علی (ع) مصداق پاكی ها، ص: 26
لباس پاره اش آمده بود اينجا مزاحم ما شده بود. گفت: نفهميدی؟ گفت: نه، گفت: اين سينه، صندوق اسرار خداست، اين شوهر فاطمه زهرا (س) است، اين پدر حسن و حسين 8 و اين اميرالمؤمنين (ع) است. دويد دنبال اميرالمؤمنين (ع)، آمد خودش را بيندازد روی پای علی (ع)، زير بغلش را گرفت، گفت: مرا ببخش، بد كردم. فرمود: تو مرا ببخش، من آمدم مزاحم كاسبی ات شدم. «1» لا اله الا الله.
شما رئيسهای كشورها يك موی علی (ع) به تنتان هست؟ خرما را گرفت و بهترين خرما را برای دختر آورد و فرمود: برو، گفت: علی جان! دير شده مرا می زنند. فرمود: خوب من ميآيم از جانب تو عذرخواهی می كنم. خانم ديد كنيزش دير
______________________________ (1). كشف الغمه: 1/ 163؛ بحارالانوار: 40/ 331، باب 98، حديث 14.