاش می كند. مواظب باش! حرف هايی كه از بيرون می شنوی، با آنچه ديده ای مقايسه كن، تا معلوم شود كه حرف ها بی ربط است، پس گوش نده، تلخ نشو، رشته مهرورزی را پاره نكن.

خدا سميع و بصير است؛ هم می شنود و هم می بيند. در قرآن حرف ما انسان ها را كه می زند، همين دو صفت را ذكر می كند:

«إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسنَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنهُ سَمِيعَاً بَصِيرًا» «1»

ما به شما گوش و چشم داديم، هر چه شنيدی، اگر ديدی و ديده با شنيده مطابق بود، باور كن. اما اگر ديده با شنيده مطابقت نداشت، شنيده را ملاك قضاوت قرار نده. شنيده ها را جستجو كنيد تا برسيد به اين كه نود و نه درصد شنيده هايتان دروغ است: «سَمعُونَ لِلْكَذِبِ» «2» شما گوش شنوا برای دروغ ها نباشيد. تازه ديده ها هم تا اندازه ای درست است. همه ديده ها هم كه صد در صد درست نيست.

جريان مسيح عليه السلام و رفع سوء ظن

عيسی مسيح عليه السلام، جوان، خوش قيافه و خوش قامت بود و تا آخر عمر هم ازدواج نكرد. در سی و سه سالگی بود كه به آسمان عروج كرد. يك روز در شهر ناصريه، از خانه يك زن معروف و مشهور به زنا بيرون آمد. همه مردم شهر ناصريه می دانستند كه آن خانه يك زن جوانِ زناكار است. پيغمبر اولوا العزم، خوش قيافه، مجرد، از آن خانه بيرون آمد، يك نفر هم او را ديد و تعجب كرد كه:

واعظان كاين جلوه در محراب و منبر می كنند

چون به خلوت می روند، آن كار ديگر می كنند «3»

قانون حرمت زنا مال وحی است، پس مسيح اينجا چه كاری داشته است؟

مسيح عليه السلام هم خيلی آرام، ديد كه آن شخص او را ديده و فكرش منحرف شده است، جلو آمد و خيلی با محبت، سلام كرد، گفت: جناب! ديدی كه من از كجا درآمدم؟ گفت: واقعاً كه، خيلی شگفت آور است. اينجا چه كار می كردی؟

مسيح عليه السلام فرمود: ای مرد! در دنيا دو نوع بيمار هست؛ يك بيماری كه دردش را حس می كند، پا هم دارد، خودش نزد طبيب می رود، نسخه می گيرد، خوب هم می شود. اما يك بيمار هم هست كه نسبت به بيماری اش هيچ آگاهی ای ندارد و نمی فهمد، ولی كس ديگری بيماری اش را می فهمد، دلش می سوزد، می گويد:

بروم و طبيب را به بالای سرش بياورم.

اين خانم جزء بيمارهای نوع دوم بود. به زشتی و بدی زنا، به آلوده كردن شهر به خاطر كج بودن فكر و عملش توجهی نداشت. بايد طبيب بالای سرش می رفت.

من قلبم برای گناه كارهای عالم آتش می گيرد. ناراحت هستم. خودم آمدم، در زدم داخل نشده، از پشت درب اتاق، او را موعظه و نصيحت كردم، محبت كردم، از امروز به بعد توبه كرده است. ديگر هيچ كسی را راه نمی دهد.

آيا می خواستی بروی و در بين مردم بگويی: مسيح را با چشم خودم ديدم كه به خانه فلان زن رفته بود؟ نمی توان به همه ديده ها و شنيده ها اعتنا كرد. «1»

بطلان شنيده های بدون تحقيق و تبيّن

قرآن می گويد: شنيده ها، نود و نه درصدش باطل است، مگر اين كه عادل واقعی بيايد و مطلبی را بگويد، اما عادل واقعی كجا است؟ عادل واقعی يعنی كسی كه ملكه عدالت بر وجودش حاكم است، كه نمی گذارد به هيچ گناه كبيره ای آلوده شود و نمی گذارد كه بر صغيره مصرّ شود. اگر دادگاه های خانواده، دو نفر آدم اين طوری را برای طلاق شاهد نگيرند، طلاق باطل است صيغه طلاق را بايد دو

______________________________
(1)- وسائل الشيعة: 20/ 26، باب 4، حديث 24938؛

(2) «أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام الْفِتَنُ ثَلَاثَةٌ حُبُّ النِّسَاءِ وَ هُوَ سَيْفُ الشَّيْطَانِ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ هُوَ فَخُّ الشَّيْطَانِ وَ حُبُّ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ وَ هُوَ سَهْمُ الشَّيْطَانِ فَمَنْ أَحَبَّ النِّسَاءَ لَمْ يَنْتَفِعْ بِعَيْشِهِ وَ مَنْ أَحَبَّ الْأَشْرِبَةَ حُرِّمَتْ عَلَيْهِ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَحَب الدِّينَارَ وَ الدِّرْهَمَ فَهُوَ عَبْدُ الدُّنْيَا وَ قَالَ قَالَ عِيسَی (الدُّنْيَا) دَاءُ الدِّينِ وَ الْعَالِمُ طَبِيبُ الدِّينِ فَإِذَا رَأَيْتُمُ الطَّبِيبَ يَجُرُّ الدَّاءَ إِلَی نَفْسِهِ فَاتَّهِمُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ غَيْرُ نَاصِحٍ لِغَيْرِهِ».

(3) بحار الأنوار: 14/ 188، باب 21، حديث 39؛ «قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام إِنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَی عِيسَی ابْنِ مَرْيَمَ عليه السلام فَقَالَ لَهُ يَا رُوحَ اللَّهِ إِنِّي زَنَيْتُ فَطَهِّرْنِي فَأَمَرَ عِيسَی عليه السلام أَنْ يُنَادَی فِي النَّاسِ لَايَبْقَی أَحَدٌ إِلَّا خَرَجَ لِتَطْهِيرِ فُلَانٍ فَلَمَّا اجْتَمَعَ وَ اجْتَمَعُوا وَ صَارَ الرَّجُلُ فِي الْحُفْرَةِ نَادَی الرَّجُلُ فِي الْحُفْرَةِ لَايَحُدَّنِي مَنْ لِلَّهِ تَعَالَی فِي جَنْبِهِ حَدٌّ فَانْصَرَفَ النَّاسُ كُلُّهُمْ إِلَّا يَحْيَی وَ عِيسَی عليه السلام فَدَنَا مِنْهُ يَحْيَی فَقَالَ لَهُ يَا مُذْنِبُ عِظْنِي فَقَالَ لَهُ لَاتُخَلِّيَنَ بَيْنَ نَفْسِكَ وَ بَيْنَ هَوَاهَا فَتَرْدَی قَالَ زِدْنِي قَالَ لَاتُعَيِّرَنَّ خَاطِئاً بِخَطِيئَتِهِ قَالَ زِدْنِي قَالَ لَاتَغْضَبْ قَالَ حَسْبِي».




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^