فارسی
چهارشنبه 06 تير 1403 - الاربعاء 18 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عنايات امام عصر(عج)، ص: 26

برويد؟ گفتم، ما می خواهيم به اسرائيل برويم. بعد خانمم را پيش عالمی ربانی فرستادم و او برای ما استخاره كرد كه با هواپيما برويم يا نه، كه استخاره اش بسيار بد آمد. استخاره كرد كه با قطار به اهواز برويم و بعد با بلم به بصره برويم كه باز استخاره بد آمد؛ استخاره كرد كه با ماشين سواری برويم كه باز هم استخاره بد آمد. برای همين از بوذرجمهری سه عدد بليط اتوبوس گرفتيم، دو صندلی كنار هم برای خودم و يك صندلی تك هم برای خانمم، و صبح زود طوری كه كسی نفهمد، خانمم چرخی آورد و من را سوار اتوبوس كرد. بعد نشستيم تا به كاظمين رسيديم. در كاظمين به خانم گفتم، من كه مشكل دارم، و تو هم خيلی در زحمتی، و اين جا هم كاظمين است، بهتر است ما اول به كربلا برويم. او هم قبول كرد من ماه رجب را در حرم ابی عبدالله (ع) گذراندم و خبری نشد. زنم هر روز مرا به حرم می آورد و من گردن كج می كردم و می گفتم: حسين جان! خبری نشد. با خودم می گفتم، خسته نشوی! كسل نشوی! طول زمان مأيوست نكند! اگر جواب شما را زود




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^