درمان گری با قرآن، ص: 42
كه خيلی قالب تميزی دارد. می فهمد كه اين يخ، يخ كارخانه ای است. به خادمش می گويد: اين يخ را از كجا خريدی؟ و خادمشان جواب می دهد: از دكه ای كه درخيابان خراسان است. آن مرحوم می گويد: اين يخ، كارخانه اش متعلق به دولت شاه است. خودش يخ را بر می دارد و به خيابان پرت می كند و بعد می بيند آن مقداری كه از آن يخ آب شده، در پاشوره آمده است و به دنبالش، آن آب به حياط رفته و نمش به پای دو تا درخت هم رسيده است. مرحوم خرازی آن دو تا درخت را هم می كَند و خاك های باغچه را هم در می آورد و همه را بيرون می ريزد و با خودش می گويد: امروز نزديك بود اين يخ زندگی مرا نجس كند.
رسيدن آتش در قيامت در صورت ميل به ستمگر در باطن قلب
«1» يك بيان خدا و يك روشنگری خدا همين آيه است. همين آيه را
______________________________ (1) 1. نهج البلاغه، خطب 176.